شنبه ۰۳ شهریور ۱۴۰۳
۱۳:۱۸ - ۲۸ آذر ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۹۰۷۴۶۵
جرم و جنایت

متهمان به تصور اینکه دختر جوان پولدار است او را گروگان گرفتند

دروغ‌های دختر جوان درباره وضعیت مالی خود و خانواده‌اش کار دستش داد و باعث گروگانگیری ۸ساعته او شد.

به‌گزارش همشهری، اوایل تیرماه امسال رهگذران هنگام عبور از خیابانی در غرب پایتخت چشمشان به دختری جوان افتاد که غرق در خون کنار خیابان لای شمشادها افتاده بود. به‌نظر می‌رسید که او تصادف کرده اما وقتی مردم به کمکش رفتند دختر جوان گفت که دو نفر وی را گروگان گرفته و با تیغ موکت‌بری او را شکنجه کرده‌اند.

 

 

دختر جوان به بیمارستان منتقل شد و پس از پانسمان زخم‌هایش با حضور در اداره پلیس از ماجرای عجیبی گفت که برایش رخ داده بود.

 

مهمانی شبانه

 

شاکی به مأموران گفت: مدتی قبل در یک مهمانی شبانه با دختری به نام ترانه آشنا شدم. آن شب عده‌‌ای از دخترها از زندگی مجلل‌شان گفتند و من هم برای اینکه کم نیاورم شروع کردم به دروغ گفتن. به ترانه و دوستانش گفتم که در کار تجارت هستم و میلیون‌ها تومان پول در حسابم است. حتی قصد دارم خودروی خارجی بخرم و...

 

دختر جوان ادامه داد:‌ ترانه وقتی متوجه شد که من قصد ازدواج دارم گفت که برادرشوهرش مهندس و مجرد است. او پیشنهاد داد تا ما را برای ازدواج به هم معرفی کند اما نمی‌دانستم همه اینها نقشه است. چند روز بعد ترانه به من زنگ زد و قرار گذاشت تا من برای نخستین بار برادر شوهرش را ببینم. من هم سر قرار رفتم و پسرجوانی را دیدم که پشت فرمان خودروی ۲۰۶نشسته بود. ترانه هم همراهش بود و من سوار ماشین شدم. چرخی در خیابان‌ها زدیم و من درباره وضعیت زندگی‌ام گفتم و پسر جوان که خودش را مهرداد معرفی کرده بود، به سمت اتوبان کرج رفت و گفت در آنجا باغی دارد که می‌خواهد نشانم دهد.

 

در بین راه اما مهرداد کنار اتوبان توقف کرد و از داخل داشبورد اسلحه‌ای بیرون آورد. با آن تهدیدم کرد و خواست کارت‌های عابربانکم را دراختیارش قرار بدهم. من شوکه شده بودم و زبانم بند آمده بود. باورم نمی‌شد که آنها سارق هستند و التماسشان کردم تا رهایم کنند.

 

آنها چند ساعتی مرا در خیابان‌ها چرخاندند. به دروغ گفتم کارت‌هایم همراهم نیست اما خواستند که با خانواده‌ام تماس بگیرم و بخواهم کارت‌هایم را برایم بفرستند. در این میان مهرداد با تیغ موکت‌بری ضرباتی به پاهایم زد و تهدید کرد که اگر به حرفش گوش نکنم مرا می‌کشد. در چنین وضعیتی اعتراف کردم که همه حرف‌هایم دروغ بوده است و موجودی حسابم حتی به یک میلیون تومان هم نمی‌رسد. حتی کارتم را در اختیارشان قرار دادم که پای دستگاه خودپرداز رفتند و پس از چک کردن حسابم و پیامک‌های بانک متوجه شدند که همه حرف‌های من درباره وضعیت خوب مالی‌ام دروغ بوده است. برای همین به سمت تهران حرکت کردند و پس از ۸ساعت گروگانگیری، مرا در خیابانی حوالی غرب تهران با پاهای زخمی رهایم کردند.

 

فرار به دوبی

 

با این شکایت پرونده‌ای در این خصوص تشکیل شد و با دستور قاضی جنایی تهران، ‌متهمان تحت تعقیب قرار گرفتند. یافته‌های کارآگاهان نشان می‌داد که زن و مرد گروگانگیر در حقیقت زن و شوهر بوده و این نقشه را برای اخاذی از شاکی طرح کرده بودند. آنها پس از این ماجرا از کشور گریخته و به دوبی فرار کرده بودند. همین کافی بود تا مشخصات آنها در اختیار اینترپل قرار بگیرد و درحالی‌که جست و جو برای به دام انداختن آنها ادامه داشت خبر رسید که زن جوان به نام ترانه بلیت تهیه کرده و قصد بازگشت به ایران را دارد.

