سه مرد میانسال با ظاهری موجه و خونسرد در حالی که پروندهای در دست داشتند وارد مغازه کفش فروشی در بازار شدند. آنها خودشان را مأمور پلیس معرفی کردند و بیسیم و اسپری گاز اشکآوری که از زیر کتشان خودنمایی می کرد مهر تأییدی بر این موضوع بود. آنها پروندهای را که در دست داشتند به صاحب میانسال مغازه نشان دادند و مدعی شدند که وی متهم به احتکار کفش است و ممکن است بهعنوان مفسد اقتصادی تا پای چوبه دار هم برود.
کلمه اعدام که به گوش صاحب مغازه کفش فروشی رسید حالش دگرگون شد.هرچه اصرار کرد که اینها تهمت است آنها توجهی نکرده و مدعی شدند برایش پرونده تشکیل دادهاند و حکم جلب او را دارند. مرد فروشنده سرانجام به درخواست آنها چکی به مبلغ ۳۰۰ میلیون تومان به آنها داد و رفتند.
شکایت مرد کفش فروش
اوایل هفته گذشته پسر جوانی به همراه پدرش به پلیس مراجعه کرد. او گفت: چند روز قبل سه مرد خودشان را مأمور اطلاعات و مأمور وزارت صنعت و معدن معرفی کردند. به پدرم گفتند که بهخاطر احتکار کفش در انبار حکم جلب او را گرفتهاند. با اینکه چنین کاری را نکرده بودیم اما ترسیدیم که الکی برایمان پروندهسازی کنند؛ برای همین به آنها گفتم میشود با ما کمی راه بیایید و آنها هم از ما یک چک ۳۰۰ میلیونی به تاریخ روز گرفتند و مغازه را ترک کردند.
ساعتی بعد هم پیامک برداشت پول برای پدرم آمد. مردان ناشناس قبل از ترک مغازه از ما خواستند چند روز دیگر به اداره آگاهی برویم تا مطمئن شویم که پروندهمان مختومه شده است. فردای آن روز موضوع را برای چند مغازه دار تعریف کردیم اما آنها گفتند امکان ندارد چنین حکمی برایمان در نظر بگیرند و از طرفی مأمور قانون که رشوه نمیگیرد. برای اطمینان طبق خواسته آنها به اداره آگاهی آمدیم.
دستگیری مردان کلاهبردار
در بررسیهای صورت گرفته مشخص شد سه مرد میانسال، کلاهبردار بودند. با برملایی راز کلاهبرداریهای مردان ناشناس، کارآگاهان اداره پنجم پلیس آگاهی پایتخت تحقیقات خود را برای دستگیری متهمان به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای ویژه سرقت آغاز کردند.درحالی که تحقیقات برای دستگیری متهمان فراری ادامه داشت، کارآگاهان با شکایتی مشابه مواجه شدند. در این مورد نیز سه مرد با حضور در مغازه لوازم خانگی خود را مأمور پلیس معرفی کرده بودند. در این کلاهبرداری آنها ۲۰ میلیون تومان پول سرقت کرده بودند.
اطلاعیه به بازاریان
با مطرح شدن این موضوع که مردان ناشناس با این شیوه و شگرد از بازاریان دیگری کلاهبرداری کنند، به تمام بازاریان اعلام شد که درصورت مراجعه سه مرد با چنین مشخصاتی موضوع را به پلیس گزارش دهند.
هنوز ساعاتی از اعلام این موضوع به بازاریان نگذشته بود که مرد میانسالی با پلیس تماس گرفت و گفت: سه مرد میانسال به مغازه لوازم آرایشیام آمدند. از آنجایی که مشخصات آنها با مشخصاتی که پلیس اعلام کرده بود شباهت داشت موضوع را به شما اعلام کردم.
با تماس مرد میانسال، مأموران راهی مغازه مورد نظر شده و موفق شدند یکی از مردان مأمورنما را دستگیر کنند.همزمان تیم تحقیق به بازبینی دوربینهای مداربسته محل سرقت پرداختند و چهره چهارمین عضو این گروه را بهدست آوردند.
ردپای شاگرد مغازه
با دستگیری یکی از اعضای این باند، مرد میانسال به سرقت از مغازه داران اعتراف کرد و گفت: چند روز قبل از سرقتها، یکی از هم محلیهایمان که پسر جوانی بهنام سروش است به سراغم آمد. او نقشه وسوسهکنندهای را برایم تعریف کرد که باعث شد با او همراه شوم. سروش شاگرد مغازهای در بازار است و گفت میتواند مغازه دارهایی را که وضع مالی خوبی دارند به من معرفی کند. بعد من به همراه دو نفر دیگر خودمان را مأمور معرفی کنیم و وارد مغازه شویم. قرار شد خودمان را مأمور معرفی کنیم و به آنها بگوییم پرونده سیاسی برایتان تشکیل میشود و ممکن است محکوم به اعدام شوید. با این تهدید از آنها پول اخاذی میکردیم. سرقت اول و دوم با موفقیت انجام شد و ۳۲۰ میلیون تومان گیرمان آمد. از این مبلغ ۳۵ میلیون تومان را به شاگرد مغازه دادیم و مابقی را بین خودمان تقسیم کردیم.
دستگیری دو متهم
با اعترافات مرد میانسال، مشخص شد چهارمین عضو این باند همان شاگرد مغازهای است که اطلاعات را در اختیار مأموران قلابی قرار داده بود. چهره بهدست آمده شاگرد مغازه به بازاریان نشان داده شد و با شناسایی پسر جوان از سوی آنها، او بازداشت شد. در ادامه تحقیقات یکی دیگر از مأمورنماها نیز بازداشت شد. به دستور بازپرس رسولی، تحقیقات برای دستگیری آخرین عضو این باند و شناسایی مالباختگان احتمالی این باند ادامه دارد.
- 18
- 4