بهگزارش همشهری، حدود ساعت۲ بعدازظهر ۱۲شهریورماه، مأموران پلیس اسلامشهر در جریان دستبرد مسلحانه به یک مغازه طلافروشی در خیابان مهدیه این شهر قرار گرفتند. صاحبان مغازه ۲برادر بودند که مثل هرروز، پیش از ساعت ۲بعدازظهر قصد داشتند مغازه را تعطیل کرده و برای صرف ناهار و استراحت به خانهشان بروند اما در آخرین دقایق با شنیدن صدای گلوله به وحشت افتادند. گلوله از یک سلاح وینچستر شلیک شد و به شیشه ویترین مغازه اصابت کرد. همزمان ۲جوان نقابدار که یکی از آنها اسلحه وینچستر در دست داشت، وارد طلافروشی شدند و به تهدید ۲برادر پرداختند. هر دوی آنها از ترس جانشان روی زمین دراز کشیدند و یکی از سارقان شروع به جمعآوری طلاهای پشت ویترین کرد. ظرف مدت کوتاهی دزدان مسلح با سرقت یک کیلو و ۳۰۰گرم طلا از مغازه بیرون دویدند و سوار بر موتوری که بیرون از مغازه پارک کرده بودند، متواری شدند.
پلیس وارد میشود
با گزارش ماجرا به پلیس، تیمی از کارآگاهان به دستور سرهنگ اسکندر جوادیمنش، رئیس پلیس آگاهی اسلامشهر راهی محل حادثه شدند. بررسیهای اولیه از این حکایت داشت که مغازه طلافروشی پیش از این، مغازه بدلیجات بوده که پس از تبدیلشدن به طلافروشی، مسائل امنیتی در آن برای پیشگیری از سرقت به خوبی بهکار گرفته نشده بود. کارآگاهان همچنین متوجه شدند که دزدان از یک موتورسیکلت برای اجرای این نقشه استفاده کرده بودند که کمی بعد معلوم شد این موتورسیکلت حدود یک هفته قبلتر، از یکی از محلههای پایتخت سرقت شده بود.
ردپای یک زن
تیم تحقیق که حدس میزد سارقان مسلح از قبل این مغازه را برای سرقت انتخاب کرده بودند، به بررسیهای خود ادامه داد و در ادامه به سرنخهایی از یک زن جوان دست یافت. به گفته صاحبان مغازه، این زن در روزهای قبل چندبار وارد مغازه آنها شده و قیمت طلاها را پرسیده بود. مأموران حدس میزدند که او یکی از اعضای باند سرقت بوده و در حقیقت برای بهدست آوردن اطلاعات مورد نیاز سارقان به طلافروشی مراجعه کرده است.
کارآگاهان به بررسیهای خود ادامه دادند اما کیفیت پایین دوربینهای مداربسته، روند تحقیقات را کند کرده بود. با این حال، جستوجوها ادامه یافت و مأموران متوجه شدند که سارقان مسلح پس از فرار از طلافروشی، موتورسیکلت سرقتی را حدود یک کیلومتر آنطرفتر و در یکی از خیابانها رها کرده و اینبار سوار بر یک خودروی پراید به فرار خود ادامه دادهاند. بررسی اطلاعات بهدست آمده و سرنخهای بهجا مانده از دزدان در نهایت باعث شد که کارآگاهان موفق به شناسایی ۲مظنون شوند. آنها ۲پسر جوان بودند که در یکی از محلههای شهرستان بهارستان زندگی میکردند و تیم تحقیق با زیرنظر گرفتن آنها دریافت که سرقت از سوی این ۲جوان صورت گرفته است.
طلاهای مسروقه در خانه پدری
دستور بازداشت دزدان صادر شد و کارآگاهان در ۲عملیات همزمان وارد مخفیگاه آنها شده و هر۲متهم را دستگیر کردند. آنها که چارهای جز بیان حقیقت نداشتند، به سرقت مسلحانه اعتراف کردند و معلوم شد که طلاهای مسروقه در خانه پدری یکی از دزدان نگهداری میشود. مأموران راهی این خانه شدند و توانستند طلاها را که به طرز ماهرانهای در داخل جاروبرقی جاسازی شده بود، کشف کنند. در بازجویی از سارقان معلوم شد که طراح اصلی نقشه سرقت، یکی از دوستان آنها به نام فرامرز بوده و اعضای این باند قرار بوده در ابتدا به یک طلافروشی دیگر دستبرد بزنند اما وقتی یک روز آنجا را زیرنظر گرفتند، متوجه شدند که از نظر امنیتی از وضعیت خوبی برخوردار است و به همین دلیل بیخیال سرقت از آنجا شده بودند.
یکی از دزدان دستگیرشده در اعترافات خود گفت: با فرامرز(طراح اصلی نقشه سرقت) دوست و بچه محل بودیم.
وقتی او نقشهاش را با ما در میان گذاشت و گفت که بهراحتی پولدار میشویم، وسوسه شدیم و قبول کردیم که سرقت را انجام دهیم، چون همه ما بیکار بودیم و بیپول. وی ادامه داد: من از مدتی قبل با زن جوانی به نام سحر که از شوهرش جدا شده و تنها زندگی میکرد، دوست بودم. طبق نقشه فرامرز، سحر وظیفه داشت که بهعنوان مشتری به طلافروشی برود و موقعیت آنجا را بهطور کامل شناسایی کند. پس از آن فرامرز دو، سه روز این مغازه را زیرنظر گرفت و ساعات رفتوآمد صاحبان طلافروشی و بهترین زمان ممکن برای دستبرد به آنجا را شناسایی کرد. البته او در ابتدا طلافروشی دیگری را نشان کرده بود اما بعد گفت که ریسک سرقت از آنجا بالاست و در نهایت گفت که باید به یک طلافروشی در خیابان مهدیه دستبرد بزنیم.
متهم گفت: ما برای اجرای نقشه سرقت یک سلاح وینچستر خریدیم و یک موتورسیکلت هم سرقت کردیم که گیر نیفتیم. روز سرقت، نه فرامرز حضور داشت و نه سحر. من و عضو دیگر باند ابتدا با پراید من و موتور سرقتی راهی سرقت شدیم. بعد خودروی پراید را چند خیابان آنطرفتر پارک کردیم و هردو با موتور راهی طلافروشی شدیم و نقشه سرقت را عملی کردیم. حتی پس از سرقت طلاها را پنهان کردیم و قرار شد برای اینکه شناسایی نشویم، صبر کنیم که آبها از آسیاب بیفتد و بعد طلاها را بفروشیم و پول آن را تقسیم بر ۴ کنیم اما پیش از آن توسط پلیس دستگیر شدیم.
به گفته سردار محسن خانچرلی، فرمانده انتظامی غرب استان تهران، با اعترافات دزدان دستگیرشده همدستان آنها نیز به دام افتادند و طلاهای سرقتی به مالباختگان بازگردانده شد. وی ادامه داد: متهمان دستگیرشده فاقد سابقه کیفری هستند و برای ادامه تحقیقات در اختیار پلیس آگاهی قرار گرفتهاند.
- 1
- 6