شروع این پرونده با شکایت مردی بود که در مراجعه به دادسرای جنایی تهران از سرقت اموالش با شیوه زورگیری در یکی از خیابانهای پایتخت خبر داد و گفت: هشتم شهریور در حال رفتن به جایی بودم که دو موتورسوار که سوار یک موتور آپاچی بودند، مانع من شدند و با قمه تهدیدم کردند، بعد هم گوشی موبایل، عینک و کیفم را گرفتند.
با طرح این شکایت گروهی از مأموران اداره آگاهی مسئول رسیدگی به پرونده شدند اما هنوز سرنخی به دست نیامده بود که شکایتهای مشابهی نیز مطرح شد که در همه آنها دو آپاچیسوار باز هم با قمه اموال شهروندان را در خیابان به زور گرفته بودند. در پی این شکایتها ردگیریها و تحقیقات ادامه داشت تا اینکه در نهایت با بهدستآمدن سرنخهایی از یکی از مالخران گوشی، مرد میانسال دستگیر شد و او نیز در تحقیقات فردی به نام سعید را به عنوان مالخر اصلی معرفی کرد و گفت سعید از سارقان سابقهدار است و در واقع او بود که به سارقان سفارش میداد چه گوشیای میخواهد و سارقان همان را برایش میآوردند.
به این ترتیب سعید ۶۰۰ساله که مغازه عطاری داشت دستگیر شد اما همه اظهارات علی را انکار کرد و گفت من آخرین بار چهار سال پیش آزاد شدم و چون دخترانم عروس شدهاند و داماد دارم به خاطر آبروی آنها مالخری را کنار گذاشتهام. از این رو بار دیگر علی مورد بازجویی قرار گرفت و او نیز اظهارات خود را انکار کرد اما با بازجوییهای فنی و دقیقتر بار دیگر سعید را به عنوان مالخر اصلی معرفی کرد و گفت: دوستان سعید زن و بچه من را تهدید به قتل کردهاند برای همین من مجبور شدم حقیقت را انکار کنم.
در حال حاضر با بهدستآمدن سرنخهایی تحقیقات در مورد دو آپاچیسوار فراری ادامه دارد و دو مالخر نیز در بازداشت به سر میبرند.
- 17
- 1