چکیده ای از زندگینامه ابن خردادبه:
نام کامل: ابو القاسم عبید الله بن عبدالله بن خردادبه
تاریخ تولد: ۲۱۱ هجری قمری
محل تولد: خراسان
زمینه فعالیت: جغرافیا و موسیقی
آثار: المسالک و الممالک
درگذشت: حدود سال ۳۰۰ هجری قمری
زندگینامه ابن خردادبه:
ابو القاسم عبید الله بن عبدالله بن خردادبه در ۲۱۱ هجری قمری در خراسان به دنیا آمد، اما زندگی خود را در بغداد که در آن زمان پایتخت خلافت عباسی بود گذراند. ابن خردادبه در بغداد و بزرگان دانش هنر زمانه خود ارتباط برقرار کرد. او توانست هنر و ادب را نزد استادان برجسته ای مانند اسحاق موصلی آموزش ببیند.
ابن خردادبه ندیم و نزدیک درباره معتمد عباسی محسوب می شد همچنین ریاست سازمان برید را نیز بر عهده داشت. این موضوع که معتمد عباسی چندان ال سیاست و ممکلت داری نبود اما برادرش الموفق؛ هلافت را تحت اختبار خود داشت نشان دهنده منزلت ابن خرداد به نزد خلیفه بود که کمتر جنبه سیاسی داشت یا دست کم دارای اهمیت سیاسی اندکی بوده.
درباره مذهب این دانشمند اشاره خاصی در منابع دیده نشده است، چه بسا که او تابع آرای رسمی زمان خودش بوده به طوری که در آن زمان اتهام خدشه در دین و باورها به خصوص ایرانیان بسیار دیده می شد، اما آنگونه که مشخص است ابن خردادبه از این جهت چندان مورد اتهام نبوده است.
دانش ابن خردادبه:
در کتاب مروجالذهب؛ مسعودی به گفتگوهای معتمد عباسی و ابن خردادبه در مورد موسیقی اشاره می کند، پس می توان این گونه برداشت کرد که تبحری در موسیقی و آوازخوانی داشته تا حد زیادی ابن خردادبه را به خلیفه نزدیک کرده است.
در هر صورت باید اشاره کرد ابن خردادبه از همان اول بیشتر در زمینه جغرافی همچنین به عنوان تالیف کننده مسالک و ممالک شناخته می شد و آثار او در موسیقی اهمیت ثانویه ای داشته اند. درباره این شخصیت ابوالفرج اصفهانی نوشته است: در آنچه میگوید و در کتابهای خود میآورد تحقیق زیاد نمیکند.
محمد مقدسی درباره جغرافی دانان هم دوره خود می نویسد: «در کتاب جیهانی همة مطالب اصلی مندرج در آثار ابن خردادبه آمده».
جغرافیا و ابن خردادبه:
در کتاب مسالک و ممالک ابن خردادبه؛ نقشه شبکه داد و ستد بازرگانان یهودی راذانیه در اوراسیا آورده شده است. نخستین کتاب به جای مانده درباره جغرافیای اداری از آن ابن خردادبه است، اما باید اشاره کرد کتاب او اولین کتاب است که همانند نسخه ابتدایی آن بهجا مانده است.
وی راهنمایی را برای مسافران نوشته است و راه دریایی را که از ریزشگاه دجله به خلیج فارس در نزدیکی ابله آغاز شده و به چین و هندوستان می رسد را وصف کرده است.
احتمالا ابن خردادبه نویسنده اولین اثر تحت عنوان عمومی مسالک و ممالک و اولین فردی است که کتابی در جغرافیای اقتصادی جمع آوری کرده است. ابن خردادبه در جغرافی نگاری خود از سنت های ایرانی استفاده می کند و برای مسائلی نظیر خراج و محصولات و معادن سرزمینها اهمیت بسیار زیادی قائل است.
ابن خردادبه علاوه بر پیروی بر سنت های ایرانی، اثر جغرافیایی بطلمیوس را نیز منبع قرار داده، که به هرحال پیروی از این کتاب مقدار کمی است. وی همچنان برای نام بردن بخش های مختلف دنیا از کیهانشناسی ایرانی پیش از اسلام و نه یونانی استفاده می کرد.
او از واژه های پارسی پیش از اسلام که در کشورداری بسیار کاربردی بوده اند، استفاده می کند و دیدی ویژه به تاریخ ایران در قبل از اسلام داد. این موارد خود می تواند نشانه برای وجود منابع بومی ایرانی در دانش جغرافیا در هنگام نوشتن کتاب باشد.
ابن خردادبه و موسیقی:
ابن خردادبه آموزش های موسیقی و ادبیات خود را از اسحاق موصلی دریافت می کرده است. خطبه های ارائه شده از او در حضور معتمد خلیفه از اطلاعات و جزئیاتی دقیق از قدیمیترین سنتهای موسیقایی عرب صحبت می کند. مسئله کارسازی موسیقی عرب از ایرانیان یکی از مباحث مهم ابن خردادبه است، به این صورت که او اعتقاد داشت افزون بر این تاثیر تا سه سده موسیقی ایران به روشنی در موسیقی عرب مشهود بودهاست.
