به گزارش خبرآنلاین، ورزشگاه جدید میلان در معنای واقعی کلمه، بینقص و کامل است. هرچند از ورزشگاه سنسیرو کوچکتر است اما به مراتب از محیطی دوستانهتر و گرمتر برخوردار و مهمتر از هر چیزی، این ورزشگاه فقط و فقط متعلق به آنهاست.
در حال حاضر روسونریها از ورزشگاه سنسیرو بهصورت مشترک با تیم همشهریشان یعنی اینترمیلان استفاده میکنند. در سال ۱۹۷۹ جوزپه مهآتزا (برترین گلزن تاریخ باشگاه اینتر میلان و برندهی دو جامجهانی ۱۹۳۴ و ۱۹۳۸) درگذشت و در تاریخ ۳ مارس ۱۹۸۰، شهرداری میلان به افتخار این اسطوره، نام این ورزشگاه را به جوزپه مهآتزا تغییر داد.
در حقیقت شهرداری میلان صاحب این ورزشگاه است نه این دو باشگاه. این بدین معناست که میلان از محل فروش بلیط هیچ سهمی نمیبرد و تمام عواید روز مسابقه مستقیماً به بخش عمومی وارد میشود. حتی بر طبق گزارش روزنامه گاردین، قرمزومشکیپوشان میلان برای بازی در این زمین رقمی حدود ۵ میلیون یورو به شهرداری میلان پرداخت میکند. شرایط روسونری پیش از حضور مالک متول چینی همانند دانشجوی کالجی خصوصی بود که به امید آیندهای بهتر هر آنچه در دست داشتند به فروش میرساندند.
اما موضوعی همانند زهری کشنده بر بدن این تیم تزریق میشد این بود که هواداران این تیم در سالهای اخیر برای حضور در ورزشگاه جهت تماشای بازی تیمشان، چندان تمایلی به خرج نمیدادند. بر اساس آمار منتشره، در ۱۹ بازی خانگی فصل گذشته میلان، به طور متوسط ۴۰ هزار نفر در هر دیدار بلیط بازی را خریداری کردند.
این در حالیست که جوزپه مهآتزا از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۸، در هر بازی به طور میانگین میزبان ۶۱ هزار تماشاچی بود. البته در همه این سالها سنسیرو در بازی با یوونتوس مملو از تماشاچی میشد اما نکته مهم نیز در همینجا نهفته بود؛ میلانیها برای پر کردن ورزشگاه خانگیشان، به یوونتوس نیازمند بودند.
حال زمان آن فرا رسیده که روسونریها با حضور مالکین جدید و ثروتمندشان، برای پیشرفتهای آینده ابتدا یک گام به عقب برداشته و به یک ورزشگاه جدید و کوچکتر نقل مکان کنند. ورزشگاهی جدید که در زمان حضور سیلیو برلوسکونی طرحش به تصویب رسید و میتواند در اولویت مالک جدید قرار بگیرد. ورزشگاهی با ظرفیت ۴۸۰۰۰ نفر، یعنی تقریباً نصف ظرفیت کنونی سنسیرو و همتراز با میانگین تماشاچیان کنونی این تیم.
شاید در نگاه اول اینطور بهنظر برسد که باشگاه بزرگ و میلان با احداث این ورزشگاه، رو به نزول خواهد رفت اما واقعیت این است که آنها باید خود را با شرایط روز ایتالیا وفق دهند. باشگاههای ایتالیا در حال حاضر بیشتر از طریق حق پخش تلویزیونی کسب درآمد میکنند.
طرفداران فوتبال در این کشور هر روز کمتر و کمتر به حضور در ورزشگاهها رغبت نشان میدهند. بر اساس آخرین آمار منتشره، حتی یوونتوس نیز با وجود قهرمانیهای متوالی در سریآ، فصل گذشته تنها در ۶ دیدار موفق به فروش تمامی بلیتهای ورزشگاه ۴۱ هزار نفریاش شده است.
هرچند پوشش تلویزیونی مسابقات در ایتالیا چیزی شبیه فاجعه است اما با توجه به اینکه در ورزشگاهها ردیفهای پایینی از دید کافی بر روی زمین مسابقه برخوردار نیستند و ردیفهای بالایی نیز تسلطی بر اتفاقات میدان ندارند، پس تفاوت چندانی میانِ حضور در ورزشگاهها و یا نشستن پای گیرندههای تلویزیونی وجود ندارد و شاید حتی برد با بینندههای تلویزیونی و خانگی باشد.
یک ورزشگاه کوچکتر به معنی یک ورزشگاه با صندلیهای خالی کمتر، بلیتی شاید گرانقیمتتر و تماشاگرانی پرهیجانتر از بینندگان تلویزیونی. این به معنی اینست که بینندگان تلویزیونی نیز پس از دیدن این شور و محیطی پر از هیجان، به مرور به حضور بیشتر در ورزشگاه کشیده شده و استادیوم پرتر از گذشته خواهد شد.
به این ترتیب عواید حاصل از بلیتفروشی و تبلیغات دور زمین نیز به جیب باشگاه سرازیر خواهد شد نه دولت.برای پی بردن به اهمیت این موضوع کافیست نگاهی اجمالی به یوونتوس بیاندازید. پس از ساخت ورزشگاه اختصاصی این تیم (استادیوم یوونتوس) در ۸ سپتامبر ۲۰۱۱، درصد باختهای بانوی پیر ایتالیا به طرز چشمگیری کاهش پیدا کرده و درآمدهای آنها در سال ۲۰۱۴ یعنی تنها طی سه سال، ۳ برابر (از ۱۳ میلیون یوره به ۴۰ میلیون) شد.
بیانکونریها در درون ورزشگاه اختصاصیشان از چندین رستوران و مرکز خرید و حتی فروشگاه مواد غذایی برخوردار هستند. این بدین معناست که مردم بجز موارد مرتبط به فوتبال نیز به این ورزشگاه مراجعه میکنند. نکته کلیدی تمام این اقدامات نیز همین است. سران یوونتوس از ورزشگاه خانگی و اختصاصیشان حتی زمانی که بازیکنانشان در آنجا حضور ندارند نیز کسب درآمد میکنند.
پول بیشتر به معنی توانایی بیشتر برای خرید بازیکنان با کیفیتتر و البته توانایی نگه داشتن بازیکنان کلیدی تیم در برابر پیشنهادات اغواکننده تیمهای همچون بارسلونا، رئال، منچستر یونایتد، منچسترسیتی و حتی پاریسنژرمن است. یوونتوس اثباتی زنده برای اثبات حقانیت این امر است.
مسئول پروژه استادیوم جدید میلان، شرکت طراح ورزشگاه آلیانتسآرنا بایرن مونیخ و همچنین ورزشگاه آشیانه پرندهی چین بود و در طراحی استادیوم جدید میلان، یک هتل، یک آکادمی فوتبال، چند رستوران و محل تمرین را در نظر گرفت. همچنین جدا از پارکینگ، امکان عایق صدا برای این ورزشگاه فراهم شده تا صدای تماشاگران در داخل زمین بماند. با توجه به این ویژگی، میلانیها حتی قادر به برگزاری کنسرتهای بسیار بزرگ در ورزشگاه جدیدشان خواهند بود.
این روزها دیگر استادیومها دیگر تنها محل برگزاری یک و یا دو مسابقه در هفته نیست. استادیومها در عصر کنونی به یکی از جذابیتهای توریستی هر شهر مبدل شدهاند و بر ارزش آرشیتکتی و معماری هر شهر افزوده و باعث زیباتر شدن و مدرنیتهتر شدن آن شهر میشوند.
هزینهی انجام این پروژه در مقابل سودهای آینده مبلغی بسیار ناچیز است. بر اساس برآوردهای اولیه احداث این ورزشگاه چیزی حدود ۳۰۰ میلیون یورو برای صاحبان چینی میلان خرج خواهد داشت. هزینهای که به نظر میرسد با توجه به خریدهای جدید میلان در نقلوانتقالات و امیدواری هواداران این تیم به کسب موفقیت در فصل جاری سریآ، خیلی سریع به صندوق باشگاه بازگردد. از سوی دیگر، روسونری میتوانند همانند یوونتوس، حق نامگذاری استادیوم را نیز به یک اسپانسر قوی واگذار کند تا قسمت عظیمی از هزینه اولیه نیز تامین شود.
به این ترتیب کم و یا زیاد، میلانیها با احداث ورزشگاه اختصاصیشان میتوانند سریعاً درآمدزایی کنند. درآمدی که میتواند روزبهروز نیز افزایش یابد. برای اهمیت وجود یک ورزشگاه اختصاصی به یک نکته ریز دیگر اشاره میکنیم. باشگاه میلان با سابقه و قدمتی دیرینه و کسب افتخارات متعدد، قبل از مطرح شدن پروژه احداث ورزشگاه اختصاصی، خریدار خارجی چندانی نداشت.
اما پس از اعلام رسمی این پروژه به یکباره موجی از پیشنهادات از سوی سرمایهداران خارجی روانه این باشگاه شد. بر اساس ردهبندی مجلهی معتبر فوربس، ارزش فعلی باشگاه میلان چیزی حدود ۳۱۵ میلیون یورو تخمین زده میشود که این رقم در صورت احداث ورزشگاه به بالای ۵۸۰ میلیون پوند خواهد رسید یعنی ارزشی بالاتر از ارزش برند یوونتوس (۴۵۲ میلیون پوند). با وجود این استادیوم میلان باز هم میتواند با ارزشترین برند ایتالیا تبدیل شده و در سطح جهان نیز در جایگاه بسیار بالایی جای گیرد.
موفقیتهای بسیاری در انتظار روسونریها خواهد بود و این تنها شروع کار است.
گذری به فوتبالی داخلی
فوتبال در سرتاسر جهان به امری درآمدزا برای باشگاهها مبدل شده است اما این قضیه نه تنها در ایران عملی نشده، بلکه با موانع بسیاری نیز همراه است. دو تیم بزرگ کشورمان یعنی پرسپولیس و استقلال با وجود قدمت بالایشان همچنان از وجود سادهترین امکانات بیبهرهاند. اما واقعیت این است که در صورت واگذاری این دو تیم به بخش خصوصی، احداث یک ورزشگاه ۴۵ هزار نفری برای این دو تیم دور از انتظار نیست.
هزینه آن نیز به راحتی از طریق جذب اسپانسر، سرمایهگذاران داخلی و حتی فروش سهام به هواداران قابل تامین است. در صورت وقوع چنین امری، ایران نیز همانند سایر کشورها از ورزشگاههای متعدد و استاندارد بهرهمند خواهد شد و میتواند در آیندهای نزدیک میزبانی مسابقات مهم آسیایی را بر عهده بگیرد.
نوید صراف
- 9
- 3