فریب همسر بیمار
رسیدگی به این پرونده از یک سال قبل به دنبال شکایت مرد جوانی به نام فرهاد آغاز شد .وی به ماموران پلیس گفت: چند سال قبل با همسرم به نام زیبا ازدواج کردم و حالا صاحب دو فرزند هستم اما همسرم از بیماری روانی رنج میبرد و به اختلال دوقطبی مبتلاست. وی ادامه داد: مدتی است متوجه شدم همسرم با مرد غریبهای به نام آریا آشنا شده و آریا با فریب وی همه پول و طلاهای همسرم را سرقت کرده است و می خواهم این مرد فریبکار دستگیر شود.
بازداشت مرد فریبکار
با این شکایت، پلیس به تحقیق پرداخت و روشن شد آریا پس از طرح دوستی با زن جوان، وی را فریب داده و پول و طلاهایش را سرقت کرده است.بدین ترتیب ماموران با اقدامات فنی پلیسی موفق به شناسایی آریا شدند و در عملیاتی غافلگیرانه این مرد را دستگیر کردند اما آریا بعد از دستگیری ادعای عجیبی را مطرح کرد.آریا به ماموران گفت: زیبا با میل خودش پول و طلاهایش را به من به عنوان امانت داده و هیچ سرقت یا فریبکاری در کار نبوده است.بدین ترتیب آریا آزاد شد و زیبا برای درمان بیماری و رسیدن به آرامش از سوی همسر و خانواده اش به بیمارستان روانی منتقل و در آن جا بستری شد.
فرار از بیمارستان
هنوز چند روز از بستری شدن زیبا نگذشته بود که فرهاد با حضور در اداره پلیس شکایت دیگری را مطرح کرد و گفت: همسرم در بیمارستان روانی بستری بود اما حالا متوجه شده ام آریا به بیمارستان رفته و همسرم را فراری داده است .با افشای این ماجرا پلیس به ردزنی گوشی موبایل زن جوان و آریا پرداخت و اطلاع پیدا کرد که زیبا همراه آریا به خانه ویلایی در شمال کشور رفته اند.ماموران در ادامه تحقیقات به سراغ مادر آریا رفتند و این زن که از فرار پسرش مطلع بود بازداشت شد تا این که آریا با پای خودش به پلیس آگاهی تهران رفت .
ادعای بی گناهی
آریا که خود را تسلیم ماموران کرده بود گفت: وقتی زیبا در بیمارستان بستری بود با من تماس گرفت و از من کمک خواست. او به من اطمینان داشت به همین دلیل خواست تا او را همراه خودم به ویلای شمال ببرم. من نیز برای کمک به او به بیمارستان رفتم و او را از آن جا خارج کردم و سپس به شمال رفتیم تا در خانه ویلایی ام استراحت کند اما پول و طلاهایش را سرقت نکردم و تنها برای کمک با او در ارتباط بودم.در حالی که آریا اصرار داشت در ماجرای سرقت طلاها نقشی نداشته است مادر آریا در بازجویی های پلیسی سرنخ جدیدی را که نشان از پنهان کاری پسرش درماجرای سرقت داشت پیش روی ماموران قرار داد.
مادر آریا به ماموران گفت: چندی قبل پسرم یک کیسه مشکی رنگ مشکوک را داخل باغچه خانه دفن کرد و نمی دانم چه چیزی داخل آن کیسه بوده است.ماموران با اطلاعاتی که از مادر آریا به دست آورده بودند به خانه پدری مرد جوان رفتند و در بررسی باغچه حیاط به کیسه مشکی رنگ رسیدند و وقتی در کیسه باز شد ماموران در برابر مقدار زیادی طلا و پول که از زیبا به سرقت رفته بود قرار گرفتند.با کشف طلاهای سرقتی برای آریا به اتهام آدمربایی و سرقت کیفرخواست صادر و پرونده به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد .
