چکیده ای از بیوگرافی حضرت موسی( ع)
نام:موسی
زاده:قرنهای ۱۳ تا ۱۵ قبل از میلاد مسیح
زادگاه:جوشن، مصر
همسر:صفورا
دین:اسلام
محل مرگ:کوه نبو، موأب
بیوگرافی حضرت موسی( ع)
فرعون سالها پیش در سرزمین مصر حکومت میکرد. وی پادشاهی ستمگر و ظالم بود و مردم بنی اسرائیل را مورد آزار و اذیت قرار میداد. وی یک شب خواب وحشتناکی دید. صبح برای افردی که خواب راتعبیر می کنند خوابش را تعریف کرد. تعبیر کنندگان پس از مدتی فکر کردن گفتند:از بنی اسرائیل بزودی پسری به دنیا خواهد آمد که حکومتتان را سرنگون میکند. فرعون از شنیدن این مسأله بسیار ترسید به همین علت به سربازانش امر کرد هر پسری را که در میان بنی اسرائیل به دنیا می آید بکشند. یکی از زنان بنی اسرائیل پسری به دنیا آورد ولی برای نجات بچه اش و بخاطر سختگیری های فرعون و سپاهیانش، او را در سبدی گذاشت و به رود نیل انداخت.
آسیه زن فرعون، هنگامی که آن بچه را در آب دید از آب گرفت و به قصرش برد و چون خودش بچه ای نداشت از شوهرش فرعون خواست تا به جای بچه ی خودشان، او را بزرگ کنند ولی فرعون راضی به این امر نمیشد. چون فرعون خبر داشت که این پسر از بچه های بنی اسرائیل است و خانواده اش او را از ترس سربازانش به آب انداخته اند. ولی آسیه بحدی اصرار کرد که بالاخره فرعون بچه را پیش خودشان نگه داشت و از این جهت اسم او را موسی گذاشتند. زن فرعون به دنبال زنی بود تا بتواند موسی را شیر دهد. خواهر موسی که از این اتفاقات مطلع بود مادر موسی را به آن ها معرفی کرد و سبب شد که مادر موسی به فرزندش برسد. حضرت موسی( ع) در قصر فرعون بزرگ شد و هر روز ظلم و ستمی که فرعون در حق مردم بنی اسرائیل میگرد را میدید و تنفر او هرروز نسبت به فرعون بیشتر میشد.
ماجرای بعثت حضرت موسی( ع)
حضرت موسی( ع) در دوران نوجوانی، موقع دفاع از مردی از قوم بنی اسرائیل در سانحه ای، یک قبطی را به ضرب مشت کشت. پس از مصر به مدین گریخت، در آن جا به منزل شعیب رسید. یک شب که هوا سرد بود در وادی ایمن طور، راه گم کرد ولی با دیدن نور تجلّی الهی، هدایت یافت و به رسالت مبعوث شد. او ماموریت داشت تا به مصر برود و فرعون را به توحید و پرستش کردن دعوت کند.
حضرت موسی( ع) به پیش خانواده ی خود برگشت و آن ها را به مدائن پیش شعیب فرستاد و بعد از آن خودش به تنهایی به طرف مصر رفت. در مصر به خانهی مادرش رفت و بمدت چند روز در آن جا ماند. قوم بنیاسرائیل به وی ایمان آوردند و از این بابت که خداوند، پیامبری را برای نجات انها فرستاده خوشحال شدند. خداوند پس از چند روز به موسی فرمان داد:" با برادرت هارون به قصر فرعون برو و او را به پرستش خدای یکتا دعوت کن."
حضرت موسی( ع) بهمراه برادرش به قصر فرعون رفت. فرعون در بدو ورود موسی به قصر، او را شناخت. موسی به او گفت:خدا من را به پیامبری خودش انتخاب کرده و از من تقاضا کرده تا تو را به اطاعت از او دعوت کنم." اما فرعون دعوت وا را نپذیرفت و گفت:" اگر راست میگویی به ما معجزهای نشان بده تا حرفت را قبول کنیم." حضرت موسی( ع) عصای خود را روی زمین انداخت و آن عصا به اژدهایی وحشتناک تبدیل شد. وحشت همه را گرفت و فرار کردند.
بعد حضرت موسی( ع) دم اژدها را گرفت و اژدها به عصا تبدیل شد. آنگاه دست خود را زیر بغلش برد و بیرون آورد، دست وی مثل ستاره میدرخشید. فرعون پیش خودش گفت:" نکند که مردم به موسی ایمان اورند." پس گفت:" تو یک جادوگری و میخواهی حکومت من را با جادویت از بین ببری. اگر راست میگویی با جادوگران ماهر من مبارزه کن." حضرت موسی( ع) پذیرفت و برای این کار روزی را تعیین کردند.
فرعون در روز مقرر هفتاد و دو جادوگر را آورده بود که تمامی آن ها در کارشان تبحر داشتند. موسی به آن ها گفت:" ابتدا شما جادویتان را نشان دهید." آن ها طنابهایشان را روی زمین انداختند و طنابها شکل مار شدند. بعد موسی به فرمان خدا عصای خود را به زمین انداخت، عصا اژدها شد و مارهای جادوگران را خورد. همهی جادوگران به این پی بردند که کار موسی جادو نیست و به خدای یکتا ایمان آوردند ولی فرعون باز هم نپذیرفت و هم چنان به آزار و اذیت بنیاسرائیل ادامه داد.
ازدواج حضرت موسی( ع) با دختر شعیب
حضرت شعیب به حضرت موسی( ع) چنین گفت:« من می خواهم یکی از دو دخترانم را به همسری تو در بیاورم به شرط اینکه هشت سال برای من کار( چوپانی) کنی و اگر تا ده سال کارت را افزایش دهی محبتی از طرف تو میباشد ، من نمی خواهم بر دوش تو کار سنگینی را بگذارم. ان شاء الله مرا از شایستگان خواهی یافت.» حضرت موسی( ع) پیشنهاد شعیب را قبول کرد.( گرچه در ظاهر که شعیب برای موسی مهریه سنگینی قرار داد( با این که مهریه سنگین مکروه است))
با توجه به این که همه مخارج زندگی حضرت موسی( ع) بر عهده شعیب بود و شعیب با انجام این کار می خواست، مهمان عزیزش را نزد خود نگه دارد و مصلحت مادی و معنوی برای موسی بود که در خدمت شعیب باتجربه، آموزش ببیند. حضرت موسی( علیه السلام ) به این ترتیب با کمال آسودگی و آرامش در مَدْین ماند و با صفورا ازدواج کرد و بکار چوپانی و دامداری مشغول شد و به بندگی خدا ادامه داد تا روزی فرا برسد که او به مصر بازگردد و بنی اسرائیل را در فرصت مناسبی، از یوغ طاغوتیان فرعویی رهایی بخشد.
خروج بنی اسرائیل از مصر توسط حضرت موسی( ع)
حضرت موسی( ع) شبانه بنی اسرائیل را از مصر بیرون برد تا بتواند آن ها را از دریا بگذراند و از طرف دیگر فرعون شصت هزار نفر را فرستاد تا آن ها را تعقیب کند وقتی که قوم بنی اسرائیل به دریا رسیدند خداوند برای آن ها وحی فرستاد که به نبوت محمّد( صلی الله علیه و آله وسلّم) و ولایت علی( علیه السّلام) اقرار کنند ولی قوم بنی اسرائیل اقرار نکردند و گفتند که ما فقط بخاطر ترس از فرعون بهمراه تو آمدیم.
موسی به نام محمّد( صلی الله علیه و آله وسلّم) و عترت پاکش به فرمان خدا عصا را بر دریا کوبید بعد از این کار دالانی باز شد. در این هنگام سپاه فرعون از دور پیدا شد. قوم حضرت موسی( ع) ترسیدند و موسی به آن ها گفت؛ خداوند راه هدایتی خواهد گشود. سپس به دریا نهیب زد تا از هم باز شد و گفت؛ این حکم الهی است که از دریا عبور کنیم. دوازده راه در درون دریا باز شد تا هر یک از طوایف از دالانی عبور کنند. در همین زمان فرعون و لشکریانش رسیدند ولی هیچ کدام از سربازانش جرأت نداشتند به دریا وارد شوند، به همین علت فرعون ابتدا وارد دریا شد و سپاهیانش به دنبال او به راه افتادند. در همین هنگام موج های بزرگ مثل کوهی عظیم بر سر فرعون و لشکریانش فرو ریخت.
معجزات نه گانه حضرت موسی( ع)
معجزات نه گانه حضرت موسی( ع) شامل انداختن عصا و تبدیل شدن آن به اژدها، خنثی نمودن سحر ساحران دربار فرعون، روشن شدن و درخشندگى در بین انگشتان آن حضرت موقع بیرون آوردن دست از گریبان، غرق شدن فرعونیان در رود نیل و نجات پیروان حضرت موسى( ع) از رود نیل، زدن عصا بر سنگ در بیابان و جوشیدن چشمه هاى آب به اذن خداوند، ارسال طوفان، ملخ، شپش، قورباغه ها، تبدیل شدن آب ها به خون، گذاشتن کوه طور بر سر یهود، رفع لکنت زبان آن حضرت؛ سایه افکندن ابر بر سر بنی اسرائیل؛ زنده شدن ماهی حضرت موسی( ع) و همراه او و حرکت در دریا؛ نزول من و سلوی از سوی خداوند بر قوم بنی اسرائیل ؛ زنده کردن مقتول بنی اسرائیل؛ خشک سالی و کم شدن ثمرات است که از سوی خدا تمام این معجزات برای محکم تر کردن اعتقاد و ایمان قوم بنی اسرائیل به خدا نازل می شد.
وفات حضرت موسی( ع)
رویدادهای مهمی در عالم خلقت در شب ۲۱ رمضان به وقوع پیوست که یکی از آن ها وفات حضرت موسی( ع) بود. در منابع روایی در ارتباط با مرگ حضرت موسی( ع) اینگونه بیان شده که حضرت موسی( ع) به اجل طبیعی از دنیا رفت. حضرت عزرائیل، به خدمت حضرت موسی( ع) آمده، سلام می کند و به وی می گوید که برای قبض روح تو به دستور خدا آمده ام، عزرائیل پس از قبض روح حضرت، به صورت یک انسان ظاهر میشود و در محلی به نام" تیّه" قبر حضرت موسی بن عمران ـ علیه السلام ـ را حفر می کند. آنگاه منادی از آسمان فریاد می زند که حضرت موسی( ع) مرده است.
گردآوری: بخش بیوگرافی سرپوش
- 16
- 6
کاربر مهمان
۱۴۰۱/۱۰/۱۲ - ۷:۴۹
Permalink