چکیده ای از زندگینامه جرج وستینگهاوس:
نام کامل: جرج وستینگهاوس جونیور
تاریخ تولد: ۶ اکتبر ۱۸۴۶
محل تولد: سنترال بریدج، نیویورک
ملیت: آمریکایی
حرفه: دانشمند و مخترع
جوایز: مدال جان فریتز، مدال ادیسون انجمن مهندسان برق و الکترونیک
درگذشت: ۱۲ مارس ۱۹۱۴
زندگینامه جرج وستینگهاوس:
جرج وستینگهاوس در ۶ اکتبر ۱۸۴۶ در سنترال بریدج، نیویورک به دنیا آمد. او در یک خانواده دوازده نفری به عنوان فرزند هشتم به این دنیا وارد شد، از همان دوران کودکی متفاوت و مشکل دارد بود. زمانی که به ۱۳ سالگی رسید از درس های ساده مدرسه خسته شده بود به همین دلیل ترجیح داد به جای درس در مغازه تراشکاری پدرش کار کند، در این صورت می توانست با ابزار و قطعات گوناگون آشنا شود. زمانی که جورج وستینگهاوس بزرگتر شد این دوره از زندگی اش را به عنوان بهترین دوره آموزشی خود معرفی کرده است.
با رسیدن جرج به سن ۱۵ سالگی یعنی در سال ۱۸۶۱ جنگ داخلی آمریکا نیز شروع شد، در آن زمان او کودکی احساسی یا فردی وطن پرست بود که دوست داشت به کشور خود کمک کند، همین موضوع سبب شد با رسیدن با سن قانونی یعنی ۱۷ سالگی برای خدمت نظامی در سواره نظام نیویورک که بعدا به نیروی دریایی ملحق شود.
در سال ۱۸۶۵ با اتمام جنگ وستینگهاوس تصمیم گرفت که وارد دانشگاه شود، اما باید اشاره کرد دانشگاه نیز هم مانند مدرسه نتوانست توجه او را به خود جلب کند. استادان او در این زمینه عنوان کرده اند که دانشگاه برای نبوغ جرج کافی نخواهند بود به همین دلیل لازم است در جایی دیگر استعدادهای خود را دنبال کرده و در نهایت آنها را شکوفا کند. به همین دلیل با گذشت ۲ ماه از دانشگاه بیرون آمد و مجددا وارد تراشکاری پدرش شد.
زمانی که به ۱۹ سالگی رسید یعنی در اکتبر همان سال؛ موتور بخار روتاری را به ثبت رساند. طراحی اصلی این اختراع در واقع به پانزده سالگی جرج مربوط است. این اختراع شروعی بود برای صد اختراعی که در آینده آنها را به ثبت می رساند.
اختراع ترمز هوایی قطار توسط جرج وستینگهاوس:
اولین دستاوردی که این دانشمند بزرگ برای جهانیان به ارمغان آورد مربوط به صنعت حملونقل ریلی است که توانست شهرت زیادی را برایش به همراه بیاورد. اختراعاتی که او به ثبت می رساند غالبا مربوط به صنایعی بودند که احساس می کرد نیازی در آنها وجود دارد. ترمز هوایی هم به دنبال حادثهی ریلی اختراع شد در نتیجه او تصمیم گرفت که برای افزایش امنیت قطارها یک ابزار را تهیه و تولید کند.
نخستین ترمز طراحی شده توسط وستینگهاوس در تمام واگن های قطار نصب شد و کنترل آن به دست راننده لوکوموتیو بود. زنجیرهی ترمزها برای انتقال به طول قطار نیازمند یک طراحی دقیق بود. جرج در ابتدا طراحی خود را نادیده گرفت اما در پی بازدیدی که از قطارهای شیکاگو داشت طرحی مشابه را دید و تصمیم گرفت که با بهکارگیری سیلندرهای بخار آن را اصلاح کند.
برای پیاده کردن طرح اولیه، نیاز به یک سرمایه گذار وجود داشت. جرج سفرهای بسیاری را در سرتاسر آمریکا رفت و در کنار کارهای دیگر، از طرح ترمزهای هوایی هم نمایشی را ترتیب داد. از طرف مخاطبان اولیه علاقه ای به طرح های او نشان داده نشد به همین دلیل اولین قدم برای پیاده سازی طرح های او با سختی زیادی انجام شد.
در هر صورت این دانشمند منتظر سرمایه نماند و در اولین فرصت؛ پتنت ترمز هوایی را در ۱۰ ژوئیه ۱۸۶۸ به ثبت رساند. بعد از آن، ۱۰۳ پتنت مرتبط با ترمزها توسط وستینگهاوس ثبت شدند که تا سال ۱۹۰۷ ادامه داشتند.
ورود وستینگهاوس به صنعت برق:
بعد از اینکه انقلابی در صنعت حمل و نقل ریلی با بهینه سازی و معرفی ترمزهای هوایی ایجاد شد، مشارکت قابل توجه وستینگهاوس در صنعت توزیع برق توسط وستینگهاوس آغاز شد. جریان برق متناوب به مردم جهان معرفی شد و به مردم جهان معرفی شد که می توانست توزیع برق را در فواصل بسیار طولانی آسان تر کند.