در دادگاه
در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز برگزار شد زیبا در جایگاه ویژه ایستاد و به عنوان شاکی گفت :زمانی که با آریا آشنا شدم به شدت بیمار بودم و حال خودم را نمیفهمیدم .او با حرفهایش مرا فریب داد و اعتماد مرا جلب کرد و به من وعده ازدواج داد و می گفت می خواهد مراقب من و دو فرزندم باشد و با چرب زبانی هایش هر روز اعتمادم را بیشتر جلب می کرد تا این که با فریبکاری پول و طلاهایم را به سرقت برد.زیبا ادامه داد: از آریا به خاطر بازی با احساساتم و سرقت طلا و پولهایم شکایت دارم.
سپس وکیل زیبا روبهروی قضات ایستاد و گفت: متهم با حرفهایش موکلم را فریب داده و او را یک هفته در خانه ویلایی در شمال کشور نگه داشته و همه پول و طلاهایش را سرقت کرده است. وی افزود: زیبا از بیماری روانی رنج میبرد و این موضوع را قبلاً نیز پزشک معالج وی تایید کرده بود به همین دلیل به اتهام آدم ربایی و سرقت و فریب برای آریا اشد مجازات را میخواهم. به دنبال اظهارات این وکیل و با توجه به این که کارشناسان پزشکی قانونی قبلا درباره وضعیت روانی زیبا ، اظهار نظر نکرده بودند، قضات پرونده را به پزشکی قانونی ارسال کردند تا کارشناسان پزشکی قانونی همراه پزشک معالج زیبا درباره وضعیت روانی وی اظهار نظر کنند .بنا بر این گزارش، بعد از اعلام این نظر آریا در دادگاه از خود دفاع میکند.
تحلیل کارشناسی
جنون سرقت
دکتر ابراهیم اندرخورا جامعه شناس و استاد دانشگاه
برخی افراد تمایل به سرقت از افراد فقیر، ناتوان ، بیمار و.... دارند این افراد ممکن است نیاز مالی و اقتصادی نداشته باشند و صرفا به سرقت و دزدی عادت کرده باشند این شخصیت ها از نگاه روانشناختی دچار جنون سرقت می شوند و از سرقت و دزدی لذت می برند زیرا هیچ انگیزه و هدف مالی واقتصادی ندارند و از سرقت بیشتر لذت می برند و لوازم سرقتی را جمع آوری می کنند.
این افراد را که دارای جنون سرقت هستند نباید با افرادی که از روی علاقه وسیلهای را برمیدارند اشتباه گرفت زیرا علاقه مندی به اشیای گران قیمت و بی ارزش هم یک اختلال روانی و رفتاری دیگری به شمار می رود برخی افراد به جنون سرقت مبتلا هستند و برخی دیگر هر شیء کم ارزش و با ارزشی را که می بینند به سرقت می برند.این افراد برای شان فرقی نمی کند چه وسیله ای را از چه فردی به سرقت می برند و اغلب حتی افراد ناتوان، کم توان، فقیر، ثروتمند ، بیمار، معلول و... را نیز طعمه قرار می دهند تا به ارضای آن حس جنون خود پاسخ دهند.
البته در این قبیل افراد عذاب وجدان وجود ندارد و گویا وجدان در شخصیت شان شکل نگرفته است آن ها به لحاظ همدلی با هموطنان و اعضای جامعه ضعیف عمل می کنند و میزان مشارکت اجتماعی شان اندک است و با ورود به جامعه سرمایه های اجتماعی را نیز تحت الشعاع قرار می دهند، این افراد در محیط کار بازده کاری بالایی ندارند و اصول و قوانین مجموعه های کاری را زیر سوال می برند.البته این بیماری در وسایل و اجسام در دسترس افراد تفاوت دارد به عنوان مثال تمایلات فردی که در یک روستا زندگی میکند با افرادی که در شهرها زندگی میکنند متفاوت است. این قبیل سرقت ها لزوما به خاطر نیاز مالی و اقتصادی نیست بلکه بیشتر یک بیماری شخصیتی است که از کودکی در آن ها شکل گرفته است.
- 14
- 6