جواد خیابانی هنوز سر پل ذهاب است. او حالا دیگر می گوید وارد فاز ساخت خانه شده اند. می خواهد کار را یکسره کند و بعد برگردد. می خواهد مردم کرمانشاه حتی لحظه ای احساس تنهایی و غربت نکنند. شاید رفتارهایش همچنان همراه با جوزدگی و گفته هایش حتی فراتر از باور باشند اما دارد کارش را می کند و جالب این است که مردم آن منطقه باورش کرده اند. در کرمانشاه کسی او را نه به اشک هایش می شناسد، نه به سوتی هایش در حین گزارش فوتبال. جواد برایشان در مقام یک ناجی است که ایستاده تا مشکلاتشان بعد از زلزله حل شود. به همین دلیل هم هست که برایش کیسه ای نامه می نویسند.
با او در این باره همکلام شده ایم.
وضعیت چطور است. پویش ۱۰ هزار کانکس به کجا رسید؟
واقعا از مردم ممنونم. خب معلوم است که به آن مرز ۱۰ هزار تا نرسیدیم ولی هر کسی به اندازه توانش دارد کمک می کند. از ۱۰ هزار تایی که خواستم حدود ۲ هزار تایی تا به حالا رسیده. این انتقال و نصب و راه اندازی شان هم کار سختی است. فکر کن کانکس ها باید برسند تا اینجا و بعد نصب شوند و به کارگیری شان کنیم.
کلی هم هزینه انتقال دارد. راننده ها مجانی کار می کنند؟
راستش برای کامیون هایش خیلی کسی کمک نکرد. راننده بیچاره سختش است. من نمی گویم راننده ها مجانی بیایند. اگر یک خیری پیدا می شد و هزینه انتقال کانکس ها و سایر اجناس را می داد،خیلی خوب بود.
مراسم شب یلدا چطور پیش رفت؟
آن هم خوب در آمد. همه برنامه ها شکر خدا به درستی پیش می رود.
کلی نامه برای تان آمده بود.
این نامه ها را دادم بچه ها دسته بندی کردند. به تک تک شان جواب می دهم.
شده اید مثل رئیس جمهور پیشین!
نه بابا میلیونی نیست نامه ها. تعدادشان ۵ یا ۶ هزارتا هست که همه را می خوانیم و فقط آنهایی که مربوط به زلزله باشند را برایشان اقدام می کنیم. کل نامه ها دو یا سه خط است و سی ثانیه خواندن شان زمان می برد. بعد افراد امینمان در هر منطقه را می فرستیم و اگر نوشته ها صحت داشته باشد، به آنها رسیدگی می کنیم. من فقط اجازه دارم این پول ها را خرج بازسازی آثار زلزله بکنم. مثلا در این نامه ها از جاهایی که زلزله نشده هم در خواست کمک شده، یک بنده خدایی از سرطان رنج می برده، درخواست کمک کرده است. ولی من از نظر شرعی هم اجازه این کار را ندارم. پول ها را به من سپردند که فقط به زلزله زده ها کمک می کنیم. مردم راضی نیستند. اگر مردم راضی باشند این کار را می کنم. حتی مردم می گویند چرخ خیاطی می خری می دهی به مثلا هانیه کوچولو، کانکس را می خری می دهی به فلان خانواده در آن روستا. من هم امینشان هستم و مکلف به انجامش.
وقتی تهران زلزله آمد هم تهران نبودید؟
نه من کرمانشاه بودم. همان لحظه ای که تهران زلزله آمد، اینجا هم لرزید. گفتم احتمالا باید همه چیز را جمع کنم ببرم تهران که شکر خدا به خیر گذشت(می خندد)
نگار و مادرش دلخور نشدند از این که در آن شرایط ترس و استرس کنارشان نبودی؟
چرا به هر حال حق هم دارند ولی ما خانواده بزرگتری داریم. من از همسرم عذر می خواهم ولی اینجا خانواده بزرگتری داریم. تهران همه چی دارد. من از نگار و مادرش برای نبودن هایم شرمنده ام اما در تهران همه امکانات هست. خیلی نگرانی ندارد. اینجا اما مردم در سختی هستند و فعلا به بودنم نیاز دارند.
الان تقریبا تنها آدم معروفی هستی که ماندی در منطقه ، درست است؟
نه اتفاقا . هنوز هم خیلی ها می آیند. چند روز قبل دیدم خاله شادونه آمده بود. خیلی ها هستند ولی من توی چشم هستم. خیلی ها می آیند و می روند و کمک می کنند. اصلا کرمانشاه را تنها نگذاشتند. یک خانمی هم هست که من ندیدم شان ولی فعال اجتماعی هستند انگار و درباره شان شنیدم و خیلی های دیگر که در منطقه حضور دارند.