در یک دوره زمانی کوتاه دستاوردهای مهمی در این حیطه صورت گرفت که از جمله آنها می توان به روشنایی قوس الکتریکی، روشنایی رشتهای، واگن برقی، جریان برق متناوب تک فاز و درنهایت جریان برق متناوب چند فاز اشاره کرد. در این دوران وستینگهاوس، تسلا و ادیسون مانند یک مثلث آتشین در صنعت توزیع برق بودند.
درمورد جریان برق متناوب و مستقیم باید اشاره کرد تفاوت چندانی بین آنها وجود ندارد. جریان مستقیم فقط در یک مسیر حرکت می کند در صورتی که مسیر حرکتی جریان متناوب بهسرعت تغییر کرده و مفهوم فرکانس را ایجاد خواهد کرد. تولید و توزیع این دو جریان تفاوت اصلی آنها را ایجاد می کند. در تولید و توزیع برق امروزی جریان متناوب سهم اصلی را به خود اختصاص می دهد. از بازیگران اصلی این تغییر مسیر در توزیع برق؛ وستینگهاوس بود به طوری که تا مدت ها این جریان را با نام جریان وستینگهاوس می شناختند.
وستینگهاوس و تسلا:
با مهاجرت نیکولا تسلا در سال ۱۸۸۴ به آمریکا در شرکت ادیسون استخدام شد. در آن سالها ادیسون را به عنوان مخترع و ارائهکنندهی جریان برق مستقیم در آمریکا می شناختند. بعد از گذشت مدتی تسلا متوجه شد نمی تواند با ادیسون همکاری کند به همین دلیل از او جدا شد. این موضوع یک نقطه عطف برای مثلث بزرگان صنعت الکتریسیته یعنی ادیسون، وستینگهاوس و تسلا محسوب می شد.
تسلا بعد از جدایی از ادیسون تصمیم گرفت شرکت خودش را تحت عنوان Tesla Electric Light Company راه اندازی کند و تمرکزش را بر تولید روشنایی قوس الکتریکی گذاشت. در سال ۱۸۸۵ ایده های این دانشمند نهایی شده بودند و دنبال یک سرمایه گذار بود تا آنها را اجرا کند، اما ایده های او نتوانست توجه مخاطبان را به خود جلب کند به همین دلیل در آخر مجبور شد که برای دیگران کار کرده و درآمد کسب کند.
در سال ۱۸۸۸ آشنایی وستینگهاوس و تسلا صورت گرفت و او ایده های تسلا را مشاهده کرد. در این زمان وستینگهاوس به دنبال راهی برای توزیع بهینهی برق بود و ایده ها تسلا برایش به عنوان راه حل محسوب می شدند. در نهایت طراحی های تسلا با قیمت ۶۰ هزار دلار یعنی رقمی برابر با ۵/۱ میلیون دلار امروزی خریداری شدند، علاوه بر این سهمی از شرکت وستینگهاوس الکتریک نیز به او تعلق گرفت.
هیدروژنراتورهای تأمینکنندهی برق وستینگهاوس:
همکاری تسلا و وستینگهاوس بعد از فروش حق پتنت او همچنان ادامه پیدا کرد، تا طرح توزیع برق را بهینهسازی کنند.
تسلا پس از خود، همکاری با را ادامه داد تا طرح کند. درنتیجه وستینگهاوس و تسلا با برق AC دربرابر ادیسون و برق DC قرار گرفتند. درنتیجهی این تقابل تاریخی، طرفداران DC ازجمله ادیسون همهی تلاش خود را بهکار گرفتند تا مانع از شهرت جریان برق متناوب شوند.
در همین دوران شاهد تبلیغات غیراخلاقی منفی علیه برق متناوب از سوی ادیسون بودند. رفتارهای غیراخلاقی از سوی کمپینی که ادیسون برای مقابله با توسعهی جریان برق متناوب داشت دیده می شد، آنها به مردم حقیقت را نمی گفتند بلکه عنوان می کردند که این جریان برای سلامتی آنها مضر است. اقدامات ادیسون تا جایی ادامه داشت که نصب ژنراتور برق متناوب وستینگهاوس را برابر با پیادهسازی فرمان مرگ عمومی در نیویورک اعلام کرد.
نمایشگاه کلمبیا و پروژهی نیاگارا:
در سال ۱۸۹۳ در شیکاگو نمایشگاهی تحت عنوان Columbian Exposition برگزار شد. این نمایشگاه تاثیرات مهمی را بر زندگی جورج استینگهاوس داشت، زیرا توانست توجه سرمایه گذاران بسیاری را به او جلب کند. رقابت بین ادیسون و وستینگهاوس در این نمایشگاه نیز بر سر روشنایی همچنان ادامه داشت اما در نهایت با قیمتی بسیار پایین تر بر ادیسون پیروز شد. البته باید اشاره کرد شرکت او برای این قیمت پایین ضرر مالی بسیار را متحمل شد اما مزایایی که بعد از کسب نتایج فنی و شهرت در نمایشگاه برایش به ارمغان آورد فواید بیشتری داشت.