 

وقتی ترانه در فرودگاه امام خمینی از هواپیما پیاده شد، دستگیر شد و پس از انتقال به اداره آگاهی به گروگانگیری با همدستی شوهرش اعتراف کرد و مدعی شد که او و شوهرش تصور می‌کردند شاکی میلیون‌ها تومان در حسابش دارد و برای همین نقشه اخاذی کشیده بودند. با صدور قرار قانونی برای زن جوان، تحقیقات برای دستگیری شوهر او ادامه دارد.

 

نقشه نافرجام ترانه

 

ترانه ۲۶سال دارد و می‌گوید همه این نقشه را برای جدایی از شوهرش کشیده بود اما موفق نشد. گفت‌وگو با او را بخوانید.

 

به‌غیر از شاکی از چند نفر دیگر با این شگرد اخاذی کردید؟

 

شگرد؟ من خلافکار نیستم که شگرد داشته باشم من حتی قصد سرقت از شاکی را هم نداشتم. نقشه من چیز دیگری بود که نگرفت.

 

نقشه‌ات چه بود؟

 

می‌خواستم شوهرم دست از سر من بردارد و طلاقم بدهد. من ۲ سال پیش با اجبار به عقد شوهرم در آمدم. راستش را بخواهید به پارتی رفته بودم که ما را دستگیر کردند و چون خانواده‌ام متعصب بودند مجبور شدم با شوهرم مهرداد که همراه او دستگیر شده بودم، ازدواج کنم. بعد از ازدواج متوجه شدم که همه حرف‌هایش دروغ بوده است. قبل از آن به من گفته بود که مهندس و پولدار است اما بعد متوجه شدم وضع مالی خوبی ندارد و با وانت میوه فروشی می‌کند. به جز این دست بزن هم داشت و خلافکار بود. می‌خواستم از او طلاق بگیرم حتی درخواست هم دادم و بارها از او به‌خاطر کتک زدن هایش شکایت کردم اما طلاقم نمی‌داد. این شد که پس از آشنایی با مینا (شاکی پرونده) تصمیم گرفتم او را با شوهرم آشنا کنم تا دست از سرم بردارد و طلاقم بدهد.

 

یعنی می‌خواستی آنها با هم ازدواج کنند؟

 

بله. تصور می‌کردم وقتی شوهرم با دختری پولدار آشنا شود، بی‌خیال من می‌شود و طلاقم می‌دهد.

 

بعد چه شد؟

 

با مینا (شاکی پرونده) درمهمانی آشنا شدم و وقتی از او شنیدم که پولدار است، این نقشه را کشیدم. چون شوهرم عاشق پول بود و اگر متوجه می‌شد که مینا پولدار است مرا کنار می‌گذاشت اما نقشه‌ام نگرفت چون همه حرف‌های مینا دروغ از آب در آمد.

 

پس چرا شوهرت به روی مینا اسلحه کشید؟

 

من به دروغ به مینا گفتم مهرداد برادرشوهرم است. به مهرداد هم گفتم که مینا دختری پولدار است و می‌توانیم پول‌هایش را تصاحب کنیم. اما نمی‌دانم چه شد که ناگهان شوهرم نقشه را تغییر داد و با اسلحه قلابی مینا را تهدید کرد تا اموالش را همان موقع سرقت کند.

 

تصمیم فرار پس از سرقت هم با تو بود؟

 

ترسیدم و با خود گفتم قطعا مینا شکایت می‌کند. چون شوهرم او را زخمی کرده بود. برای همین شبانه وسایلمان را جمع کردیم و از کشور خارج شدیم. در مدتی که دوبی بودیم، خانه از بنگاه املاک اجاره می‌کردیم و به توریست‌ها اجاره می‌دادیم تا خرج زندگی‌مان را تامین کنیم. در این مدت شوهرم مدام اذیتم می‌کرد به حدی که دیگر نتوانستم تحمل کنم و تصمیم گرفتم به ایران بیایم و درخواست طلاق بدهم که دستگیر شدم.

 

  • 13
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

چکیده بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید

نام کامل: هیثم بن طارق آل سعید

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش