به گزارش جامجم، چندی پیش دو زن با حضور در شعبه هفتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران از دو پسر جوان كه دختران نوجوان آنها را ربوده و بعد از سرقت مورد آزار و اذیت قرار داده بودند شكایت كردند.
با دستور بازپرس بخشوده، تحقیقات پلیسی آغاز و ماموران پلیس آگاهی به تحقیق از دو دختر ۱۳ و ۱۵ ساله كه شاكیان پرونده بودند، پرداختند.
دختر ۱۵ ساله به افسر تحقیق گفت: در اینستاگرام با پسر جوانی آشنا شدم كه چهره زیبایی داشت، میگفت پولدار است و در تهران زندگی میكند. او مدام از خانه، ویلا و زندگی پرزرق و برق حرف میزد و برایم عكس ارسال میكرد. حتی میخواست ملاقات حضوری با هم داشته باشیم. كمكم به او علاقهمند شده و حتی با خواستهاش برای ازدواج موافقت كردم. میدانستم خانوادهام اگر متوجه ماجرا شوند اجازه خروج از خانه را به من نمیدهند. موضوع را با دختری ۱۳ ساله كه دوستم در مدرسه بود، در میان گذاشتم و قرار شد فرار كنیم و به تهران برویم. برای رفتن پول لازم داشتیم، من برای خرید شارژ تلفنهمراه رمز بانكی مادرم را میدانستم، به همین خاطر كارت او را دزدیدم و با برداشت ۵۰ میلیون تومان از حسابش از فرد آشنایی در شهرمان در غرب كشور طلا خریدم و ۲۰ میلیون تومان در آن حساب ماند. روز بعد من و دوستم به بهانه رفتن به مدرسه از خانه بیرون آمده و با سوار شدن به اتوبوس به تهران سفر كردیم. پسر مورد علاقهام و دوستش در پایانه اتوبوسرانی سراغمان آمدند و ما را برای تفریح و گردش بردند. چند روز نزدشان بودیم، بعد ما را به مهمانی شبانه به باغی در شهر كرج بردند و در آنجا مورد آزار و اذیت قرار دادند. دست و پایمان را بستند، طلاهایم را سرقت كرده است.
ده میلیون تومان از پول كارت را برداشتند و از ما فیلم سیاه تهیه كردند و متواری شدند. سپس دست و پایمان را باز كردیم و بعد از فرار از آنجا با خانوادههایمان تماس گرفته و كمك خواستیم. این در حالی بود كه دختر نوجوان دیگر نیز گفتههای او را تایید كرد. ماموران در جستوجوی دو متهم فراری بودند تا اینكه چند روز پیش یكی از آنها بازداشت شد.
سهیل به افسر تحقیق گفت: دختر ۱۵ ساله همراه دوستش آمده بود كه او را با پسری كه دوستم بود آشنا كردم. چند روزی خانهمان بودند. وقتی فهمیدم او با پولهای سرقتی از كارت بانكی مادرش طلا خریده، وسوسه سرقت به جانم افتاد. طلاها را از او گرفتم تا بفروشم و ده میلیون تومان از كارتش برداشتم. با پولهای به دست آمده از این دزدی پرایدم را فروخته و پژو خریدم و دوستم كه دانشجوی مهندسی شیمی بود نیز هزینههای دانشگاهش را پرداخت.
با اعتراف وی، همدستش نیز بازداشت و به همدستی با متهم دیگر در جرایمش اعتراف كرد.
در این مرحله دو دختر نوجوان دوباره به پلیس آگاهی تهران احضار شدند. آنها در جریان تحقیقات گفتند كه این دو پسر فریبشان داده و فقط طلاها و پولها را دزدیدهاند و چون راهی برای بازگشت نزد خانوادههایشان نداشتند و برای انتقامگیری از دو جوان سارق به دروغ گفتهاند كه آن دو پسر مورد آزار و اذیتشان قرار داده و فیلم سیاه از آنها تهیه كردهاند. برای دو پسر فریبكار سارق نیز قرار قانونی صادر شد و تحقیقات از آنها در پلیس آگاهی ادامه دارد.
- 18
- 5