این سارق حرفهای که میدانست چهرهاش در سیستم پلیس ثبت شده و به محض اینکه اولین جرم را پس از آزادی از زندان مرتکب شود خیلی زود به دام میافتد تصمیم عجیبی گرفت. صورتش را به دست جراح سپرد تا تغییر چهره دهد.
راز جرایم این دزد با شکایت دختر جوانی به پلیس فاش شد. چندی پیش این دختر جوان از خواستگار قلابیاش شکایت کرد و گفت: در اینستاگرام با پژمان آشنا شدم. خودش را مهندس معرفی کرد و گفت عاشقم شده است. بعد از مدتی هم گفت قصد ازدواج با من را دارد. رابطه ما ادامه داشت تا اینکه پژمان یک روز به من گفت بهتر است طلاهایت را عوض کنی. من دوستی دارم که طلافروش است و با قیمت مناسب طلاهایم را عوض میکند. حتی پژمان گفت تفاوت قیمت را خودش پرداخت میکند. به پیشنهاد او تمام طلاهایم را با خودم بردم تا عوض کنم، به طلافروشی که رسیدیم پژمان از من خواست از خودرو پیاده شوم و به او فرمان بدهم.
اما به محض اینکه پیاده شدم پا روی گاز گذاشت و فرار کرد. کیف طلاها و گوشیام نیز داخل خودرو بود. بعد از آن هر چه با پژمان تماس گرفتم کسی پاسخ نداد. به سراغ طلافروشی که فکر میکردم دوست پژمان است رفتم اما او گفت که اصلاً کسی را به این اسم را نمیشناسد. این خواستگار قلابی پول و طلاهایم را سرقت کرد.
با شکایت دختر جوان تحقیقات در رابطه با شناسایی متهم آغاز شد. اما چندی بعد شکایت مشابهی از دختر جوان دیگری به پلیس رسید که سرنخ مهمی برای شناسایی متهم در اختیار تیم تحقیق قرار داد.
دختر جوان چند شماره از پلاک خودروی متهم را در اختیار مأموران قرار داد. مأموران با کنار هم قرار دادن شمارهها، موفق به شناسایی خواستگار قلابی شدند. پس از دستگیری متهم جوان و انجام انگشت نگاری مشخص شد او یک زندانی سابقه دار بوده که به خاطر فرار از دست پلیس تغییر چهره داده است.
متهم در تحقیقات گفت: من سارق خانه بودم و از دیوار خانههای مردم بالا میرفتم و سرقت میکردم. اما دستگیر شدم و به زندان افتادم. پس از آزادی از آنجایی که میدانستم چهرهام در سیستم پلیس ثبت است به فکر چارهای افتادم. ابتدا شگرد سرقت هایم را تغییر دادم و تصمیم گرفتم بهعنوان خواستگار قلابی با دختران جوان و پولدار طرح دوستی بریزم و بعد هم با شگردی خاص طلا و پول هایشان را سرقت کنم. در دومین گام نیز جراحی کردم تا چهرهام تغییر کند و شناسایی نشوم.
با اعتراف متهم جوان تحقیقات برای تکمیل پرونده ادامه دارد.
- 12
- 3