چکیده ای از زندگینامه سلطان محمود غزنوی:
نام کامل: ابوالقاسم محمود بن ندیم
تاریخ تولد: دهم محرم ۳۶۱ هجری قمری
محل تولد: شهر غزنی در منطقه زابلستان
پدر: سبکتگین
همسر: کوثر جهان
فرزندان: جلال داوود محمد ،سلطان مسعود غزنوی، عبدالرشید غزنوی، سلیمان ،شجاع
دین و مذهب: اسلام، سنی
درگذشت: ۴۲۱ هجری قمری
زندگینامه سلطان محمود غزنوی:
ابوالقاسم محمود بن ندیم در دهم محرم سال ۳۶۱ هجری قمری در شهر غزنی در منطقه زابلستان به دنیا آمد. وی به سیفالدوله، فهیم الدوله، سلطان ماضی، پرویز الملة، غازی ملقب بود اما به سلطان محمود غزنوی مشهور شده بود.
پدرش سبکتگین از اعضای لشکریان ترک تبار سپاه سامانیان بود که سلطنت غزنویان را در سال ۹۷۷ در غزنی بنا کرد. پدرش خود را تابع سامانیان می دانست و بر خراسان و ماوالنهر حکومت داشت. مادر سلطان محمود غزنوی دختری از اشراف زابلستان بود به همین دلیل برخی از منابع وی را به نام محمود زاولی ("محمود از زابلستان") معرفی می کنند.
محمود بعد از مرگ پدرش سبکتگین در سال ۳۸۷ و بعد از غلبه برادرش اسماعیل، به امارات رسید. محمد و مسعود دو تا فرزندان سلطان محمود بودند و با اختلاف سنی چند ماه از دو همسر متفاوت سلطان محمود به دنیا آمدند. درخصوص مادر محمد اطلاعات کمی دردسترس است اما درباره مادر مسعود نامی عنوان نشده است تنها در تاریخ بیهقی از وی به عنوان والده ی سلطان مسعود یاد کرده اند.
محمد طبعی شعری داشت و فردی سست بود اما برخلاف سلطان مسعود بسیار قدرتمند و جنگ طلب بود. محمود غزنوی در ۲۳ ربیع الثانی سال ۴۲۱ هجری قمری در غزنی از دنیا رفت و بعد از مرگش وی را امیر ماضی معرفی کردند.
رسیدن محمود غزنوی به سلطنت:
همانطور که اشاره شد در سال ۳۸۷ پدر سلطان محمود زمان بازگشت از پایتخت به غزنه در مسیر از دنیا رفت و در این زمان محمود در خراسان به اداره امور مشغول بود. زمانی که جنازه سبکتکین به غزنه رسید براساس وصیتش اسماعیل پسر کوچکش حاکم شد اما محمود این موضوع را قبول نکرد و با کمک گرفتن از عمویش بغراجق و برادر دیگرش نصر به جنگ با اسماعیل رفت و سرانجام توانست حکومت را دست بیاورد.
اقدامات حکومتی محمود غزنوی:
سلطان محمود غزنوی بعد از رسیدن به قدرت سرداران معروف دولت سامانی را مغلوب کرد، همچنین سیستان را از دست احمد صفاری بیرون آورد. بعد از آن مردم خوارزم برعلیه مامون که داماد محمود بود متحد شدند و وی را به قتل رساندند و سپس آنجا را فتح کردند.
جنایت های «خلف بن احمد» مردم سیستان را به سطوح آورده بود به همین دلیل سلطان محمود غزنوی تقاضای کمک کردند و وی که منتظر چنین فرصتی بود به آنجا حمله کرد و در قلعه طاق خلف را تحت محاصره قرار داد. خلف پس از چهار ماه مقاومت تسلیم شد و سیستان در ماه صفر سال ۳۹۳ به تصرف محمود درآمد.
درباره خوارزم که همان سرزمین خبوه بوده است، در ماوراء النهر واقع شده و سلطان محمود با بهانه انتقام خون ابوالعباس مامون بن محمد صاحب جرجانیه و نجات خواهرش به آن منطقه حمله کرد و بعد از جنگ در محل هزار است که در نزدیکی جرجانیه واقع شده بود، سپاه متعلق به خوارزم را شکست داد و در نهایت توانست در تاریخ پنجم صفر المظفر سال ۴۰۸ وارد خوارزم شود.
دین و مذهب سلطان محمود غزنوی:
سلطان محمود تعصب شدید نسبت به مذهب حنفی از خود نشان می داد و به شدت اسماعیلیان و شیعیان را به قتل می رساند. او مردی ثروت طلب و حریص بود که در جنگ های خودش ثروت کشورهای دیگر را غارت می کرد.
لشکرکشی های متعدد او به هند سبب کسب غنیمت های بسیار از معابد و بت های این کشور شد. همچنین شهر سومنات که معروف در کناره غربی هند بوده است، مورد حمله سلطان محمود قرار گرفت. هر چند این نکته قابل ذکر است که برخی از مناطق هند برای اولین بار به دست یک فرد مسلمان فتح میشد.
سلطان محمود در بین سال های ۳۹۲ تا ۴۱۶ هجری قمری چندین مرتبه به نقاط مختلف هندوستان لشکرکشی داشت و در این ۲۴ سال به ظاهر با قصد جهاد با کفار هند اما در عمل برای عارت این سرزمین جنگ های متعددی را انجام داد. از آنجا که حمله به هند پس از سال پنجم جلوس وی بوده لذا تاریخ شروع سلطنت وی همان سال ۳۸۷ هجری قمری میباشد.
ادب و هنر سلطان محمود غزنوی:
سلطان محمود طبع شعری داشت از این رو به شعراء توجه زیادی می کرد و با حضور خودش مجالسی را برای آنها تشکیل می داد. گفته می شود که در دربار او چهار صد شاعر رفت و آمد داشته اند. گاهی اوقات او را در جمع شاعران با استعداد یا در کاخ خود یا در باغ سلطنتی مییافتند. او غالباً نسبت به آنها سخاوتمند بود و با توجه به استعداد و ارزششان بی وقفه پاداش شان را میپرداخت.
سلطان محمود در سال ۴۲۰ هجری قمری وارد ری شد و خزائن گرانبهایی را از این شهر به دست گرفت. همچنین کتابخانه بزرگ مجدالدوله را به عنوان اینکه از کتب ضاله نجوم و حکمت است به آتش کشید و دولت دیالمه ری را منقرض کرد.
شخصیت سلطان محمود:
سلطان محمود خود را به عنوان سایه خود خدا روی زمین معرفی می کرد، قدرتی مطلق که اراده اش به عنوان قانون مطرح بود. وی تقریبا در همه موارد به جزئیات توجه زیادی می کرد و شخصا بر روی کار دیوان و هر بخش دولتی نظارت دقیق می کرد، همین موضوع به عنوان دلیلی محکم برای موفقیت بی شمار وی محسوب می شود.
او از نزدیک به فعالیت های عالی ترین دولت های امپراطوری خود مراقبت داشت، به خصوص فرماندهان نظامی، زیرا نمی توانستند تحمل کنند که بدرفتاری با مردم عادی داشته باشند همچنین دستگاه استخبارات وی بصورت دقیق گزارشها را به وی میرساند. سلطان محمود همه وزیران خود را بدون توصیه وزیر اعظم خود انتخاب می کرد با این وجود هراز چندگاهی باید در این زمینه مشورت می گرفت زیرا دین او این کار را برای او خوب دانسته بود. از نقل
قولهای مشهور سلطان محمود:
وزیران دشمنان پادشاه هستند باید مراقب شان بود پا از حد شان فراتر نگذارند ....
سلطان محمود جاسوسان زیادی داشت که آنها را مشرف می نامید و در سراسر امپراطوری اش، تحت نظارت خود بر بخش های ویژه دیوان فعالیت داشتند.
گرایشجنسی سلطان محمود غزنوی:
برخی از مدارک همچنین اشعار عین القضات همدانی و عطار و مولوی درباره روابط همجنسگرایانه محمود غزنوی با غلام ترک، به نام ملک ایاز صحبت کرده اند.
مرگ سلطان محمود غزنوی:
سلطان محمود در آخرین نبردی که داشت به مرض سل مبتلا شد و روز به روز نحیف تر می شد. زمانی که به ری سفر کرد شدت مریضی او بیشتر می شد با این وجود به خراسان آمد و در بلخ ساکن شد. بعد از آن در بهار سال ۴۲۱ به غزنین آمد و بعد از چند روز در ۲۳ ربیع الالول ۴۲۱ در سن ۶۱ سالگی از دنیا رفت. بعد از مرگ وی پسرش «مسعود» بر عریکه قدرت تکیه زد. مقبره وی در شهر غزنی افغانستان واقع شدهاست.
امپراطوری سلطان محمود غزنوی به مدت ۱۵۷ سال توسط جانشینان او اداره می شد. امپراتوری سلجوقی که در حال گسترش بود بیشتر در غرب غزنویان تحرکات داشت. غزنویان توانستند در سال ۵۴۵ هجری قمری؛ غزنی را تصرف کنند و معزالدین محمد غوری خسرو ملک آخرین سلطان غزنویان را در سال ۵۸۳ در لاهور شکست داده امپراطوری بزرگ غزنویان را سرنگون نمود.
گستره قلمرویی که برای امپراطوری غزنوی در پایان سلطنت سلطان محمود درنظر می گیرند از ری در غرب تا سمرقند در شمال شرق، دریای خزد در شمال غرب تا یمن در جنوب غرب و هندوستان در جنوب شرق بوده است.
گردآوری: بخس بیوگرافی سرپوش
- 13
- 6