وی در گفتوگویی که با معتمد عباسی داشته است اشاره می کند عود و سنج مخصوص ایشان است و موسیقی ایرانی به وسیله آنها ارائه می شود. آنها در حقیقت شامل نغمهها و آهنگها و پردهها و دستگاههای شاهانی می شدند که هفت دستگاه بوده است. موسیقی مردم خراسان و فراتر از خراسان با زنگ نواخته می شده است که هفت بار نام داشت و نغمه آن همانند سنج بود. موسیقی مردم ری و طبرستان و دیلم با سه تار نواخته می شده و ایرانیان سه تار را بر بسیاری از سازهای دیگر مقدم می شمردند.
او اعتقاد داشت که موسیقی می تواند ذهن را لطیف و اخلاق را ملایم و جان را شاد و قلب را دلیر و بخیل را بخشنده کند، این نوا نبیذ غم توانفرسا را میبرد و نشاط میآورد و غم را از بین می برد.
او درباره نغمه گر ماهر هم صحبت می کند، نغمه گرد ماهر را کسی می داند که به نفس خود مسلط باشد و با ظرافت از دستگاهی به دستگاهی رود و نغمههای گوناگون آرد.
گفتگوی معتمد عباسی و ابن خردادبه در باره موسیقی:
در مروج الذهب مسعودی درباره گفتوگوی معتمد عباسی و ابن خردادبه در رابطه با موسیقی عنوان می کند که مانند بسیاری از گفتوگوهای خسروِ قُبادان با ریدَک درباره خُنیاگری دارد.
زانی که ابن معتمد از ابن خردادبه درباره موسیقی سوال می پرسد بعد از مقداری زمینه چینی که به جرات مربوط به افسانه های ایرانی بوده اند، به موسیقی ایران زمین می رسد و در این باره عنوان می کند: موسیقی ایرانیان به وسیله عود و سنج بود که ویژهٔ آنها بود و نغمهها، آهنگها، پردهها و دستگاههای شاهانی داشتند (که منظور همان سرودهای خسروانی است).
در ادامه اشاره کرده است: رسم ملوک بود که با آهنگ موسیقی میخفتند که شادی در جانشان روان شود. ملوک عجم جز به آهنگ مطرب یا افسانهای شیرین نمیخفتند؛ و سپس از یحیی بن خالد برمکی سخن به میان میآورد که: موسیقی آن است، که تو را شاد کند و برقصاند و بگریاند و اندوهگین کند و جز آن هر چه باشد رنج و بلا است.
معتمد می گوید: نکو گفتی… صفت نغمهگر کارآزموده چیست؟
ابن خردادبه گفت: نغمهگر استادکار کسی است که به نفس خود چیره باشد و با ظرافت از دستگاهی به دستگاهی رود و نغمههای گوناگون آرد...
آثار ابن خردادبه:
از آثار باقی مانده ابن خردادبه تنها می توان به دو اثر المسالک و الممالک (راهها و کشورها) و مختار من کتاب اللهو و الملاهی اشاره کرد، آثار دیگر شناخته شده او هم در ادامه آورده شده اند:
- کتاب المسالک و الممالک (کتاب مسلکها و سرزمینها) که در زمینه جغرافیای توصیفی صحبت می کند.
- کتاب ادب السّماع (آداب سماع) که به چگونگی شنیدن صداها یا آداب در موسیقی اشاره دارد.
- کتاب جمهرة انساب الفرس و النّوافل (یا النّواقل)
- کتاب الطبیخ
- کتاب اللّهو و الملاهی (تفریح و آلات موسیقی که درباره انواع سازها و دستگاههای موسیقی در عهد ساسانی و شرحی از زندگانی باربد و سرکش دارد.
- کتاب الشراب
- کتاب الانواء
- کتاب الندام و الجلساء (یا النّدماء و...) (ندیمان و همنشینان)
- کتاب الکبیر فی التاریخ (احتمالاً همان کتاب اخبار)
- کتاب طبقات المغنیین (طبقههای رامشیان)
با احتمال بسیاری زیادی فهرست آثار این دانشمند ناقص است. اثر مهم تاریخی او که شامل اطلاعات مهمی درباره تاریخ غیر عرب و پادشاهان بوده است را مسعودی مورد اشاره قرار داده است.
درگذشت ابن خردادبه:
درباره تاریخ درگذشت ابن خردادبه اتفاق نظر نسبی وجود دارد، وی در سال ۳۰۰ هجری قمری یا کمی بعد از آن با گذراندن زندگی نسبتا طولانی دارفانی را وداع گفت.
گردآوری: بخش بیوگرافی سرپوش
- 17
- 2