دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
کد مقاله: ۹۹۰۹۰۰۰۲۸

زندگینامه بهرام گور یکی از پادشاهان بزرگ ساسانی

بهرام گور,مرگ بهرام گور,ازدواج بهرام گوربهرام گور پادشاه با اراده‌ای بود که تقریبا تمام امور ایران ‌شهر را سازمان‌دهی می‌کرد
بهرام گور از پادشاهان بزرگ ساسانی است و وی را از آن جهت بهرام گور می خوانند که اکثر اوقات به شکار گور می رفت. مرگ بهرام را بدین گونه گفته اند که روزی زمان شکار یک دفعه به مردابی رسید و در آن فرو رفت و ناپدید شد.

چکیده ای از بیوگرافی بهرام گور

نام کامل: بهرام پنجم 

زاده: ۴۰۰ میلادی

دین: مزدیسنا

درگذشت: ۴۳۸ میلادی

سلطنت: ۴۲۱ – ۴۳۸ میلادی

خاندان: خاندان ساسان

بیوگرافی بهرام گور

یزدگرد اول سه پسر به نامهای شاپور و بهرام و نرسی داشت. هيچکدام به هنگام مرگ پدر در پایتخت نبودند. شاپور شهریار ارمنستان و در ارمنستان بود. نرسی شهریار خراسان و در نیوشاپور بود و بهرام در حیره بود. روایتهائی که منشأ آن عربها بوده اند گوید که بهرام از کودکی به نعمان منذِر امیر عرب حیره سپرده شده بود تا نزد او پرورش یابد. بنا بر این روایات، بهرام در هفتمین ساعت روز هرمزد از فروردین ماه به دنیا آمد و اختر بینان به یزدگرد گفتند که وی در آینده شاهنشاه ایران خواهد شد، ولی قبل از آن زمان در زمینی خارج از خاک ایران به سر خواهد برد. سرانجام،  هرمز او را بعد از تولدش به منذر سپرد و دایه ها و مربیانی را با او روانۀ حیره کرد تا او را به شیوه ی دربار ایران پرورش دهند. هرمز به این منظور دستور داد تا در حیره کاخی به نام خورناگ برای بهرام گور ساختند (عربها این کاخ را خورنق نامیدند و افسانه های فراوانی درباره اش ساختند که بعدها وارد کتابها شده است).

رسم شاهان ساسانی آن بود که شاهپوران را به کشورهای خود مختار اطرافِ ایران می فرستادند تا آن سرزمین را با خودمختاری اداره کنند و از سنین نوجوانی راه و رسم کشورداری بیاموزند؛ پس از مرگ یزدگرد، بزرگان شاپور پسر بزرگ او را که شاه ارمنستان و جانشین پدر بود کشتند و خسرو نامی را که پدرش شاه نبود و خویشی نزدیکی با شاه نداشت بر تخت نشاندند. بهرام گور با سپاهی که بیشتر از عربها بودند به پایتخت بازگشت و خسرو را شکست داد و بر تخت نشست.

نظامی گنجوی داستان لشگر کشی بهرام گور را بی جنگ و خونریزی می داند، او چنین می گوید که بهرام شرط گذاشت که تاج شاهی در بین دو شیر نهند و هر که توانست تاج از بین دو شیر برگیرد، همانا پادشاهی سزاوار اوست. شاه خودخوانده از این کار سرباز زد و بهرام را به تنهایی به این کار واداشتند، او هم پس از نبرد با دوشیر تاج شاهی را از آن خویش ساخت.

بهرام گور چندمین پادشاه ساسانی,بهرام گور,بهرام گور پادشاه ساسانی بودفردوسی در شاهنامه داستان زندگی بهرام گور را با نقل دلاوری ها و شکارهایش آورده است

حکیم نظامی گنجوی در هفت پیکر (بهرامنامه) داستان بهرام گور را از بدو تولد تا مرگ رازگونه اش بیان می کند.

حرام شدن ”می” توسط بهرام گور

در ایران پس از اسلام که «می» بر اساس احکام دینی حرام بوده، ممنوعیت شراب چیز عجیبی نبوده است و هر چند وقت یکبار اتفاق می افتاده است. یعنی هر وقت که پادشاه متعصبی سر کار می آمده و می خواسته بر اساس قوانین دینی رفتار کند، نخستین کاری که می کرده به هم زدن بساط می خواری و می فروشی بوده است و… اما به روایت شاهنامه، در ایران پیش از اسلام هم یکبار، آن هم در زمان بهرام گور، می حرام اعلام شده بوده است!

داستان از این قرار است که یکی از ملازمان بهرام گور، به نام کبروی، در مجلس شاهی بیش از ظرفیتش شراب می خورد و بیرون که میرود جایی پای کوه خوابش می برد و کلاغی سر میرسد و هر دو چشمش را در می آورد. داستان که به گوش بهرام گور میرسد رخش از غم کبروی زرد می شود و فرمان می دهد که:

هم آنگه برآمد ز درگه خروش/ که ای نامداران با فرّ و هوش

حرامست می در جهان سر بسر/ اگر زیر دستست اگر نامور

بهرام گور که بود,زندگی نامه بهرام گور,بهرام گوردلبستگی‌ بهرام گور به شکار گورخر سبب شد که به او این لقب را بدهند

لقب بهرام گور

نام یکی از شاهان ساسانی بهرام است که به او اصطلاحا بهرام گور نیز گفته می شود، ولی چرا؟ می گویند وی در تیر اندازی با کمان و کمند اندازی بسیار مهارت و نیز به شکار گورخر علاقه فراوان داشت. 

