دوشنبه ۰۱ مرداد ۱۴۰۳
۰۷:۴۹ - ۰۴ تير ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۴۰۰۸۱۹
جرم و جنایت

علیرضا می‌گوید: قصد خودکشی داشتم اما پدر و مادرم را کشتم

ماجرای قتل ‌عام خانوادگی در خیابان دماوند

قتل ‌عام خانوادگی,اخبار حوادث,خبرهای حوادث,جرم و جنایت

پسر جوان زمانی که بر سر مصرف مواد مخدر با پدرش درگیر شد، اسلحه به دست گرفت و در اقدامی هولناک پدر و مادرش را به گلوله بست. او حتی به برادرش هم رحم نکرد و وقتی با او مواجه شد، شلیک کرد. عامل این جنایت هولناک برادرش را زخمی کرد و درحالی‌که سعی داشت با سناریوی ساختگی، این قتل عام را به گردن سه مرد نقابدار بیندازد، در نهایت به قتل خانواده‌اش اعتراف کرد. ساعت ١٥:٠٠ روز سی‌ام خردادماه امسال بود که جنایتی در خیابان دماوند به کلانتری ١٢٨ تهران‌نو اعلام شد. با حضور ماموران در محل حادثه مشخص شد که یک زن و شوهر ٤٨ و ٥٦ساله در طبقه سوم یک ساختمان مسکونی با اصابت گلوله به ناحیه سر به قتل رسیده‌اند.

 

فرزندان مقتولان به نام‌های علیرضا ٣٢ساله و غلامرضا ٢٩ساله، اظهارات متفاوتی را درباره قتل پدر و مادرشان مطرح کردند. علیرضا ادعا کرد: «سه نفر با صورت‌های پوشیده وارد خانه شدند و به سمت پدر و مادرم شلیک کردند. آنها مرا هم مجبور کردند که برادرم را به قتل برسانم. اسلحه‌ای به من دادند و زمانی که برادر کوچکترم وارد خانه شد، مرا مجبور به شلیک به سمت او کردند. گلوله به دست برادرم اصابت کرد اما او توانست خودش را به طبقه سوم برساند و درِ خانه را از داخل قفل کند.»

 

غلامرضا اما اظهارات دیگری را مطرح کرد. او که از ناحیه دست مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود، به کارآگاهان گفت: «زمانی که وارد خانه شدم، برادرم علیرضا را داخل پارکینگ خانه دیدم که درحال بستن در خانه بود. با توجه به اختلافی که با او از مدت‌ها پیش دارم، بدون توجه به وی قصد ورود به خانه را داشتم که ناگهان در راه‌پله صدای شلیک گلوله آمد و همان لحظه متوجه شدم که از ناحیه دست مورد اصابت گلوله قرار گرفته‌ام. از ترس جان خود به‌سرعت به طبقه سوم رفتم و در را از داخل قفل کردم. آن‌جا بود که با مشاهده اجساد پدر و مادرم متوجه شدم که هر دوی آنها به قتل رسیده‌اند. من نه کسی را دیدم و نه صدایی غیر از صدای برادرم شنیدم.»

 

با توجه به شواهد به دست آمده، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی اطمینان پیدا کردند که حضور سه مرد نقاب‌پوش و ارتکاب جنایت توسط آنها واقعیت ندارد و جراحات موجود روی دستان علیرضا نیز بنا بر نظریه پزشکی قانونی ناشی از سلاح سرد مشابه چاقو یا قمه نیست، بنابراین بار دیگر تحقیقات پلیسی از فرزندان مقتولان در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و سرانجام ساعت ١٧:٠٠ روز پنجشنبه ٣١ خردادماه، علیرضا به قتل پدر و مادرش و همچنین تلاش برای قتل برادرش اعتراف کرد. این درحالی است که در تحقیقات انجام‌شده از متهم اصلی پرونده درباره انگیزه وی از تهیه و نگهداری اسلحه کمری غیر مجاز مشخص شد که متهم پرونده در زمینه وصول چک‌های بلامحل از صاحبان آنها فعالیت غیر قانونی داشته و از اسلحه کمری غیر مجاز خود برای تهدید افراد استفاده می‌کرده که در این‌باره نیز پرونده‌ای جداگانه تشکیل شده است. متهم که حالا برای انجام جلسه بازپرسی به شعبه دوم دادسرای جنایی تهران منتقل شده، در گفت‌وگو با خبرنگار «شهروند» ماجرای این جنایت خانوادگی را روایت می‌کند:

 

  چه شد که دست به این جنایت زدی؟

با پدرم درگیر شدم. او مرا عصبانی کرد و من هم در یک لحظه دست به این قتل‌ها زدم.

