به گزارش ایران، این در حالی است که بزرگترین شبکههای اجتماعی داخلی به زحمت یک میلیون کاربر دارند. براستی چرا چنین است؟ چرا ایرانیان استفاده از شبکههای اجتماعی داخلی را به شبکههای خارجی ترجیح نمیدهند؟ آیا این موضوع باعث میشود امنیت ملی ما به خطر بیفتد؟ آیا دسترسی بیگانگان به جزئیات ارتباطات
مردم با هم و حرفهایی که در گروههای عمومی و خصوصی به هم میزنند، قدرت تحلیل و پیشبینی بالاتری در خصوص وضعیت داخلی ما، به آنها نمیدهد؟ اصلاً چرا مؤسسان روسی تلگرام، یک کشور دیگر را برای استقرار کسب و کار خود انتخاب کردهاند؟
در یکی از نظرسنجیهای برخط که از طریق همین شبکه اجتماعی در بین کاربران ایرانی تلگرام انجام شد و بیش از ۴۰ هزار نفر در آن شرکت کردند، مهمترین دلیل استقبال نکردن از شبکههای اجتماعی داخلی به دلیل کیفیت پایین و سرعت کم آن نبود بلکه مهمترین نگرانی، حفظ حریم خصوصی و سرک نکشیدن بیقاعده دستگاههای حاکمیتی در این دادهها بود. کاربران وقتی با ادعای سرویسدهندههای داخلی در خصوص حفظ حریم خصوصی مواجه میشوند، با تردید به آن نگاه میکنند.
متأسفانه ذهنیت غالب کاربران این است که ابزارهای ارتباطات عمومی و پرکاربرد (از جمله اپراتورهای تلفن همراه و سرویس دهندههای اینترنت و...) اگر بهطور مستقیم وابسته به نهادهای حاکمیتی نباشند، حتماً ارتباط عمیق و ارگانیکی بین آنها برقرار است. درست یا غلط، سابقه ذهنی جامعه ایرانی نیز این باور را تشدید میکند که حفظ حریم خصوصی نزد قدرت و حاکمیت آنچنان اهمیت ندارد. این ذهنیت و پیش فرض، وقتی هرازچندگاهی با برخی رفتارها و اتفاقات ناگهانی مواجه میشود، عمیقتر شده و بیش از پیش اعتماد به سرویس دهندههای داخلی را کمرنگ میکند.
این در حالی است که حفظ حریم خصوصی افراد هم در قانون اساسی جمهوری اسلامی و هم در مبانی شرعی و اعتقادی بسیار پررنگ و کلیدی است و شرع و قانون با وسواس و دقت بسیار زیاد مراقب و نگران دستاندازی به آن هستند.
همچنین اهمیت ویژه این موضوع را میتوان در بیانات بنیانگذار جمهوری اسلامی و مقام رهبری نیز مشاهده کرد.دو نمونه از بیدقتیهایی که باعث سلب اعتماد جامعه شد میتوان به افشای دادههای میلیونها نفر از کاربران یکی از اپراتورهای تلفن همراه و نیز انتشار اخباری مبنی بر دسترسی به دادههای سرویسدهندههای حوزه فینتک اشاره کرد. بیشک یکی از دغدغههای کلیدی و درست نهادهای حاکمیتی، موضوع حفظ امنیت ملی است و بدرستی میتوان گفت که وجود و تقویت برندهای ملی در حوزههای زیرساختی، اقدامی در جهت منافع ملی است در همین
راستا، نخستین و مهمترین قدم برای تقویت این جریان همانا پررنگ کردن و بها دادن جدی و واقعی به موضوع حفظ حریم خصوصی مردم و کاربران و اصلاح این بیاعتمادی است. گفتنی است این حوزهای نیست که بتوان انتظار داشت دولت به تنهایی در آن کار را پیش ببرد و هر حرکت اثرگذار و جدی در آن، نیازمند مشارکت همه قوا و نهادهای بالادستی و حاکمیتی مانند قوه قضائیه، مجلس، شورای عالی فضای مجازی و... است که هر یک با رفتار خود نقشی کلیدی در ایجاد یا از بین رفتن این اعتماد خواهند داشت.
حفظ حریم خصوصی، اگر بتوان آن را بهعنوان ویژگی بارز فضای کسب و کار در ایران به افکار عمومی داخلی و خارجی معرفی کرد، میتواند به تنهایی چنان ارزشمند باشد که ایران را به مرکز و محل استقرار سرویسهای زیرساختی منطقه تبدیل سازد و کارآفرینان کشورهای همسایه را (که کمابیش از رژیمهای حکومتی غیردموکراتیک و موروثی رنج میبرند) به خود جذب کند.
چرا نباید همانطور که در موضوع هستهای بر حرمت شرعی ساخت سلاح کشتار جمعی تأکید کردیم، در این خصوص نیز نشان دهیم که نقض حریم خصوصی به شکل بنیادین با اساس حاکمیت در تضاد است و البته همه ارکان قدرت نیز با وسواس به آن پایبند بمانند. اگر امروز در برابر این کارزار سربلند و موفق نباشیم، دیر نیست روزی که باید دنبال جوانان کارآفرین خود در استانبول ، بیروت ، کابل، لندن و برلین بگردیم.
- 18
- 4