دوشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۳
۱۳:۳۲ - ۲۰ آذر ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۹۰۴۴۹۳
جرم و جنایت

باج گیری از مردان هوسران!

آب از سرم گذشته بود و دیگر به چیزی جز خوش گذرانی و سرکیسه کردن مردان پولدار نمی‌اندیشیدم. در همه پارتی های مختلط حضور داشتم و با انواع واقسام آرایش های غلیظ و طنازی و عشوه گری خیلی راحت مردان هوسران را به دام می انداختم تا این که...

دختر ۲۹ ساله در حالی که بیان می کرد عاشق خودروهای شاسی بلند بودم و دوست داشتم مانند زنان و دختران پولدار عینک دودی بزنم و با غرور خاصی پشت فرمان بنشینم، نگاهی به دست بندهای حلقه شده بر دستانش انداخت و درباره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری آبکوه مشهد گفت: از همان دوران نوجوانی آرزو داشتم مانند افراد ثروتمند زندگی کنم زیرا سعادت و خوشبختی را فقط در پول می دیدم اما پدرم یک کارگر ساده بود و اوضاع مالی مناسبی نداشت.

با وجود این احساس می کردم هیچ گاه به آرزوهایم نمی رسم چرا که با مرگ پدرم وضعیت اقتصادی ما نیز بدتر شد. آن زمان من ۱۲ سال بیشتر نداشتم که مادرم سرپرستی من و خواهر و برادرانم را به عهده گرفت. خواهر بزرگ ترم ازدواج کرده بود و مادرم برای تامین مخارج زندگی خود را به آب و آتش می زد تا این که با سفارش عمویم در یک شرکت نیمه دولتی مشغول کار شد زیرا عمویم در یکی از ادارات دولتی سمت مهمی داشت و از موقعیت اجتماعی خوبی برخوردار بود.

با این حال، من همواره احساس کمبود می کردم و  هر جا   یک خودروی شاسی بلند می دیدم برای دقایقی به آن خیره می شدم و در رویاهایم فرو می رفتم تا این که در دوران دبیرستان با «پانته آ» آشنا شدم. پدر او پولدار بود و از نظر مالی کمبودی نداشت ولی دختری خوش گذران بود و از ارتباط با جنس مخالف ابایی نداشت. وقتی برای اولین بار «پانته آ» مرا با خودش به یک پارتی مختلط برد، مورد توجه مردان غریبه قرار گرفتم زیرا زیبایی ظاهری من توجه آن ها را جلب کرده بود به همین دلیل تصمیم به اخاذی از مردان هوسران گرفتم. از آن روز به بعد اهمیتی به درس و مدرسه نمی دادم و بیشتر اوقاتم را در مهمانی های شبانه می گذراندم. مردان غریبه ای را که خودروهای گران قیمت و به ویژه شاسی بلند داشتند، زیر نظر می گرفتم و با عشوه گری های زیرکانه با آن ها ارتباط برقرار می کردم و برایم مهم نبود که آن ها ۲۰ یا ۳۰ سال بیشتر از من سن دارند. اما طوری رفتار می کردم که بتوانم مردان ثروتمند را به راحتی سرکیسه کنم.

هنوز دو سال بیشتر از پایان تحصیلاتم در مقطع دبیرستان نگذشته بود که یک دستگاه خودروی پژو خریدم. دیگر آن قدر در منجلاب فساد فرو رفته بودم که چیزی برایم اهمیت نداشت و تنها به باج گیری و سرکیسه کردن پسران و مردان غریبه می اندیشیدم. به مادرم که از دیدن خودرو حیرت زده شده بود به دروغ گفتم چون ترجمه زبان انگلیسی را به خوبی بلدم، در یک شرکت مترجمی زبان امور مربوط به ترجمه را انجام می دهم که دستمزد بالایی دارد و این گونه خلافکاری هایم را برای رسیدن به پول توجیه می کردم. خلاصه آب از سرم گذشته بود و با هر مرد پولداری وارد روابط غیراخلاقی می شدم تا این که روزی به یکی از همین مردانی که در یک پارتی مختلط آشنا شده بودم دل باختم اگرچه «هوشنگ» ۱۵ سال از من بزرگ تر بود و همسر و سه فرزند داشت اما من مجذوب محبت هایش شده بودم و او را از صمیم قلب دوست داشتم.

بالاخره روزی که با آرایشی غلیظ سوار خودروی شاسی بلند خارجی اش شده بودم علاقه ام را به او ابراز کردم. اما او که از ارتباط من با مردان غریبه اطلاع داشت حرفم را باور نکرد! آن جا بود که به هوشنگ قول دادم دیگر جز او به کسی فکر نمی کنم و دور خلافکاری هایم خط می کشم. از آن روز به بعد سیم کارت جدیدی خریدم و دیگر به مهمانی نمی رفتم. دیگر مشروب نمی نوشیدم و مواد مخدر گل مصرف نمی کردم. فقط می خواستم در کنار هوشنگ باشم تا به من اعتماد کند. او هم در این مدت هوای مرا داشت و با محبت هایش زندگی ام را دگرگون کرده بود. او از نظر مالی نیز آن قدر کمکم می کرد که هر چیزی دلم می خواست تهیه می کردم.

با این حال نمی دانم چرا دوباره فیل من یاد هندوستان کرد و با دوست پسرهای سابقم ارتباط برقرار کردم. وقتی هوشنگ این موضوع را فهمید مرا ترک کرد واین گونه ریشه همه دلبستگی هایم سوخت ولی من دست بردار نبودم. به در منزل هوشنگ رفتم و سیر تا پیاز ماجرای عاشقانه ام را برای همسر و فرزندان او بازگو کردم. همسر هوشنگ با شنیدن این حرف ها نقش بر زمین شد و همزمان با رسیدن نیروهای امدادی پلیس ۱۱۰ نیز مرا دستگیر کرد و ...

شایان ذکر است به دستور سرگرد محمدی (رئیس کلانتری آبکوه) این پرونده در دایره مددکاری اجتماعی توسط کارشناسان و مشاوران زبده مورد رسیدگی قرار گرفت.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

khorasannews.com
  • 11
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش