به گزارش جام جم آنلاین، سیدعلیرضا میرعمادی همان روحانی جوانی است که فیلمش این روزها در فضای مجازی دست به دست میشود، همان که مورد تشویق جمعیت حاضر در استادیوم قرار میگیرد و خیلیها با شعار حاجی پرسپولیسی، واکنشی مثبت به حضورش در استادیوم فوتبال نشان میدهند.
اما شاید خیلیها ندانند که این روحانی جوان، صاحب یک صفحه پرمخاطب در اینستاگرام است و به عنوان واعظ فضای مجازی هم شناخته میشود. صبح یک روز گرم مردادی، میزبان این روحانی جوان بودیم و با او از فعالیتهایش گفتیم، کارهایی که به نظر بعضیها غیرمتعارف است و به نظر خود او، نه!
سیدعلیرضا میرعمادی در صفحه اینستاگرامش که ۶۹ هزار دنبال کننده دارد، اینطور معرفی شده:« آسد علیرضا، طلبه، فقط همین! » برای مخاطبان ما چطور خودتان را معرفی می کنید؟
شما به بیوگرافی من در اینستا اشاره کردید، این بیو در حقیقت یک فن برای جذب مخاطب است و به خاطر همین به این شکل نوشته شده. من سیدعلیرضا میرعمادی، طلبه پایه دهم و سال آخر هستم که می شود اتمام سطح دو و معادل لیسانس، مجرد و متولد ۱۳۷۵. پدرم و هردو پدربزرگم روحانی هستند و کلا من در خانواده ای عالم زاده به دنیا آمده ام.
چون در یک خانواده روحانی بزرگ شدید، تصمیم گرفتید روحانی شوید؟
علاقه قلبی خودم بود اما این موضوع هم بی تاثیر نبود، روحانی های خانواده ما، روحانی های خوبی هستند، مردمدارند و این ارتباط خوبشان با مردم همیشه مورد توجه من بوده، من از طفولیت جذب روحانیت شدم، یادم است پنجم دبستان وقتی معلم از بچه ها می پرسید می خواهید بزرگ شدید چه کاره بشوید، تنها کسی که در مدرسه می گفت روحانی، من بودم.
یعنی از همان موقع این هدف را داشتم و از سن ۱۴ سالگی یعنی پایان دوره راهنمایی، وارد حوزه امام خمینی(ه) ازگل شدم و تحت نظر حاج آقای صدیقی ادامه تحصیل دادم. الان هم با اینکه ۲۱ ساله هستم اما معمم شده ام.
شما الان، هم خودتان روحانی هستید، هم پدرتان روحانی بوده، هم پدربزرگتان... سبک زندگی شما با مردم عادی فرق دارد؟
در اصل زندگی که تفاوتی ندارد. روحانی ها هم همان تفریحاتی بقیه انجام می دهند، دارند. ما هم شمال می رویم، ما هم مهمانی می رویم، ولی یکسری محدودیت ها داریم که آن را هم با عشق پذیرفته ایم، مثلا باید شان لباس را در مکان های عمومی رعایت کنیم چون دیگر متعلق به خودمان نیستیم.
مساله دیگر رعایت اصول سبک زندگی اسلامی است. درحقیقت وقتی ما از سبک زندگی روحانیت حرف می زنیم درباره سبک زندگی اسلامی صحبت می کنیم. در سبک زندگی اسلامی چیزی که معیار است این است که ما از مسائل شرعی و حلال و حرام خارج نشویم، چهارچوب این موضوع مشخص است. زندگی اسلامی برمبنای حلال و حرام است. اسلام می گوید انجام واجبات، ترک محرمات.
این ها مسائلی است که همه مردم هم باید رعایت بکنند اما روحانی ها باید یکسری مراعات های بیشتر هم داشته باشند، مثلا ما وقتی به زندگی امیرالمومنین (ع) و حضرت فاطمه زهرا(س) نگاه می کنیم می بینیم که ساده زیستی در این زندگی موج می زده، همین راه را به ما هم نشان می دهد اینکه سبک زندگی روحانی ها باید طوری باشد که از عرف جامعه بالاتر نباشد.
بعنوان یک روحانی، فیلمی که از شما در استادیوم آزادی پخش شده، خیلی سروصدا کرده، چطور شد که پای شما به استادیوم باز شد؟
من از آنجایی که خودم علاقه مند به فوتبال هستم، همیشه مسابقات را دنبال می کنم، این تصمیم را گرفتم.حتی قبل از اینکه معلم بشوم ورزشگاه هم رفته بودم و یکی از مسابقات فوتبال را از نزدیک دیده بودم.
کدام بازی بود؟ یادتان است؟
بله فکر کنم یکی از بازی های جام باشگاه های آسیا بود، بازی النصر عربستان و پرسپولیس. اما آن موقع معمم نبودم به خاطر همین حضورم در ورزشگاه نظر کسی را جلب نکرد. اما معمم که شدم این فکر به ذهنم رسید که با لباس روحانیت به ورزشگاه بروم. دیدم یکی از فعالیت های خوبی که در ورزشگاه ها می شود انجام داد همین حضور در بین قشر جوان است.
جمعیت زیادی از ورزشگاه های ما را جوانان تشکیل می دهند و متاسفانه ما در این فضا حضور نداریم. بیشتر در فضاهایی حضور داریم که جوان از آنجا دور است، اما اگر همین حضور را در فضایی داشته باشیم که جوان هم هست، قطعا دوستی ایجاد می شود، رفاقت بوجود می آید و جوان به روحانیت هم جذب می شود. بالاخره ما باید خودمان سعی کنیم به یک فضاهایی نفوذ کنیم، شاید همه جوان ها مسجد نیایند، ما این ها را کجا باید ببینیم!؟ کجا باید با این جوان ها رفیق شویم؟
واکنش جوان هایی که می گویید شما را در ورزشگاه کنار خودشان دیده اند چطور بوده؟
عالی...خیلی ها می گویند حاج آقا بیا یک سلفی با ما بینداز. در این چند بار حضورم در استادیوم، تا حالا جوان ها حدود ۴۰۰ تا سلفی با من انداخته ام، حتی بعد از بازی این عکس ها را برای من می فرستند، یا در صفحات خودشان در اینستاگرام به اشتراک می گذارند و من را تگ می کنند.
حالا شما ببینید کجا این فرصت پیش می آید که جوان بیاید به یک روحانی بگوید بیا با هم سلفی بیندازیم؟ اینکه جوان خودش را درکنار روحانیت ببیند، ببیند این روحانی روی همین سکوهای ورزشگاه کنار او نشسته، او هم دغدغه ورزش را دارد، نرفته در جایگاه بنشیند، خودش را جدا از بقیه ندیده همین یک حرکت خوب است. اینجا شاید چند نفر به روحانیت بیشتر علاقه مند بشوند، بعد که علاقه مند شدند بنشینند پای حرف هایش و به اسلام نزدیک تر شوند.
تصاویری از شما در همین ورزشگاه آزادی منتشر شده که درحال اقامه نماز جماعت هستید؟
بله من این را هم یکی از برکات حضورم در ورزشگاه می دانم. ، اولین باری که به همراه چند نفر از تماشاچی ها نماز جماعت خواندیم، بازی ایران و ازبکستان بود، بازی ملی بود و به نظرم خود این حرکت خیلی ارزشمند بود.
از قبل برایش برنامه ریزی کرده بودید؟
نه اصلا. فکر کنم بازی نیم ساعت قبل از اذان بود، اذان که گفته شد من رفتم نمازخانه نماز بخوانم دیدم چقدر نمازخوان آنجاست، دیدم همه می خواهند فرادی نماز بخوانند که با حضور من نماز به صورت جماعت خوانده شد.
البته این را هم این وسط بگویم که واقعا شرایط نمازخانه های ورزشگاه آزادی افتضاح است، یک فضای کوچک در هر جایگاه به نمازخانه اختصاص داده شده که نهایتا ۲۰ نفر بتوانند کنار هم بایستند و نماز بخوانند، همیشه در این نمازهای جماعتی که من آنجا خوانده ام ده ها نفر پشت در منتظر ایستاده اند چون داخل جا نبوده.
همین حرکت شما هم خیلی مورد توجه قرار گرفت و عکس های زیادی از آن منتشر شد.
بله، خیلی ها از نماز جماعت ما عکس گرفتند، خیلی ها عکس ها را در اینستاگرام برای من فرستادند. حتی بعضی ها کامنت گذاشتند مگر استادیوم نمازخانه دارد!؟ من بعد از بازی ازبکستان دیدم که این حضور چقدر اثر خوبی دارد، تصمیم گرفتم در بازی های داخلی هم حضور داشته باشم و از آنجایی که پرسپولیسی هستم گفتم در بازی های پرسپولیس به ورزشگاه بروم، البته به دوستان روحانی ام که استقلالی بودند هم پیشنهاد دادم که شما هم بیایید در بازی های استقلال به ورزشگاه بروید و بین جوان ها حضور داشته باشید.
درهرحال این حضورم واقعا بین خود تماشاچی ها با استقبال روبه رو شد، همانطور که در فیلمی که منتشر شده می بینید همه من را تشویق می کنند و می گویند حاجی پرسپولیسی...خیلی ها می گویند حاج آقا دمت گرم.
حاج آقا ایول. فکر می کنم این اتفاق کوچکی نیست، من الان با خیلی ها در استادیوم رفیق شدم، خیلی ها شماره ام را گرفته اند، الان دوست هستیم صحبت می کنیم، خیلی ها آدرس اینستاگرامم را گرفتند پیام دادند، بالاخره این رفاقت بین نسل جوان و منِ روحانی حاصل شده و به نظرم همین اتفاق خوبی است.
من نمی گویم صدهزار نفر، اگر بتوانم یک نفر را هم در این حضورم در ورزشگاه به اسلام علاقه مند بکنم، همین کافی است. مگر منِ روحانی وظیفه ای جز این دارم؟ قطعا شما اگر بخواهی دینت را تبلیغ بکنی، دینت را به همه بشناسانی، اول باید محبت ایجاد کنی، اول باید نشاط ایجاد کنی. یکی از حرف های زیبایی که آقای روحانی می زنند و من خیلی قبول دارم همین موضوع است که نشاط در جامعه باید باشد، امید در جامعه باید باشد تا شما بتوانید اسلام را به همه بشناسانید.
این حضور دیگر چه اثراتی داشته، بالاخره همیشه که یک روحانی بین تماشاچی های فوتبال حضور ندارد!
خیلی وقت ها تماشاچی ها می خواستند، حرفی بزنند، بددهنی بکنند، تا چشم شان به من می افتاد می گفتند که حاج آقا اینجاست رعایت کنید. این شاید حرکت کوچکی باشد اما وقتی ما می گوییم که ورزشگاه های ما فضای مسمومی دارد، همین حرکت هم مثبت است. البته من چون نمی خواهم برای جوان ها، مصداق برج زهرمار باشم، خیلی وقت ها هم بلند می شوم می روم کنار تا آنها هم تفریحشان را بکنند هم تشویقشان را. دوست ندارم حضورم فضا را برایشان سنگین بکند، همین که چند نفر هم بدون تذکر من رعایت بکنند و حرف زشت نزنند برای من کافی است.
با لیدرهای پرسپولیس هم دوست شده اید؟
بله الان دیگر با چندتایشان رفیق هستیم، مثلا با عباس اسماعیل بیگی، سعید طاهری. این، لیدرها هستند که تماشاچی ها را هدایت می کنند و قطعا اگر من بخواهم در ورزشگاه حرکت فرهنگی ای انجام بدهم به کمکشان نیاز دارم.
حضور شما در ورزشگاه بین دوستان روحانی تان چه واکنش هایی داشته؟
هم خوب، هم بد...خیلی ها گفتند حاج آقا خجالت نمی کشی؟ چرا با لباس رفتی ورزشگاه؟ نقدهایی شد اما خیلی از بزرگان هم تشویق کردند از جمله حاج آقای زائری، حاج اقای مومنی، حاج آقای دانشمند. خودم فکر می کنم من با در کنار مردم بودنم، شان لباس را پایین نمی آورم و هیچ کار منافی لباسی هم انجام نمی دهم که مورد نقد قرار بگیرد. اصل مساله این است که فوتبال یک تفریح سالم است و ما با حضورمان در این فضا می توانیم نشان بدهیم که اسلام مخالف تفریحات سالم نیست.
شما فقط طرفدار ورزش هستید یا خودتان هم ورزش می کنید؟
من از سن هشت سالگی تکواندو کار می کردم، دان دوی تکواندو را هم گرفتم، در وزن منفی ۴۵ هم برنز کشوری دارم. آن موقع خیلی بدنم روی فرم بود، اما از وقتی وارد حوزه شدم، به دلیل مشغولیات درسی که پیش آمد و اینکه ما از شنبه تا ۵ شنبه باید درس می خواندیم از فضای ورزش رزمی و حرفه ای دور شدم.
شما بعنوان واعظ فضای مجازی هم شناخته می شوید، چطور شد که این فضا را برای فعالیت انتخاب کردید؟
سه، چهار سال پیش مقام معظم رهبری صحبت بسیار خوبی داشتند، فرمودند که اگر من رهبر نبودم، در فضای مجازی کشور مدیریت می کردم. ایشان به ما راه را نشان دادند، اهمیت فعالیت در فضای مجازی را نشان دادند، باز در صحبت های دیگری فرمودند که اگر فضای مجازی را نیروهای انقلابی پر نکنند، کارفرهنگی نداشته باشند، عرصه به دست غربی ها و دشمنان انقلاب می افتد. این یک حقیقت است، همانطور که ما الان می بینیم اگر در اینستاگرام یک پیج مذهبی باشد، مقابلش ۵۰ تا پیج شبهات اعتقادی وجود دارد. پس مبنای شروع کار من حرف حضرت آقا بود و چون احساس کردم اینستاگرام اثرگذاری بیشتری دارد، در این فضا فعالیت بیشتری دارم.
هدف را در فعالیت در فضای مجازی بر چه اصلی گذاشتید؟
هدفم نشان دادن زندگی یک طلبه معمم بود، یک روحانی ساده که هیچ ادعایی هم ندارد. ما واقعا با مردم دیگر هیچ تفاوتی نداریم. دوست داشتم مردم این را ببیند، ببیند یک طلبه هم درست مثل آنهاست، این خیلی مهم است. نکته بعدی رسیدگی به مسائل اجتماعی و فرهنگی است، امر به معروف و نهی از منکر، نشان دادن سبک زندگی اسلامی.
الان صفحه شما در اینستاگرام جزو پرمخاطب ترین هاست و بیش از ۶۹ هزار دنبال کننده دارد، چطور این همه مخاطب را جذب کردید؟
من روز اولی که وارد اینستاگرام شدم اصلا نمی دانستم دنبال کننده چیست، اما تصمیم گرفتم در این فضا فعالیت کامل داشته باشم، قوانینش را یاد بگیرم و رعایت کنم و الان هم وقتی که برای اینستاگرام می گذارم جدا از بحث ها و مطالعات علمی و منبر آماده کردن، حداقل روزی دوساعت است.
در همین فضای مجازی تصویری هم از شما و دیگر دوستانتان منتشرشده در حالی که بیل و کلنگ به دست گرفته اید و مشغول کار جهادی هستید، درباره این تصویر هم توضیح می دهید؟
بله یکی از کارهایی که ما با گروه وعاظ انقلابی همین چند روز پیش انجام دادیم بازدید از سرای احسان بود.گروه وعاظ انقلابی از واعظان معروف تهران هستند، حاج آقا مهدی دانشمند، حاج آقا سیدحسین مومنی، حاج اقا احسان بی ازار تهرانی، حاج آقا سیدجلال موسویان، حاج آقا علی سعیدیان، حاج آقا مهدی دهقان که منبری های معروف تهران هستند، من هم به عنوان واعظ فضای مجازی عضو این گروه هستم.
ما هفته گذشته بعد از بازدید اولیه ای که از سرای احسان داشتیم و نیاز سنجی ای که آنجا انجام شد، برای کار جهادی به این مرکز رفتیم. مشکل لوله کشی وجود داشت که همه در کنار هم کار کردیم. فلسفه این کار هم همان فرمایش مقام معظم رهبری بود که می فرمایند مملکت فقط با کار جهادی جلو خواهد رفت. البته بعد از انتشار این عکس ها واکنش ها باز هم متفاوت بود، خیلی ها تشویق کردند، خیلی ها زیر عکس ها پیام گذاشتند، حاج آقا چرا این جوری بیل می زنی؟
حاج آقا پس چرا لباست تمیز است؟ حاج آقا ریا نکن... درحالیکه من فکر می کنم بزرگترین ریا این است که ما برای خوشایند دیگران یا ترس از انتقاد دیگران، کاری را انجام بدهیم یا ندهیم، مثلا عکس نگذاریم مبادا که بگویند ریا کرده اید. من معتقدم که دوره پنهانی کار کردن و در خفا کار کردن گذشته، باید کار خیر را با صدای بلند فریاد زد تا عمومیت پیدا کند.
- 15
- 3