بازیهای رومیزی یا بردگیمها، کارتگیمها و بازیهای فیزیکی شاید در ایران کمتر شناخته شده باشند که البته دلیل اصلی آن دسترسی بسیار محدود و سخت به این بازیهاست.
به هرحال این بازیها در جوامع غربی و کشورهای اروپایی بخصوص آلمان طرفداران بیشماری دارند و خیلی از بازیهای ویدئویی و سبکهای آنها براساس بازیهای رومیزی شکل گرفتهاند. البته بتازگی نسخه عکس این معادله نیز صادق است و شاهد ساخته شدن بردگیم بازیهای موفقی مانند «دارک سولز» یا «بلادبورن» بودهایم.
خلاصه اینکه Warhammer 40K یکی از برندهای بسیار معروف در بازیهای رومیزی به شمار میرود که تاکنون نسخههای ویدئویی فراوانی در سبکهای مختلف از استراتژی گرفته تا اکشن سوم شخص و اول شخص براساس آن ساخته شده است.
Space Marine هرچند شاید کمی ساده و بیعمق، اما یک بازی تیراندازی سوم شخص موفق و سرگرمکننده براساس دنیای داستانهای ۴۰K بود که عمده کارتان در آن شامل له کردن کله اُرکهای فضایی با چکمههای پولادین میشد!
تا قبل از عرضه، ایده بازی جدید این مجموعه یعنیSpace Hulk – Deathwing جالب به نظر میرسید. اینکه با دوستانتان تیم شکل دهید و به مقابله با تیرانیدها که معادل زنومورفها در دنیای ۴۰K هستند بروید و کلیساهای فضایی را که با ادغام بقایای سفینههای فضایی و سیارکها ساخته شدهاند با آتش سلاحتان روشن کنید، ایدهای بود که میشد از آن برای یک بازی Co-Op جذاب دفاع کرد. متاسفانه تا زمانی که شرکت سازنده بازی یعنی Streum on Studio با یک بهروزرسانی بزرگ و اساسی دستی به سر و رو و ساختار بازی نکشد مجبوریم بگوییم گاهی توقعات رنگ واقعیت به خود نمیگیرند!
ماجرایی برای شیفتگان
اگر شما از افرادی هستید که شیفته و دوستدار دنیای Warhammer 40K هستید احتمالا خیلی بیشتر از بازیکنان عادی از بخش داستانی بازی لذت خواهید برد. شما در بازی نقش یک سرباز کتابدار* فضایی از جوخه Deathwing را بهعهده میگیرید و ماموریت مییابید تیرانیدها را روی Space Hulk از بین ببرید. زمانی که به تنهایی بازی را تجربه میکنید، دو یارتان که ذرهای هوش و ذکاوت در آنها دیده نمیشود توسط هوش مصنوعی هدایت میشوند و مجموعهای از رفتارهای مشخص را مرتب تکرار میکنند. در بین مراحل کاتسینهای کوتاهی پخش میشود تا داستان را کمی پیش ببرند و یک سیستم پیشرفت نخنما و کهنه در گیمپلی وجود دارد که در ازای یافتن گنجینههای مخفی و کشتن دشمنان به شما جایزه میدهد. از طرفی اگر دوست داشته باشید میتوانید با همراه کردن سه نفر دیگر از دوستان با خود، از خیر داستان گذشته و درعوض تجربهای کمی جذابتر داشته باشید.
به نظر میرسد گنجینهها به نوعی سربار بخش انفرادی بازی هستند، زیرا با اینکه وجود آنها در هر مرحله باعث میشود کمی در محیط چرخیده و کارهای بیشتری از صرفا دویدن به سمت نقطه بعدی ماموریت انجام دهید، پیدا کردن آنها هیچ فایدهای جز جهشی کوچک در وضعیت کاراکتر و ارائه امتیاز تجربه بیشتر در انتهای بخش برای شما ندارد. زمانی که گنجینهای را که به نظر میرسد سلاحی افسانهای است پیدا میکنید و درمییابید در عمل هیچ مزیتی برایتان ندارد، بسیار ناامید خواهید شد. در عوض سلاحهای جدید با تمام کردن مراحل به بازیکن داده میشود که این مساله لذت جستوجو در محیط مراحل را از بین میبرد.
یک عنوان متوسط
قسمت عمدهای از گیمپلی بازی شامل رسیدن به یک بنبست پشت بنبست دیگر در مراحل بسیار بزرگ بازی، کشتن هر چیزی که در مسیر رسیدن به هدفتان میبینید و تکرار این چرخه است. سیستم پیشرفت بازی که به آن اشاره کردیم سه شاخه دارد که بازیکنان میتوانند امتیازهای خود را روی آنها سرمایهگذاری کنند، ولی دو تا از این سه شاخه تقریبا حاوی تواناییهای غیرفعال و خودکار برای کاراکتر است که باعث میشود مبارزات بازی پس از به دست آوردن آنها تغییر چندانی نکند. سومین شاخه بیشتر به تواناییهای روانی مربوط میشود که حداقل تاثیر آنها در گیمپلی را میتوانید بلافاصله مشاهده کنید.
از آنجا که در بخش چند نفره دیگر مجبور نیستید با هوش مصنوعی که تنها دستورهای محدودی میتواند از شما دریافت کند و تازه به آنها عمل هم نکند سر و کله بزنید، تجربه بازی کمی بهتر خواهد بود. به جای اینکه فقط در نقش یک کتابدار باشید، میتوانید کلاسهای متفاوتی انتخاب کنید. درنتیجه هر بازیکن تخصص ویژهای خواهد داشت که شامل استفاده از سلاحهای نزدیکزن، درمان کردن یا تواناییهای روانی میشود. بخش چندنفره بازی از همان ابتدا تمام سلاحها و تواناییها را در اختیار همه بازیکنان قرار میدهد، درنتیجه منحصر به فرد بودن هر کلاس از همان ابتدای امر قابل تشخیص خواهد بود.
تمام چیزهایی که تا اینجا در مورد بازی گفتیم آن را به یک عنوان متوسط تبدیل میکند که در بهترین حالت همراه با دوستان میتواند تا حدودی سرگرمکننده باشد، البته به شرطی که دوستانتان حاضر باشند یکنواختی را تحمل کنند. علاوه بر تمام این موارد، بازی با مشکلات جدی فنی همراه است. کرش کردن به دسکتاپ حتما برایتان دو سه باری رخ خواهد داد، جنازهها حرکتهای عجیبی در حالت رگدال از خود نشان میدهند و گاهی با گلیچهای بدخیم بهطور کل از محیط خارج میشوند. بهینهسازی بازی نیز دچار مشکل بوده و فرقی ندارد با چه تنظیمات گرافیکی بازی را اجرا کنید، زمانی که موج دشمنان که غالبا هر دو سه دقیقه یک بار است به سمت شما یورش میآورند، کاهش شدید نرخ فریم از ۶۰ به ۲۰ را شاهد خواهید بود.
جمعبندی
ممکن است بسیاری از طرفداران مجموعه Warhammer 40K با این نقد اصلا موافق نباشند و اعتقاد داشته باشند که ما بازی را خوب درک نکردهایم و Space Hulk – Deathwing بهترین اقتباس از دنیای Space Hulk تا به الان است. شاید واقعا حق با این افراد باشد و بهتر است بازی را از آن زاویه هم نگاه کنیم. شرکت سازنده کار کردن روی بهروزرسانیهای اصلاحی بازی را آغاز کرده و امید میرود طی چند ماه آینده بازی به چیزی تبدیل شود که حداقل مشکلات فنی زیادش لذت غوطهوری در دنیایی را که دوستداران مجموعه Warhammer 40K انتظارش را میکشیدند، از بین نبرد.
*کتابدار (Librarian): در دنیای این بازی به سربازهایی گفته میشود که تواناییهای روانی برای تکهپاره کردن دشمنانشان دارند.
- 16
- 4