روزنامه جوان نوشت:تشت رسوایی کمکاریهای همین آقایان بابت امور فرهنگی و اخلاقی در ورزشگاهها از بام افتاده و صدای آن را همه شنیدهاند، اما نامدیران ورزش ایران هنوز خیال میکنند با برگزاری چند جلسه اضطراری و وانمود کردن اینکه نگران هستند میتوانند فرهنگ و اخلاق را به ورزشگاه بیاورند.
در این میان هم هستند کسانی که از ابتدا ساز مخالف زدند و حالا بدون اینکه متوجه تبعات داخلی و خارجی حذف بانوان از حضور در ورزشگاهها باشند دم از آیندهنگری خود میزنند و باد در گلو میاندازند که «ما گفته بودیم اینگونه میشود.»
اتفاقی که نباید رخ میداد، افتاد؛ اینکه مرد و زن در ورزشگاه بههم بتازند و با ادبیاتی زننده یکدیگر را مخاطب قرار دهند، چیزی بود که توقعش را نداشتیم، اما رخ داد، ولی میتوان از همین چالش جدی یک فرصت ساخت. امروز خیلی راحت میتوان جلوی ورود بانوان به ورزشگاه را گرفت، اما یادتان باشد اگر این اتفاق بد بیفتد، یعنی بلندگو برداشتهایم و به تمام جهان اعلام کردهایم که با تمام ادعاهایمان در خصوص فرهنگ و تمدن تاریخیمان، نه فرهنگ داریم، نه اخلاق، چون حتی نمیتوانیم یک جمعیت اندک را مدیریت کنیم.
در حال حاضر تنها راهحلی که به ذهن کوتهبین کتوشلوارپوشهای ورزش کشور رسیده، این است که با اهرم فشار شورای تأمین استانها حضور بانوان در برخی از بازها را کنسل کنند که این خود تأیید واقعیت ناکارآمدی آقایان است و تأیید مثل معرف است که میگوید: «اگر در حل مسئلهای ناکام ماندید، صورت مسئله را پاک کنید.»
با تبعات خارجی و بینالمللی عدم حضور بانوان در ورزشگاهها فعلاً کاری نداریم که خود داستانی جدا دارد، اما باید به این نکته مهم توجه داشته باشیم که حدود یکسالی از حضور بانوان در ورزشگاهها میگذرد و بهجز اتفاق بد چهارشنبه شب شاهد اتفاق دیگری نبودهایم و در همه جا بانوان با امنیت کامل در ورزشگاه حاضر شدهاند. هرچند که انتشار برخی فیلمهای تقطیع شده با حضور یک یا دو نفر در طول این مدت در بازیهای مختلف و بیان کلمات زشت و رکیک از زبان آنها قبلاً هم دیده شده، جریانی که به نظر میرسد با هدف منفی جلوه دادن حضور بانوان در ورزشگاه از مدتها قبل برنامهریزی داشته است. جریانی که اتفاقات چهارشنبه شب گذشته برگ برندهای برای آن شد.
اما همین اتفاق باید شروع یک جریان تازه باشد. اتفاق چهارشنبه شب همه را ناراحت کرد. قبحشکنی از رفتار و گفتار زننده چیزی نیست که به مذاق آدمی خوش بیاید، اما ثابت کرد که ما چقدر در کار فرهنگی و اخلاقمداری با مشکل روبهرو هستیم. در یک کلمه، سالهاست که از فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی دم میزنیم، اما حالا و با یک اتفاق همه چیز زیر سؤال رفته است.
اتفاق بدتر ممکن است بعد از این رخ دهد؛ بعد از جلسات متعدد و بیخاصیت آقایان کتوشلوارپوش، اتفاقی که ثابت میکند ما قدرت کار فرهنگی و اخلاقی در ورزش را نداریم و حتی نمیتوانیم حضور تعداد اندکی بانو در ورزشگاه را مدیریت کنیم. با نهایت تأسف باید این حقیقت را بیان کنیم، اینکه شخصی به خود اجازه بدهد در محیط ورزشگاه به بانوان توهین کند مربوط به امروز و دیروز نیست و این مسئله از دیرباز در ورزشگاههای ایران که تا پیش از این محیطی مردانه بوده بدون هیچ مشکلی وجود داشته است. اما حالا، چون این توهین در حضور خود بانوان صورت گرفته، سروصدا به راه افتاده است. بهطور حتم اگر این هوادار هتاک و بقیه هتاکها در سالهای قبل مورد بازخواست قرار میگرفتند، امروز اینگونه به خود جسارت نمیدادند که آنچه خود لایقش هستند را به زبان بیاورند. حال سؤال این است که آیا اگر بانوان در ورزشگاه نباشند محیط ورزشگاه فرهنگی و اخلاقی میشود؟ پاسخ را میتوان از لابهلای برگهای تاریخ فوتبال باشگاهی پیدا کرد؛ «نه»!
با وجود این چیزی از کمکاریهای آقایان در طول تمام سالهای گذشته کم نمیشود. آقایانی که شاید امروز هم بدون توجه به تبعات بینالمللی راحتترین راه را برای فرار از مشکل پیش آمده انتخاب کنند.
- 10
- 3