 

  چرا با پدرت درگیر شدی؟

روز حادثه در پارکینگ مشغول مصرف مواد مخدر بودم که ناگهان پدرم متوجه شد. او با ضربه پا وسایل استعمال مواد مخدر مرا به هم ریخت. سر همین موضوع با هم درگیر شدیم و پدرم مرا کتک زد. بعد از آن به سمت طبقه سوم رفت.من پشت سر پدرم وارد خانه شدم و آن‌جا دوباره با هم درگیر شدیم. در همان زمان دست به قتل زدم.

 

  فقط به دلیل همین مسأله پدر و مادرت را کشتی؟

من در پارکینگ خانه‌مان یک پاتوق برای خودم درست کرده بودم و در آن‌جا مواد می‌کشیدم. آن روز هم شیره کشیدم.یکی از دوستانم قرص قرمزرنگی به من داده بود. پیش از کشیدن تریاک آن قرص را خورده بودم. دوستم گفته بود می‌توانم با این قرص مصرف شیره را کم کنم، اما بعد از خوردن قرص حالم بد شد که همان زمان پدرم از راه رسید.

 

  چطور آنها را به قتل رساندی؟

پدرم با دیدن من شروع به سروصدا کرد و وسایلم را بیرون از خانه ریخت. صبح همان روز هم در اینستاگرام به من پیغام داده و گفته بود باید خانه را ترک کنم. همان لحظه هم بعد از درگیری با من، خواست باطری خودرو مزدایش را باز کنم و گفت می‌خواهد باطری را تعویض کند که من این کار را انجام دادم، اما باز هم حالم بد شد. برای عوض کردن لباس به خانه رفتم، داخل خانه برای تعویض لباس به اتاق رفتم که پدرم باز هم به من فحاشی و توهین کرد. من هم اسلحه را برداشتم، روی سرم گذاشتم.

 

تهدید کردم خودم را می‌کشم که پدرم گفت جرأت نداری. همان زمان پدرم مشتی به صورتم زد و از بینی‌ام خون آمد.من هم با اسلحه به سمتش تیراندازی کردم، البته نمی‌دانستم داخل اسلحه گلوله قرار دارد. همان زمان مادرم ماجرا را فهمید و داد و بیداد کرد که به سمت او هم تیراندازی کردم. از پله‌ها پایین آمدم تا از خانه خارج شوم که در همان زمان برادرم با خودرو وارد پارکینگ شد. او داشت از پله‌ها بالا می‌آمد که به سمت وی نیز یک تیر هوایی زدم.برادرم داد و بیداد کرد و به داخل خانه رفت و در را قفل کرد. او با دیدن جسد پدر و مادرم شوکه شد و فریاد زد که من هم از پنجره بالای در وارد خانه شدم. برادرم آن لحظه چاقو را برداشت و من با وی گلاویز شدم تا این‌که به خودم آمدم.

 

  اسلحه را از کجا آوردی؟

دو ماه قبل از حادثه برای یکی از دوستانم معامله شیره تریاک انجام داده بودم که دوستم به من یک کلت کمری هدیه داد. من هم اسلحه را به پدرم دادم و گفتم از آن نگهداری کند. تا این‌که در زمان حادثه و درگیری با پدرم اسلحه را از لای پتو خارج کردم. نمی‌دانستم گلوله دارد، آن لحظه حالم اصلا خوب نبود و متوجه رفتارم نبودم. اگر پدرم آن‌قدر با من درگیر نمی‌شد دست به این جنایت نمی‌زدم.

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 46
  • 19
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش