ماجرای این آدم ربایی از اوایل سال گذشته و زمانی آغاز شد که مردی برادرزادهاش را در ماجرای اختلاف حساب یک میلیارد و ۸۰۰ میلیونتومانی مقصر دانست. این عمو و برادرزاده در یک فروشگاه بزرگ مواد غذایی با هم شریک بودند و علاوهبرآن برادرزاده که میثم نام دارد، مسئولیت صندوق فروشگاه را نیز برعهده داشت، اما عموی میثم او را متهم کرد این مبلغ را از صندوق برداشته است. وقتی اختلاف دو شریک از طریق گفتوگو حل نشد، میثم به مرجع قضائی رفت و علیه عمویش بهخاطر تهمتی که به او زده بود شکایت کرد.
میثم در حال پیگیری پرونده بود که یک روز بعد از خروج از دادگاه دو مرد ناشناس به سراغش رفتند و بعد از ضربوجرح وی با شوکر او را بهزور داخل یک خودروی پژو ۲۰۶ که راننده پشت فرمان آن نشسته بود، انداختند و فرار کردند. سه آدمربا همانطور که به سمت بزرگراه امام علی(ع) میرفتند، میثم را کتک زدند و از او خواستند برگهای را مبنیبر بدهی یک میلیارد و ۸۰۰ میلیونی او به عمویش امضا کند. میثم از این کار طفره رفت و در بزرگراه امام علی وقتی خودرو در ترافیک گیر افتاد، او توانست خودش را از ماشین به بیرون پرتاب و فرار کند. در این میان یکی از شاهدان ماجرا شماره پلاک خودروی پژو ۲۰۶ را یادداشت کرد.
میثم بعد از این ماجرا از آدمربایان ناشناس شکایت کرد و خواستار پیگیری موضوع شد. اینگونه بود که پرونده به اداره ۱۱ پلیس آگاهی سپرده شد و کارآگاهان بعد از شنیدن شکایت و دریافت شماره پلاک خودروی آدمربایان وارد عمل شدند و پی بردند پژو ۲۰۶ موردنظر متعلق به یک زن است.
مأموران به سراغ این زن رفتند، اما او از ماجرای آدمربایی ابراز بیاطلاعی کرد و گفت: این خودرو دست خودم است و آن را به کسی امانت ندادهام. من از شوهرم جدا شدهام و با این ماشین بچههایم را به مدرسه میبرم و میآورم و اصلا از ماجرای آدمربایی خبر ندارم.
از آنجا که مدرکی علیه این زن وجود نداشت، او آزاد شد. مأموران در ادامه از عموی میثم تحقیق کردند، اما او هم گفت اصلا در جریان این واقعه نیست. این مرد نیز به دلیل نبود مدارک آزاد شد، بههمیندلیل تحقیقات به طول انجامید تا اینکه مأموران فهمیدند زن صاحب پژو پسرخالهای به نام کیارش دارد که با عموی میثم دوست است. همین موضوع ظن کارآگاهان را برانگیخت و آنها به تحقیق درباره کیارش پرداختند. در این مرحله مشخص شد کیارش در عسلویه کار میکند و هرازگاهی به تهران میآید. در نهایت این جوان با دستور قضائی بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت. او به آدمربایی اعتراف کرد و گفت: دوست صمیمی من شاگرد عموی میثم است و من از این طریق با آن مرد آشنا شدم و وقتی ماجرای اختلاف حساب را شنیدم، قبول کردم در حمایت از او از میثم زهرچشم بگیرم. هدف من فقط ترساندن میثم بود و اصلا قصد آدمربایی نداشتم.
متهم ادامه داد: من برای این کار از دو دوستم که با هم برادر هستند کمک گرفتم. من با این برادران از زمان دبیرستان دوست هستم و وقتی ماجرا را برایشان تعریف کردم، قبول کردند به من کمک کنند البته ما برای این کار هیچ پولی دریافت نکردیم و فقط بهخاطر رفاقت به سراغ میثم رفتیم.
کیارش بعد از اعتراف به جرمش بازداشت شد و مأموران با پیگیری مدارک موجود مطلع شدند برخلاف ادعای متهم، او و دوستانش پول زیادی بابت آدمربایی دریافت کردهاند. درحالحاضر بازپرس پرونده دستور دستگیری دو برادر را صادر کرده است. از سویی عموی میثم در بیمارستان بستری است و قرار شده بعد از بهبودی این مرد از او نیز تحقیق شود.
- 17
- 4