به گزارش بهارنیوز، "شهاب لیوال" در مصاحبهای با شبکه «طلوع نیوز» گفت: «چرا اقلیتها، کردها، لرها، بلوچها و اهل سنت را نادیده گرفته و دیکتاتوری را حاکم کردهاید؟ ایران چرا خود تن به دولت فراگیر نمیدهد و از ۴۰ یا ۵۰ درصد اهلسنت ساکن در کشورش در حکومت استفاده نمیکند؟» او مقامات ایران را به «نفاق» مقابل افغانستان متهم کرد و گفت، ایران از طرفی ادعای غربستیزی دارد و از طرف دیگر از دست نشاندههای غرب در افغانستان حمایت میکند. او ادعا کرد که محمداشرف غنی، رئیسجمهوری سابق افغانستان در رسانهها اعلام کرده بود که از طرف ایران حمایت میشود. به گفته وی، پاکستان و چین مشکلی با فراگیر نبودن دولت در افغانستان ندارند و این فقط خواست ایران است. در نشست هفته گذشته همسایگان افغانستان در تهران که میان وزیران خارجه ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان، پاکستان، چین و روسیه برگزار شد، شرکتکنندگان در بیانیهای مشترک بر لزوم تشکیل دولتی فراگیر و با حضور تمامی اقوام و اقلیتهای افغانستان تأکید کردند.
رئیس شورای اخوت و رئیس مجمع علمای افغانستان: فریب شعار برپایی حکومت اسلامی توسط طالبان را خوردهاند
مولوی حبیبالله حسام، رئیس شورای اخوت و رئیس مجمع علمای افغانستان در لایو اینستاگرام محمدحسین جعفریان دیدگاههای خود در باره وضعیت این کشور تحت سلطه تروریستهای طالبان را تشریح کرد که در ادامه میخوانید:
من برای مولوی عبدالحمید احترام قائل هستم. وجود نگرانیهایی در رابطه با موضع ایشان در مقابل طالبان باعث ایجاد گفتگویی مستقیم شد. سوال من این بود که چطور با حمله به پنجشیر موافقت کردید و خون مردم را مباح دانستید؟ شما با این فتوا و تاییدیه، شریک خون شهدا هستید.
استدلال مولوی عبدالحمید بر این اساس بود که ایشان امید زیادی به امارت اسلامی داشتند و فقط طالبان را از دور رصد کرده بودند و علاقهمندی به شکلگیری یک دولت اسلامی را دلیل این همراهی عنوان کردند.
چیزی که واضح است این است که ایشان توسط فرد رابط خود با افغانستان با دو استدلال دینخواهی طالبان و مبارزه با آمریکا، اغفال شده بودند.
طی صحبتهایی که با علمای دینی کشورهای اسلامی دیگر از جمله سوریه و لبنان صورت گرفت، با این پاسخ روبهرو شدیم که آنها نیز توسط مراکز تحقیقاتی که با قطر در ارتباط بودهاند دچار فریب شده و تصورشان این بوده است که طالبان با آمریکا مبارزه میکنند و خواهان حکومت اسلامی هستند.
در مبارزه با آمریکا تمام مردم افغانستان از اقوام مختلف شریک بودند در حالی که امروز طالبان اقوام دیگر را بر زمین زده و کشور را تبدیل به قتلگاه کردهاند.
طی صحبتهایی با علمای اهل سنت ایران، پاکستان، هند و حماس به این نتیجه رسیدهایم که طالبان باعث بدنامی اسلام و افغانستان شده و با تداوم حضور آنها، جنگی طولانی اتفاق خواهد افتاد. طالبان نه تنها به وعدههای خود عمل نکردند و باعث بروز جنگ داخلی شدند، بلکه در تشکیل حکومت اسلامی نیز ناکام ماندند.
طالبان پیش از آنکه یک جریان مذهبی باشند، یک جریان قبیلهای و قومی هستند. نه تفکراتشان اسلامی است و نه زندگی اقوام دیگر را در کنار خود تحمل میکنند. هم عقل و تفکر محدودی دارند و هم جغرافیای محدود. به هیچ عنوان نمیتوانند داعیهدار یک جریان اسلامی باشند.
ما در ایران با شخصیتهای بزرگ و نهاد رهبری و همچنین با دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب دیدارهایی داشتهایم و مجاب شدند که ملتهای مسلمان نمیتوانند با این وضعیت به پیش بروند و طالبان باید موضع خود را چه در موضوع تشکیل حکومت و چه در موضوع جنگ داخلی و همچنین در ارتباط با کشورهای دیگر تغییر دهد.
