جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۱۳:۳۰ - ۲۱ آبان ۱۳۹۹ کد خبر: ۹۹۰۸۰۱۲۵۱
جرم و جنایت

قتل برادر مشروب فروش به خاطر کتک زدن پدر!

مردی مدتی قبل به اورژانس خبر داد پسرش زخمی شده است. دقایقی بعد از حضور مأموران در خانه مشخص شد جوان زخمی جانش را از دست داده است.

  به  گزارش شرق؛ وقتی تحقیقات در این زمینه آغاز شد و مأموران پلیس در جریان آنچه اتفاق افتاده بود قرار گرفتند، پدر مقتول گفت: پسرم با دوستانش اختلاف داشت. او در کار خرید و فروش مشروب بود و ممکن است این اختلافاتش عامل اصلی مرگش باشد.

بررسی‌های مأموران در این خصوص ادامه یافت. آنها دوستان مقتول را که سامان نام داشت، مورد بازجویی قرار دادند اما به نتیجه‌ای نرسیدند.

وقتی مأموران از همسایه‌ها درباره مرگ مقتول سؤال کردند، یکی از آنها گفت روز حادثه صدای ساسان برادر سامان را از خانه شنیده است و فکر می‌کند آنها با هم درگیر شده‌اند. این همسایه گفت: سامان جوانی شرور بود و خیلی خانواده‌اش را اذیت می‌کرد. ساسان تنها کسی بود که در برابر او می‌ایستاد. روزی که سامان کشته شد من صدای ساسان را از خانه‌اش شنیدم و فکر می‌کنم او در این قتل نقش دارد. پلیس در گام بعدی ساسان را مورد بازجویی قرار داد.

مرد جوان به قتل برادرش اعتراف کرد و گفت: سامان سال‌های زیادی بود که مشروب می‌فروخت. خانواده من خانواده‌ای آبرودار بودند به همین دلیل هم کارهای سامان خیلی باعث ناراحتی پدر و مادرم می‌شد. آنها نمی‌توانستند تصور کنند پسرشان چنین کارهایی می‌کند. سامان چندین بار بازداشت و زندانی شد اما هر دفعه بعد از اینکه از زندان بیرون آمد دوباره کارهایش را شروع کرد. متهم ادامه داد: برادرم هم مشروب می‌خورد و هم می‌فروخت. تا اینکه دو سال قبل او را حین جابه‌جایی مشروب دوباره دستگیر کردند. وقتی او را بردند پدر و مادرم در خانه نبودند. به همین خاطر همیشه نسبت به پدر و مادرم کینه داشت و فکر می‌کرد آنها او  رابه پلیس لو داده‌اند. برادرم در آن پرونده محاکمه و به زندان محکوم شد.

تا اینکه با شروع کرونا، به زندانی‌ها مرخصی دادند و برادر من هم از زندان آزاد شد. از وقتی به خانه آمده بود با همه درگیری داشت مخصوصا با پدرم. او خیلی پدرم را اذیت می‌کرد. روز حادثه به خانه آمد و فحاشی کرد. او به پدرم فحش می‌داد و می‌گفت که تو من را لو دادی، بعد به سمت او حمله کرد و ضربات زیادی بر بدن نحیف پیرمرد زد. من برادرم را گرفتم و او را کتک زدم و از خانه بیرونش کردم. درحالی‌که من داشتم او را از خانه بیرون می‌انداختم تیزی‌اش را درآورد و پدرم را تهدید کرد و گفت او را می‌کشد. آن‌قدر عصبانی و ناراحت شدم که دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم. تیزی را از او گرفتم و به سمت خودش پرت کردم.

قصدم این نبود که برادرم را بکشم بلکه هدفم این بود که به او بفهمانم نمی‌تواند پدرش را این‌طور تهدید کند و بعد هم بکشد و کسی هست که جلوی او را بگیرد. این جوان در ادامه اعترافاتش گفت: بعد از اینکه ضربات چاقو را زدم و برادرم روی زمین افتاد، آن‌قدر ترسیدم که نفهمیدم باید چه کنم. به پدرم گفتم من را تحویل پلیس ندهد و او هم قبول کرد. قرار شد بگوییم یک نفر برادرم را کشته و ما خبر نداریم و شاید ماجرا به اختلافاتش در فروش مشروب برمی‌گردد.

بعد از اعترافات متهم کیفرخواست علیه او صادر و پرونده برای محاکمه به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.

در جلسه رسیدگی پدر و مادر مقتول اعلام کردند هیچ شکایتی ندارند و درخواست بخشش فرزندشان از سوی دادگاه را دارند. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت. او با اعتراف دوباره به قتل گفت: من از کاری که کردم پشیمان هستم. در حمایت از پدرم این کار را کردم اما تندروی کردم. وقتی برادرم پدرم را کتک زد من هم عصبانی شدم و او را زدم.

خون همه‌جا پاشید سعی کردم جاهایی را که خونی شده بود، پاک کنم و بعد هم به مأموران گفتیم نمی‌دانیم چه کسی سامان را کشته است؛ اما مأموران به آثار خون شک کردند و در تحقیق از همسایه‌ها متوجه شدند من با برادرم درگیر شدم. بعد از آن به قتل اعتراف کردم.‌ این جوان ادامه داد: من از کرده خودم پشیمان هستم. درخواست بخشش دارم و از دادگاه می‌خواهم تا نسبت به من رأفت به خرج دهد؛ چون مادر و پدرم تنها هستند.

من با آنها زندگی می‌کردم، مراقب‌شان بودم و کمک‌شان می‌کردم. قسم می‌خورم هیچ مشکلی با برادرم نداشتم و اگر سامان به پدرم حمله نمی‌کرد و او را نمی‌زد، هیچ‌وقت با برادرم درگیر نمی‌شدم. من خودم همیشه دنبال کارهایش بودم؛ وقتی خلاف می‌کرد و بازداشت می‌شد، سعی می‌کردم کمکش کنم، اما این آخری که با پدرم بدرفتاری کرد دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم. درخواست بخشش دارم و قول می‌دهم تا پایان عمرم نوکری پدر و مادرم را بکنم.

با پایان جلسه دادگاه هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.

  • 16
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش