چکیده ای از بیوگرافی ارشمیدس
نام:ارشمیدس
تولد:۲۷۸ ق. م تا ۲۱۲ ق. م
زادگاه:سیراکوز یونان
درگذشت:۲۱۲ ق.م
شهرت:ریاضیدان و فیزیکدان یونان باستان
ملیت:یونانی
زندگی نامه ارشمیدس
ارشمیدس در شهر سیراکوز یونان در سال ۲۷۸ قبل از میلاد دیده به جهان گشود. این دانشمند و ریاضیدان یونانی در دوران جوانی اش به اسکندریه رفت تا دانش را بیاموزد. بیشتر دوران زندگی او در زادگاهش سپری شد و دوستی نزدیکی با فرمانروای این شهر داشت.
آزمایش و اثبات ناخالصی تاج شاهی
ارشمیدس از جانب پادشاه مأموریت داشت که راز جواهر ساز خیانت کار دربار را پیدا کند و بعد، او را رسوا کند. شاه هیرون که به کار جواهر ساز مشکوک شده بود و فکر میکرد که بخشی از را که برای ساخت تاج شاهی به وی داده بود را برای خودش برداشته و بقیه اش را با فلز نقره که ارزانتر بوده مخلوط کرده و بدین طریق تاج را ساخته است هر چند ارشمیدس آگاه بود که وزن انواع فلزات با همدیگر متفاوت است ولی تا آن لحظه بر این تصور بود که باید تاج شاهی را ذوب کند و به صورت شمش طلا، آن را قالب ریزی کند تا بتواند با شمش طلای نابی، وزن آن را به همان اندازه مقایسه کند ولی تاج شاهی در این روش نابود میشد. به همین خاطر وی باید برای این کار راه دیگری پیدا میکرد. یک روز که ارشمیدس در خزینه حمام نشسته بود متوجه شد که آب خزینه نسبت به قبل بالاتر آمده و سریعا دریافت که بدن او در خزینه حمام، مقدار مشخصی از آب را پس زده و جا به جا کرده است.
ارشمیدس سریع ، خود را به خانه رساند و آزمایش های عملی خود را بر روی این یافته شروع کرد. وی بر این باور بود که مقدار آب یکسانی توسط اجسام هم اندازه، جا به جا می شود ولی یک شمش نیم کیلویی طلا از نظر وزنی، نسبت به یک شمش نقره به همان وزن، کوچکتر است« وزن طلا تقریباٌ دو برابر نقره است» بدین ترتیب مقدار کمتری آب را باید جا به جا کند، این فرضیه ارشمیدس بود که با استفاده از ازمایش هایش توانست این فرضیه را ثابت کند. ارشمیدس برای انجام این ازمایش به یک ظرف آب و سه وزنه با وزن های مساوی نظیر تاج شاهی، هم وزن آن طلای ناب و مجدداً هم وزن آن نقره ی ناب او احتیاج داشت تا بتواند تشحیص دهد که تاج شاهی نسبت به شمش طلای هم وزنش، میزان بیشتری آب را پس میزند ولی این میزان آب در مقایسه با آبی که شمش نقره هم وزن آن جا به جا می کند، کم تر است.
به این ترتیب، ارشمیدس با انجام این آزمایش فهمید که جنس تاج شاهی از طلای ناب و خالص نیست بلکه مخلوطی از طلا و نقره است که توسط جواهر ساز متقلب و خیانت کار ساخته شده است. از این جهت موفق به کشف یکی از مهمترین رازهای طبیعت شد، آن هم این که میتوان به وسیله ی جابه جایی مقداری آب، وزن اجسام سخت را اندازه گیری کند. این قانون« وزن مخصوص» که امروزه به چگالی معروف شده به عنوان اصل ارشمیدس می شناسند.
پیچ ارشمیدس
یکی از اختراعات ارشمیدس، که از آن به منظور آبیاری و بالا کشیدن آبهای زیر زمینی در گذشته قابل استفاده بود، پیچ ارشمیدس نام داشت. پیچ ارشمیدس به شکل یک لوله ی مارپیچ بود به اینصورت که محور آن با راستای افقی، زاویه ی ۴۵ درجه می ساخت. در مخزن آب یک سر پیچ قرار گرفته بود، که وقتی پیچ را میچرخاندند، آب از لوله بالا می رفت. عقیده ی بعضی از محققان اینست که برای آبیاری باغهای معلق بابل، نوع دیگری از این پیچ استفاده میشده است. ارشمیدس پس از اینکه توانست این پیچ را کشف کند تا چندین ساعت از خوشحالی دور یک میدان می دوید.