موضع ما در مقاومت ملی یک موضع خیرخواهانه است و امروز مقاومت یک امر واجب و برگشتناپذیر است چرا که به مردم ما ظلم شده است.
سوال من از کشورهای همسایه این بود که آیا طالبان یک گروه متحد هستند؟ آیا طالبان در میان خود فاقد تنش فکری و قومی هستند؟ آیا طالبان یک جریان مستقل و غیروابسته هستند؟ جواب تمام این سوالات منفی بود.
▪️طالبان از فرقههای تکفیری مختلف تشکیل شدهاند و اختلافات و تضادهای ریشهای و تاریخی در میانشان وجود دارد. نیروهای طالبان در بین خود احساس ناامنی و دشمنی دارند و بیاعتمادی شدیدی وجود دارد اما با مدیریت پاکستان، هنوز متلاشی نشدهاند. اگر منافع پاکستان مطرح نباشد میتوان دید که چه بلایی بر سر یکدیگر خواهند آورد.
قیام سراسری همچنان تداوم دارد اما شکل عملی آن به دلیل فرارسیدن زمستان و گرفتاری مردم در فقر، تغییر کرده است. طالبان همانند اسرائیل صدای آزادیخواهان را با گلوله پاسخ میدهد، مشخص است که در این شرایط مردم احتیاط میکنند اما مقاومت همچنان جریان دارد و به فرصت، بسیج عمومی، مدیریت و رهبری و انتشار در سراسر کشور احتیاج دارد. امروز در هر خانهای مردم به قیام ملی پیوستهاند.
علمای شیعه تلاش کردند از راه تعامل و همزیستی به پیش بروند و اعلامیهها و نشستهایی را ترتیب دادند که طی آنها خواستار مشارکت عمومی در سیاست، امنیت سراسری و پذیرش اقوام و مذهب شیعه بودند. طالبان در جلسات قول همراهی میدادند اما در مساجد، شیعیان را به شهادت میرسانند. امروز شیعیان نه به لحاظ مالی و نه به لحاظ امنیتی در شرایطی نیستند که بتوانند فعالیتی فراتر از این داشته باشند. اما مقاومت ملی میتواند به عنوان چتری حامی، عموم مردم کشور را حمایت کند.
طالبان پس از آنکه به قدرت رسیدند، ۳ اصطلاح را افتخار تلقی میکنند:
۱/ در همه جا عنوان میکنند که ما برای از بین بردن فحشا و بیحجابی روی کار آمدهایم. از نظر آنها، تمام جامعه به جز خودشان، فاحشه هستند.
۲/ هرکسی که با امارت اسلامی بیعت نکند، چه مردم عادی و چه ائمه مساجد و نمازگزاران، را مرتد خوانده و لایق کشته شدن میدانند.
۳/ تمام افرادی که طی ۲۰ سال گذشته تحصیل کردهاند را معلومالحال خوانده و مرتجع و کافر میدانند و به آنها توهین میکنند.
از تمام علما و مدارس دینی میخواهیم متحد شوند و حکم مرتد بودن طالبان و جهاد علیه آنان را اعلام کنند.
طالبان تمام زنان و خواهران را بیحیا و بیشرم میدانند. تمام علمای مساجد که با آمریکا جنگ کرده بودند را به دلیل بیعت نکردن با امارت اسلامی، کافر میدانند و برای آنها جانشین تعیین میکنند.
طالبان یک فتنهی عظیم هستند که کشتن مسلمانان را عبادت میدانند و کشور را به گورستان تبدیل کردهاند. آنها بستن دستار به سر را امری دینی میدانند اما جان انسانها برایشان ارزشی ندارد تا حکم شرعی کشتن مسلمان را بدانند.
ما با مدارس دینی در داخل و خارج از کشور ارتباط برقرار کردهایم تا دعوت به مقاومت را توسعه دهیم و از آنها میخواهیم که در یک سطح واحد و متحد باشند و انشاءالله اعلامیهای همگانی مبنی بر مرتد بودن طالب و جهاد علیهشان منتشر شود.
باور من این است که ملا هبتالله آخوندزاده زنده نیست. وی پیش از این امام یکی از مساجد قندهار و قاضی بود، همچنین عالم فقهی بود نه عالم سیاسی. با توجه به اینکه قبلا او را از نزدیک ملاقات کرده بودم میتوان گفت عکسهایی که با نام ملا هبتالله منتشر میشود جعلی است و طبق اطلاعات ما، وی طی یک توطئه توسط پاکستان کشته شده است اما این مسئله از سوی استخبارات پاکستان مخفی نگه داشته شده تا از بروز درگیری در میان طالبان جلوگیری شود. دلیل دیگر افشا نکردن این مسئله، اعمال فشار برای معرفی امیرالمؤمنین از سوی شبکه حقانی میباشد.
یماننامه طالبان و آمریکا شامل شروط و مفادی است از جمله:
۱/ حفظ منافع آمریکا با روی کار آمدن طالبان. طالبان از آمریکا خواستند که شرح دقیقی از منافع خود ارائه کنند و تا لحظهی خروج آخرین سرباز آمریکایی از افغانستان هم روی قول خود وفادار ماندند.
۲/ تامین بودجه و تبادل اطلاعات طالبان از سوی آمریکا برای هزینههای تامین امنیت آمریکا.
۳/ تامین نیروی امنیتی برای طالبان از سوی آمریکا برای مقابله با دشمنان آمریکا.
۴/ اجازه تردد هواپیماهای آمریکایی که همچنان در افغانستان در حال رفت و آمد هستند.
۵/ گمرک فضایی آمریکا و مباحث مربوط به توافقات و تخفیفها از سوی طالبان.
۶/ مسائلی که به مشروعیت طالبان کمک میکند و از جمله مسائلی است که نیازمند بیمه است و این بیمه کردن را پاکستان به عهده دارد و تلاش میکند که طالبان روی کار بمانند و به اهداف خود برسند.
۷/ مسائل نفوذ اقتصادی روسیه و چین که طالبان وظیفه دارند مسیر نفوذ آنها را منقطع کنند
و مانع از اتصال آسیا و اروپا توسط چین شوند و مقاصد اقتصادی در اختیار آمریکا باشد.
همچنین طالبان مامور هستند مانع از به نتیجه رسیدن پیمان راهبردی امضا شده میان ایران و چین شوند.
پیام ما به برادران و علمای دینی همچون آقامیر و مولوی عبدالعلی که در جبهه طالبان قرار گرفتهاند، این است که با دیدن گورهای دسته جمعی دیگر دلیلی برای حمایت از امارت اسلامی وجود ندارد. پیش از این هم مردم ما مومن و مجاهد بودند و کشورمان امن بود. اگر نسبت به قوم و نیاکان و سرزمین خود غیرت دارید، بدانید که بر آنها تعرض صورت گرفته و دیگر دلیلی برای ایستادن در مقابل مردم وجود ندارد.
امروز حقیقت برای این افراد هم روشن شده و اطلاعاتی به دست ما میرسد که طالبان به دلیل افشاگریهای صورت گرفته، در پی حذف این افراد هستند و معتقدند که آقامیر با صحبت در رابطه با وقایع پنجشیر و گورهای دسته جمعی و کشتن مردم به جرم پنجشیری بودن، آبروی طالبان را برده است.
در پاکستان از هیچ دروغی در رسانهها کوتاهی نکردند و پنجشیر را مرکز هند خواندند و ادعایی دروغین مبنی بر سقوط پنجشیر را رسانهای کردند.
اخباری رسیده که طالبان قبرهای مردم که متعلق به دو تا سه ماه اخیر هستند را به بهانه دفن اسلحه، نبش میکنند و اجساد را از خاک بیرون میکشند. مرده و زنده از بیشرمی و مردمآزاری طالبان در امان نیستند.
اطلاع شخصی دارم که سربازگیری توسط داعش سرعت بسیار بالایی دارد. مردم دچار فقر شدید هستند و داعش قول پرداخت پول میدهد. از سوی دیگر عدم امنیت حاکم بر کشور باعث رفتن جوانان به سمت گروه داعش شده است چرا که هر لحظه احتمال کشته شدن وجود دارد. اما همچنان گرایش به پیوستن به جبهه مقاومت نیز وجود دارد.
جبهه مقاومت گسترده است و با تدبیر پیش میرود. حوزهی مقاومت یک حوزهی فراقومی است که در تمام کشور در حال شکلگیری است. امروز طالبان نه تنها توانایی کنترل خود، بلکه توانایی کنترل هیچ موضعی را ندارد. مکاتب تعطیل هستند، سیستم آب و برق قطع است و امنیتی هم وجود ندارد.
***
طالبان برای ورود کامیونداران ایرانی به افغانستان بازه زمانی تعیین کرد
طالبان برای عبور و مرور کامیونهای ایرانی به افغانستان محدودیت ایجاد کرد. جواد هدایتی، مدیرکل دفتر ترانزیت راهداری خبر داد که طالبان اعلام کرد که هر کامیون ایرانی فقط میتواند هر ۲۵روز یکبار وارد خاک افغانستان شود.
به گزارش اقتصادآنلاین، محدودیت برای تردد کامیونهای ایرانی به مرز جنوب شرقی رسید و حالا طالبان مقررات تازهای برای رانندگان ایرانی وضع کرده است. این موضوع در حالی رخ میدهد که افغانستان یکی از سه بازار بزرگ صادرات ایران است و حجم تجارت ایران و افغانستان بالاتر از حجم تجارت ایران و کل اتحادیه اروپاست. ارزش تجارت ایران با افغانستان پیش از این سه میلیارد دلار در سال بوده است که حالا با تسلط طالبان به این کشور گمانههای دیگری درباره چشمانداز تجارت ایران با این کشور مطرح میشود.
جواد هدایتی، مدیر کل دفتر ترانزیت سازمان راهداری درباره محدودیت تازه طالبان برای ترانزیت ایران به اقتصاد آنلاین توضیح میدهد که طالبان اعلام کرده است که اگر کامیون ایرانی پس از تخلیه بار خود در افغانستان زودتر از ۲۵ روز وارد خاک افغانستان شود، مشمول جرایم میشود.
او ادامه میدهد: این موضوع فعلا از سوی والی هرات به ایران اعلام شده و هنوز اجرایی نشده و استاندار خراسان رضوی در این زمینه نشستهایی در هرات داشته و مشغول رایزنی است.
این مدیر سازمان راهداری توضیح میدهد که بیشترین تردد کامیونهای ایرانی از مرز دوغارون افغانستان است و روزانه بین ۵۰۰ تا ۵۵۰ کامیون ایرانی از این مرز تردد می کند و در مرز میلک سیستان و بلوچستان هم پیش از تسلط طالبان روزانه حدود ۴۰۰ کامیون تردد میکرد که حالا حجم تردد از این مرز به ۱۵۰ کامیون در روز رسیده است.
هدایتی تاکید میکند با این اقدام طالبان حجم تردد کامیونهای ایرانی به افغانستان به شدت کاهش خواهد داشت و البته به نظر میرسد که طالبان این اقدام را با هدف امتیاز دادن به کامیونهای افغانستانی انجام داده تا حجم باری که آنها حمل میکنند، بیشتر شود. هرچند که دست ایران برای اقدام متقابل مقابل افغانستان باز است.
او ادامه میدهد: این سیاست را پیش از این ترکیه در قبال کامیونهای ایرانی انجام داده بود.
رفتار طالبان عجیب بود
علی ضیایی، کارشناس صنعت حمل و نقل در واکنش به این موضوع به اقتصاد آنلاین میگوید که این رفتار طالبان عجیب است زیرا این کشور از نظر تجاری به ایران وابسته است و هرگونه ایجاد محدودیت برای کامیونهای ایرانی، خود این کشور را دچار مشکل میکند.
او ادامه میدهد: از آن سو اگر نیت طالبان این باشد که حجم بار کامیونهای افغانستانی را افزایش دهد، با توجه به اینکه آنها نیاز خود را از بازار ایران تامین میکنند و رانندگان افغانستانی به بندر چابهار و بندرعباس تردد دارند، ایران به راحتی میتواند اقدام متقابل انجام دهد مگر اینکه پای معادلهای دیگر در میان باشد و طالبان تصمیم گرفته باشد که سهم پاکستان از بازار افغانستان را افزایش داده و سهم ایران از بازار این کشور را به پاکستان ببخشد.
حجم تجارت ایران و افغانستان در سالهای گذشته تقریبا معادل سهم تجارت پاکستان و افغانستان بوده است و پس از تسلط طالبان به این کشور برخی فعالان تجاری احتمال دادند که طالبان بازار خود را برای پاکستان بزرگتر کرده و برخی کالاهای ایرانی بازار افغانستان را با کالای مشابه سایر کشورها جایگزین کند.
***
روزنامه رسمی طالبان بعد از ۲۰ سال چاپ شد
خبرگزاری صداوسیما نوشت: روزنامه شریعت، رسانه رسمی طالبان، پس از ۲۰ سال توقف امروز چاپ شد.
- 21
- 3
کاربر مهمان
۱۴۰۰/۸/۱۳ - ۱۶:۰۶
Permalink