ازدواج بهرام گور

اولین باری که بهرام گور پسر یزدگرد بزه گر نیازجنسی خود را آشکار می کند بعد از پایان دوره ی آموزشی اش که به سرپرستی مُنذِر- پادشاه یمن- است، به منذر می گوید:« تو به من مهربانی های فراوان نمودی و هرگز از تیمار من کم نگذاشتی، اینک باید برای من زن بگیری، به دلیل آن که زن مایه ی آرامش هر مرد جوان است و مرد با داشتن زن میتواند به یزدان و آیین او پایبند بماند و دین خود را نگه دارد.»

بهرام گور انگیزه ی خود را از زن گرفتن دو چیز بیان می دارد: نخست: آرامش، دوم: دوری از گناه و حفظ دین. وی از منذر می خواهد که پنج شش کنیزک بیاورند تا شاید یکی دو نفر از آنها را بپسندد و از آن ها فرزندی بدست ‌آورد و به بقای نسل کمک کند. همچنین او یادآورد می شود که با این کار، پدرش یزدگرد نیز از او خوشنود خواهد شد زیرا نامش به نیکی و پاکی در بین انجمن ها گفته خواهد شد.

بهرام گور,زندگینامه بهرام گور,بهرام گور چندمین پادشاه ساسانی بودمدت حکومت بهرام گور از ۴۲۱ تا ۴۳۸ میلادی بود

منذر از درخواست بهرام گور خوشنود شد و چهل کنیزک را آورد و بهرام از بین آن گلرخان دونفر را انتخاب کرد که یکی از آن دو موسیقی می دانست و چنگ می نواخت. منذر، بهای آن دو کنیز را پرداخت و آنها به همسری بهرام درآمدند. روزی بهرام گور به شکار میرود و زن چنگ زن را بهمراه خود به نخچیرگاه می برد. کنیزک با شکارآهو توسط بهرام خشمگین شده و دلش برای آهو می سوزد و چنان ضربتی به بهرام گور می زند که او را از اسب فروافکنده و پایش زخمی می شود. کنیزک چنگ زن نامش آزاده بود. بهرام گور رنجیده می شود و به او می گوید:« ای بی خرد چنگ زن چرا با من این کار را کردی؟ اگرکسی این جا بود و ما را می دید مایه ی ننگ من می شد.»

از آن پس دیگر کنیزک را با خود به شکار نبرد. شاید تحقیر بهرام گور توسط این زن یکی از دلائلی باشد که از این به بعد همواره از زنی به زنی دیگر روی آورد.

برخورد بهرام گور با بیگانگان

بهرام گور در شرق، هپتالیان را به سختی شکست داد. در غرب با روم صلح کرد و پیمانی با این کشور بست که بر پایهٔ آن مسیحیان در ایران و زرتشتیان در روم دارای آزادی مذهبی شدند. در این موقع ارمنیان از بهرام گور خواستار یاری شدند تا شاه آنان آرتاشِس (اردشیر) پسر بهرام شاپور (وهرام شاپور) را کنار بگذارند. در سال ۴۲۸ بهرام گور چنین کرد و مرزبانی را در ارمنستان بر تخت نشاند.

مرگ بهرام گور

در خصوص سرانجام بهرام گور به روایت اغلب مورخین، بهرام پنجم زمانی که برای شکار گورخر بیرون شده بود، ناگهان با اسب به داخل باتلاق عمیقی افتاد و فرو رفت و غرق شد. گویند بعد از این اتفاق مادر بهرام گور با مال بسیار بر سر آن باتلاق آمد و بگفت تا آن مال را به کسی می دهد که جسد بهرام را از گل و لجن بیرون آورد. گل و لجن بسیار درآوردند بگونه ای که تپه های بزرگی بوجود آمد، ولی جسد بهرام گور پیدا نشد که نشد. مدت حکومت بهرام گور ۱۷ سال از ۴۲۱ تا ۴۳۸ میلادی بود.

نام زن بهرام گور,نام همسران بهرام گور,بهرام گوربهرام گور از شخصیت‌های مورد توجه در ادبیات و شعر فارسی است

گردآوری: بخش بیوگرافی سرپوش

  • 14
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۱۱
غیر قابل انتشار: ۱۳
جدیدترین
قدیمی ترین
بسیار عالی عالی چقدر دوست داشتم وخوشحال شدم از خواندن سرگذشت بهرام گور ازتهییهکننده بسیارممنونم همیشه این متن رامیخواندم بهرام که گور میگرفت همه عمر دیدی که چگونه گور بهرام گرفت از شما سپاسگزارم
بسیار عالی عالی چقدر...
یلی.بود.تشکر
بسیار عالی بودتشکرازتهیه کننده گرامی
بسیارعالی ممنونم
مشاهده کامنت های بیشتر
ویژه سرپوش