پروژههای متفرقه:
وستینگهاوس نه تنها در صنایع نیوماتیک و برق فعالیتها و موفقیتهایی را داشت که در پروژههای متفرقهی دیگر همچون معدنکاوی هم نام او به چشم می خورد. او در سال ۱۸۸۹ معدن های زیاد را در کوه های پاتاگونیا خرید که در نهایت به تاسیس شرکتی تحت عنوان Duquesne شد. برای تاسیس مرکز مدیریت این شرکت شهری در همان منطقه تاسیس شد که اکنون متروکه شده است.
توربین بخار وستینگهاوس:
از حوزه های مورد علاقه وستینگهاوس تولید برق بود که توانست پروژههای بزرگی را هم در این زمینه به دست بیاورد. او ابتدا در حوزه توزیع برق متناوب سیستم هایی را توسعه داد و کم کم به تولید آنها نیز علاقه پیدا کرد. در آن زمان نیروی ناشی از آب در حال سقوط به عنوان نیروی اصلی تولید الکتریسیته محسوب می شد و روشهای جایگزین آن هم موتورهای بخار بودند. وستینگهاوس نتیجه گرفت که بازدهی کافی در موتورهای بخاری رفت و برگشتی وجود ندارد، علاوه بر این سروصدای زیادی هم ایجاد می کنند، به همین دلیل وی تصمیم گرفت موتوری تولید کند که ساختار دورانی داشته باشد.
محصولی غیرکاربردی نتیجه اولین تلاشهای وستینگهاوس برای ساخت موتور بخار دورانی بود. در سال ۱۸۸۵ وستینگهاوس حق پتنت توربینها را از پارسونز مهندس بریتانیایی خریداری کرد و آن را به تولید انبوه رساند، علاوه بر آن . فناوری توربینها بهینهسازی شد و مقیاسدهی تولید در دستور کار شرکت وستینگهاوس قرار گرفت.
وستینگهاوس سعی داشت در تمام طول عمر خود روحیه خلاقیت و نوآوری خود را حفظ کند او همانند ادیسون بود و روحیهی یادگیری ازطریق تجربه داشت. این دانشمند حتی ساخت پمپهای گرمایی با قابلیت تولید گرما و سرما را در دستور کار خود قرار داده بود، به اعتقاد او این سیستم می توانست با خودش برای راهاندازی و کار کردن خودش نیروی کافی را تامین کند و به نیروی خارجی نیاز نیست.
سیستم تعلیق هوای فشرده برای خودروها، از آخرین نوآوریهای وستینگهاوس:
هدف وستینگهاوس از توسعهی پمپ گرمایی ساخت ماشین، حرکت دائمی بود. لرد کلوین؛ دانشمند بریتانیایی که در پروژهی نیاگارا با وستینگهاوس همکار شده بود، به جرج اعلام کرد که ساخت این مشاین قوانین ترمودینامیک را نقض می کند و نمی تواند کاربردی داشته باشد، اما وست ینگهاوس معتقد بود حتی اگر تلاش های او برای ساخت ماشین حرکت دائم با شکست روبرو شود حداقل یک پتنتی برای سیستم پمپ گرمایی ثبت خواهد کرد. در حقیقت او سعی داشت از طریق فروش پتنت و کسب درآمد از این تلاش ها بهره بگیرد.
صنعت اتومبیل با شروع قرن بیستم، بهعنوان پیشرفتهترین فناوری در جهان شناخته میشد. وستینگهاوس قصد نداشت از روند پیشرفتی در جهان عقب بماند به همین دلیل تصمیم گرفت در این حوزه نیز فعالیت کند. او به طرحهای برای سیستم تعلیق هوایی خودروها که به اولین اختراعات و دستاوردهای مربوط می شد، رجوع کرد و آنها را ارائه داد.
درگذشت وستینگهاوس:
در ۱۲ مارس ۱۹۱۴ وستینگهاوس در نیویورک سیتی از دنیا رفت. ابتدا گورستان وودلان نیویورک را برای دفن این دانشمند انتخاب کردند اما به دلیل اینکه یک بازماندهی جنگ داخلی بود جسدش را در سال ۱۹۱۵ به گورستان ملی آرلینگتون منتقل کردند. همسر این دانشمند نیز بعد از ۳ ماه از مرگش از دنیا رفت.
خانهی اولیهی وستینگهاوس در سال ۱۹۱۸ تخریب شد و زمین آن به شهر پیتسبورگ متعلق شد، پارکی به نام وستینگهاوس نیز در آن منطقه تاسیس شد. یادبودی از وستینگهاوس در پارک شنلی پیتسبورگ نصب شد که با سرمایه کارمندانش بود. در سال ۱۹۸۹ نام جورج وستینگهاوس در تالار ملی مخترعان ثبت شد.
گردآوری: بخش بیوگرافی سرپوش
- 18
- 3