کشفیات ارشمیدس
ارشمیدس در زمینه ی ریاضیات از مهارت خاصی برخوردار بود. او به منظور اندازه گیری اشکال و حجمهای هندسی، روشهایی را ارائه داد. بعضی از این حجمهای هندسی شامل مخروط و خط مارپیچ، سهمی، سطح و حجم کره، سطح کره و استوانه و مخروط بود. او برای دفاع از یونان، منجنیق هایی را اختراع کرد. همچنین از دیگر کارهای او می توان به کشف عدد اشاره کرد که یکی از آن ها به دست آوردن عدد پی، یعنی نسبت محیط دایره به قطر آن مساوی با ۳.۱۴ بود.
ارشمیدس درخصوص سطوح شیبدار، پیچ اهرم و مرکز ثقل در زمینه مکانیک، قوانینی را کشف کرد. او همچنین دانش تعادل مایعات را به منظور تعیین وضع تعادل اجسام شناور در مایعات کشف کرد. یکی از کشفیات دیگر او، قوانین اهرم نام داشت. وی همچنین پیچی را به منظور آبیاری مزارع و بالا کشیدن آب استفاده کرد.
ارشمیدس برای تعيين جذر تقریبی اعداد، روشهای مختلف را بدستآورد و با مطالعه آن ها می توان فهمید که او با کسرهای متصل آشنا بوده است. در آن زمان یونانیان ازعلائم متفاوت برای نمایش اعداد استفاده می کردند او برای خواندن و نوشتن هر عدد یک روش را اختراع کرد.
ارشمیدس و دیگر دانشمندان دوران خود
گفته ی ارشمیدس در مورد خودش که با وجود گذشت قرنها جاودان مانده اینست که:« به من، نقطه اتکایی بدهید تا من زمین را از جا بلند کنم». در متون ادبی زبان یونانی، عین همین اظهار را ارشمیدس به صورت دیگری بیان کرده است ، اما در هر دو صورت، مفهوم آن یکیست. به علت اینکه ارشمیدس، عقاب گوشه گیر و منزوی بود وقتی که جوان بود به مصر سفر کرد و در شهر اسکندریه، چند وقت تحصیل کرد و دو دوست قدیمی در این شهر پیدا کرد، نام یکی از آن ها کونون( این شخص ریاضیدان قابلی بود که ارشمیدس چه از لحاظ فکری و چه از نظر شخصی برای او احترام بسیار داشت) و نام دیگری، اراتوستن بود که با وجود این که ریاضیدان لایقی بود، ولی مردی سطحی به شمار می رفت که احترام خارق العاده ای برای خود قائل بود.
ارتباط و مکاتبه ی ارشمیدس با کونون به صورت دائمی بود و در این نامه ها قسمت مهم و زیبایی از آثارش را با او در میان گذاشت و پس از فوت کونون، ارشمیدس با دوستی که از شاگردان کونون محسوب میشد نامه می نوشت. ج.ل. هایبرگ که در شهر قسطنطنیه، مورخ دانشمند و متخصص تاریخ ریاضیات یونانی بود در سال ۱۹۰۶ توانست مدرک با ارزشی را دریافت کند. این مدرک، کتاب قضایای مکانیک و روش آن ها نام داشت که ارشمیدس برای دوست خود اراتوستن فرستاده بود.
روشهای محاسبه ی ارشمیدس، دومین نکته ایست که می توان او را بعنوان یک شخص روشن فکر شناخت. ارشمیدس توانست حساب انتگرال را دو هزار سال قبل از اسحاق نیوتن و لایب نیتس اختراع کند و حتی نکته ای را در حل یکی از مسائل خویش به کار برد که بدین طریق او یکی از پیشقدمان فکر ایجاد حساب دیفرانسیل است.
کشته شدن ارشمیدس
ارشمیدس در آرامش کامل مانند زندگی هر ریاضیدان دیگری که تأمین کامل داشته باشد و توانایی اجرای همه ممکنات هوش و نبوغ خود را داشته باشد، زندگی میکرد. در سال ۲۱۲ قبل از میلاد، شهر سیراکوز توسط رومیان تصرف شد، فرمان سردار رومی مارسلوس این بود که هیچ کدام از سپاهیانش نباید این دانشمند و متفکر مشهور را مورد اذیت و آزار و توهین و ضرب و جرح قرار دهند، ولی ارشمیدس قربانی غلبه رومیان بر شهر سیراکوز شد و یک سرباز مست رومی او را کشت، در حالیکه او در حال اندیشیدن به یک مسئله ریاضی در میدان بازار شهر بود. آخرین کلمات او طبق گفته ها این بود:دایره های مرا خراب نکن. به این ترتیب زندگی ارشمیدس پایان یافت، او در تاریخ ۲۷۸ پیش از میلاد درگذشت. مقبره ارشمیدس در سال ۷۵ قبل از میلاد کشف شد و سیسرو که پادشاه روم بود آن را تعمیر کرد.
گردآوری: بخش بیوگرافی سرپوش
- 11
- 2