پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۶:۱۹ - ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ کد خبر: ۹۹۰۲۰۲۸۴۶
جرم و جنایت

قاتل رزمی‌کار جوان به «قصاص» محکوم شد

وقتی به سمت من حمله و مشت پرت کرد، من هم برای دفاع از خودم چاقو بیرون آوردم و یک ضربه به او زدم. وقتی خون جاری شد، خودم وحشت کردم و اصلا متوجه نبودم دقیقا چه شده است، اما همان‌جا با توجه به اینکه مردم جمع شده بودند پلیس را خبر کردند، اما من هم قبل از رسیدن مأموران فرار کردم.

متهم پرونده قهرمان رزمی‌کاری که در پی درگیری با جوانی بر سر نگاه‌کردن به یک دختر به قتل رسیده است، با درخواست اولیای‌دم برای قصاص در دادگاه کیفری استان تهران مورد محاکمه قرار گرفت.

به گزارش شرق، مأموران پلیس یک سال قبل در جریان نزاع بین چند جوان قرار گرفتند و وقتی در این خصوص تحقیق کردند، متوجه شدند درگیری بین دو جوان به‌خاطر نگاه به یک دختر رخ داده است. با بازداشت جوان ضارب و درحالی‌که تحقیقات از او آغاز شده بود، مأموران متوجه شدند جوان مجروح در بیمارستان جانش را از دست داده است. به‌این‌ترتیب پرونده با عنوان قتل در اداره دهم پلیس آگاهی تهران به جریان افتاد.

با توجه به مدارک موجود در پرونده، کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه محاکمه که در شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، ابتدا کیفرخواست علیه متهم خوانده و نماینده دادستان خواستار صدور حکم مجازات شد.

در ادامه، اولیای‌دم پسر جوان در جایگاه قرار گرفتند. قاضی مجید متین‌راسخ، رئیس دادگاه، آنها را به بخشش و گذشت دعوت کرد، اما مادر مقتول گفت حاضر به گذشت نیست. او گفت: پسر من قهرمان رزمی کشور بود و ۱۶ مدال کشوری داشت. او جوان شروری نبود. روز حادثه هم از شهرستان به همراه دوستش به تهران آمده بود تا هم چندروزی تفریح کند و هم اگر شد، کاری پیدا کند، اما متهم به او حمله کرده و با ضربه چاقو او را به قتل رسانده است. من گذشت نمی‌کنم و درخواستی به‌جز قصاص ندارم.

در ادامه، متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من و دختر موردعلاقه‌ام در رستوران نشسته بودیم که پسر جوان و دوستش هم وارد شدند. آنها از وقتی که وارد رستوران شدند داشتند به ژاله نگاه می‌کردند. این موضوع من را ناراحت کرد و با عصبانیت به او گفتم چرا به دختر موردعلاقه من نگاه می‌کنی. با هم جروبحث کردیم و درگیری بین ما بالا گرفت. کارگر رستوران هر دوی ما را از رستوران بیرون کرد. بیرون از رستوران با هم جروبحث کردیم و در یک لحظه من متوجه نشدم چه شد.

وقتی به سمت من حمله و مشت پرت کرد، من هم برای دفاع از خودم چاقو بیرون آوردم و یک ضربه به او زدم. وقتی خون جاری شد، خودم وحشت کردم و اصلا متوجه نبودم دقیقا چه شده است، اما همان‌جا با توجه به اینکه مردم جمع شده بودند پلیس را خبر کردند، اما من هم قبل از رسیدن مأموران فرار کردم.

متهم گفت: من خیلی عصبانی بودم و اصلا کارهایم دست خودم نبود، حتی زمانی که کارگر رستوران مرا بیرون کرد، با او هم درگیری پیدا کردم و با هم زدوخورد کردیم، اما کارگر رستوران کوتاه آمد. بااین‌حال آرام نشده بودم.

سپس متهم درباره اینکه چرا چاقو همراه داشته، گفت: وقتی شش‌ساله بودم، پدرم، من و مادر و برادرم را ترک کرد و دیگر خبری از او نشد. مادرم پای ما ایستاد و ما را به‌ سختی بزرگ کرد. از وقتی که توانایی کار‌کردن پیدا کردم، کار می‌کردم. من و برادرم کارگر میوه‌فروشی بودیم و بار جابه‌جا می‌کردیم. یک هفته بود که چاقو را برادرم به من داده بود. وقتی من به پسر جوان ضربه زدم و فرار کردم، به خانه رفتم و چاقو را به برادرم دادم و گفتم با چاقو یک نفر را کشته‌ام، اما برادرم باور نکرد. او چاقو را از من گرفت و رفت. او در پرونده من نقشی نداشت. من اصلا آدم شروری نبودم که بخواهم مدام دعوا کنم. همیشه سرم در کار خودم بود. آن روز هم خیلی عصبی بودم، چون دختر موردعلاقه‌ام همراهم بود تا این حد عصبانی شده بودم. از اولیای‌دم به‌خاطر کاری که کرده‌ام عذرخواهی می‌کنم.

سپس برادر متهم در جایگاه قرار گرفت. او که متهم به اختفای ادله جرم بود، اتهامش را رد کرد و گفت: من اصلا باور نکردم برادرم چنین کاری کرده باشد. وقتی به من گفت با چاقو فردی را کشته است فکر کردم بلوف می‌زند و حرفش را باور نکردم. چاقو را در جیبم گذاشتم و بعد هم نمی‌دانم چاقو چه شد، فکر می‌کنم از جیبم افتاده باشد، چون ما کار می‌کردیم و مدام در حرکت بودیم. وقتی که مأموران برای بازداشت برادرم آمدند و گفتند که او با چاقو یک نفر را کشته، من تازه باور کردم که حرفش واقعی است.

بعد از گفته‌های متهم و بیان آخرین دفاع، هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند. آنها متهم ردیف اول را به‌خاطر قتل با درخواست اولیای‌دم به قصاص محکوم، اما برادر او را از اتهام اختفای ادله جرم تبرئه کردند.

  • 17
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش