به گزارش خبرورزشی، بالاخره حضور پرسپولیس در فینال لیگ قهرمانان آسیا این فرصت را به فوتبال ما داد که یا به اجبار فیفا و کنفدراسیون، یا به تصمیم مقامات ورزش ایران، زمینه حضور خانمها برای تماشای این دیدار فراهم شود. بعد از بازی نیز عکسهای زیادی از خانمهایی که به ورزشگاه رفتند منتشر شد، اما این تمام ماجرا نبود.
همه خانمها مثل دخترهای محمود خوردبین و علی پروین، یا مثل آشناهای فلان مقام مسئول ورزش و فدراسیون این شانس را نداشتند که به راحتی با اتوبوس وارد ورزشگاه شوند و عکس سلفی بگیرند. تعداد زیادی از بانوان نیز پشت درهای آزادی ماندند و با چشمان اشکبار ورزشگاه را ترک کردند. یکی از همین خانمها در گفتگو با خبرورزشی، از وضعیتی که در ورزشگاه آزادی تجربه کرد، گفت و گلایههای خود را مطرح کرد.
* لطفاً خودتان را معرفی کنید.
من ندا بایمانی هستم. از اهواز برای دیدن بازی پرسپولیس – کاشیما آمدم.
* چه شد که تصمیم گرفتید از اهواز بیایید و به ورزشگاه هم بروید؟
خب من و چند نفر از دوستانم عاشق فوتبال هستیم. وقتی از طریق رسانهها متوجه شدیم امکان حضور بانوان برای این بازی وجود دارد خودمان را به تهران رساندیم. روز بازی هم چند نفر از دوستانمان از صبح به ورزشگاه رفتند و حوالی ساعت ۱۱ بود که تماس گرفتند و گفتند مثل اینکه خانمها میتوانند به ورزشگاه بروند، ما هم که مطمئن شدیم از هتل به سمت ورزشگاه رفتیم.
* آنجا چه اتفاقاتی افتاد؟
ببینید آنهایی که به ورزشگاه رفتند همگی آشنا داشتند و با پارتی اسمشان در لیست قرار گرفته بود. من دیدم یکی از روزنامهها تیتر زده بود ورود بانوان این بار بدون گزینش بوده که این خبر کذب محض است، چون همه خانمهایی که با اتوبوس رفتند، از قبل مشخص شده بودند. اتوبوس آنها از جلوی چشم ما رد شد و به راحتی داخل ورزشگاه رفت، از طرف دیگر اتوبوس خانمهای ژاپنی هم با عزت و احترام کامل وارد ورزشگاه شد، اما در مورد ما...
* بیشتر توضیح دهید.
متأسفانه برخورد مناسبی با خانمهای بیرون ورزشگاه نشد، حتی کار به یگان ویژه و گشت ارشاد هم رسید. در حالی که خانمها فقط خواهان حضور در ورزشگاه بودند و مؤدبانه خواسته خود را میگفتند، حتی فراتر از این، با خواهش و تمنا و گریه به دنبال ورود به ورزشگاه بودند. من خیلی از دختر خانمها را دیدم که واقعاً گریه و التماس میکردند. به ما میگفتند داخل جا نیست، در حالی که جا بود. بعد گفتند جا برای ۲۰۰، ۳۰۰ نفر هست، اما شما تعدادتان زیاد است و بیش از ۴۰۰ نفر میشوید، گفتیم ما شده جمع و جور مینشینیم یا حتی ایستاده بازی را نگاه میکنیم، فقط به ما اجازه ورود بدهید.
* اما یک گروه دیگر از خانمها هم بعد از شروع بازی وارد شدند.
بله، حدود ساعت شش و نیم یعنی زمان شروع بازی بود که خانمی که خود را از فدراسیون معرفی میکردند و من دقیقاً اسمشان یادم نیست، آمدند و گفتند شاید بتوانیم شما را به داخل ببریم. بعد سه اتوبوس آمد و ما سوار شدیم. تعدادمان زیاد بود شاید ۲۰۰، ۳۰۰ نفر میشدیم. همگی خوشحال شده بودیم. اتوبوسها از در ورودی داخل شدند، اما نزدیک گیتهای ورود به جایگاهها که شدیم، اتوبوسها ایستادند، بعد از چند دقیقه دیدیم اتوبوس دنده عقب آمد و دور زد و دوباره ما را بردند بیرون ورزشگاه و پیاده کردند.
پرسیدیم، گفتند اجازه ندادند هر سه اتوبوس خالی شود و فقط اتوبوسی که همان خانم مسئول فدراسیون داخل آن بود با خانمهای آن اتوبوس توانستند به ورزشگاه بروند. وقتی گفتند سوار اتوبوسها بشوید که شما را ببریم ورزشگاه، نمیدانید چقدر خوشحال شده و با چه ذوقی سوار شدیم ولی متأسفانه چنین برخوردی شد. باور کنید از دیشب ساعت ۱۰ که برگشتم هتل صدبار نشستم و صحنههای دیروز را مرور کردم و اشک ریختم. بدترین حس را داشتم وقتی دیدم عدهای داخل هستند و ما بیرون. مایی که جونمون رو برای فوتبال میدیم. ما از شهرستان اومدیم و این رسم مهماننوازی نبود. دیشب دو ساعت هم نخوابیدم، دردناک بود.
* ظاهراً شما بالاخره به ورزشگاه رفتید، اما بعد از پایان بازی.
بله، یکی از آقایان که عموی دوستم بود بعد از بازی حدود ساعت ۱۰ شب که همه رفته بودند، گفت: لااقل بیایید داخل ورزشگاه را ببینید. ما هم رفتیم و با دیدن ورزشگاه خالی، چند عکس گرفتیم و حسرت خوردیم و برگشتیم. باور کنید خیلی از خانمهایی که با آشنابازی وارد ورزشگاه شدند اصلاً از فوتبال سر در نمیآوردند. چند نفر از آنها بعد از نیمه اول آمده بودند بیرون در محوطه قدم میزدند، چون حوصلهشان سر رفته بود.
* صحبت دیگری دارید.
اینطور تبعیض گذاشتن بین خانمها کار درستی نیست. فدراسیون فقط به اجبار فیفا و AFC خانمهای گزینش شده را به ورزشگاه راه داد وگرنه آنها قصد انجام این کار را نداشتند و ندارند.
- 14
- 4