این مردمی که هنوز کانکس ندارند، چه باید بکنند؟
الان اینجا دیگر داریم می رویم به سمت خانه ساختن. این یک بسیح ملی می خواهد. ۲۵۰ تا روستا کلا خراب شده، هر شهر متمولی اگر یک روستا را با همت شهرداری ها و کمک های مردمی اش متولی شود و بسازد. تا عید تمام این مردم خانه دارند. بزرگترین روستای ویران شده کوییک است با ۲۰۰ تا خانه که هر کدام از خانه هایش ۵۰ میلیونی هزینه دارد. تهران نمی تواند این روستا را بسازد؟ رشت نمی تواند؟ روستاهای کوچکتر را هم شهرهای کوچکتر بسازند. شهرداری ها، بیایند هر کدام یک روستا را بسازند. دیگر الان کانکس هم درمان نیست. از اینجا به بعد مردم سرپناه دائمی می خواهند. مردم کار می خواهند.
ایجاد اشتغال که خیلی راحت نیست.
نیست اما باید کاری بکنیم. مثلا به یکی چرخ خیاطی می دهیم .یکی با کانکسش نانوایی زده و نان می پزد و مردم می خورند. کار هم دارد می کند. این کارها را هم می شود کرد.
اگر از این ۱۰ هزار تا کانکس مورد نیاز ما ۲هزار تا دادیم خب، ۱۰۰۰ تا خانه هم می توانیم بسازیم. کل ایران باید همت کند که مردم بروند به خانه های شان. هیچ چیزی از هیچ کسی کم نمی شود. به بعصی از کارخانه ها زنگ می زنم. می گویند اولش کمک کردیم. مگر برای بچه ات یک دست لباس بخری، دیگر نمی خری؟ بابا این مردم هم گناه دارند. بیایید همه با هم کمک کنیم.
اینجا ۶۰ هزار نفر آواره اند. ۶۰ هزار تا آب و نان و کنسرو در روز می خواهیم. مشکلات هنوز هم هست، باز هم کمک کنید. البته الان مغازه ها راه افتاده کمی مشکل خوراک حل شده است. اما الان این جماعت به خانه و مسکن نیاز دارند. خیلی هم این سرپناه لازم است. البته راه اندازی مدرسه ها، خانه های فرهنگ، استادیوم ها و سایر اماکن زندگی برای شان از اولویت هاست.
در حقیقت وارد فاز بازگشت به زندگی شده اید؟
دقیقا همین طور است. الان بازگرداندن زندگی مهم است. الان دیگر جشن یلدا را بعد از چهلم قربانیان حادثه گرفتیم. رخت سیاه را از تن این مردم در آوردیم. حالا اما وقتش است که کمک کنیم برای شان خانه بسازند. این ها قبل از زلزله هم چیز زیادی نداشتند. الان چطور بعد از این مصیبت و بی کمک مردم خانه های شان را بسازند؟ این عزم ملی را راه بیاندازیم. کرمانشاه آباد شود. چه ایرادی دارد؟ بعد از کرمانشاه برویم که روستاها همه از نو بازسازی شوند. یک همت عالی می خواهد. کل کشور این خانه ها را نو کنیم که دیگر از این داغ ها به دلمان نماند. هر خانه ای را اگر از نو بسازند می شود ۳۰ میلیون که اگر باز زلزله آمد، دیگر این طور نشود.
مطمئنید که با این قیمت ها می شود خانه ساخت؟
ما الان داریم خانه ضد زلزله ۷۰ متری می سازیم، با واحدی ۳۵ میلیون تومان. در کوئیک ، قلعه باباجانی و روستاهای دیگر نیروهای امدادی دارند می سازند. به راحتی می شود تا عید همه این خانه ها را ساخت. سی روزه هم تمام می شوند. باید اول وضعیت تملک زمین ها مشخص شود. باید بنیاد مسکن و بقیه بگویند این زمین ها مال کی هستند تا بد سرعت بالا برود.
کلا قیمت ساخت هم دارید انگار!
الان دیگر من کارشناس شهرداری و کانکس شدم. ایران کرمانشاه را بسازد. می تواند بسازد. این روستاها با ۲هزار ۵۰۰ میلیون ساخته می شود. ۱۰ هزار میلیارد اختلاسی که به راحتی در سیستم بانکی شد را اینجا انجام بدهید، اینجا می شود لندن، پاریس و من خودم اینجا را برای تان می کنم بهشت. درک می کنم شهرسازی دشوار است ولی آبادی ها که این مشکل را ندارند.
ولی به هر حال قیمت هایی هم که می گویید دور از باور هستند.
من الان روستای ۲۰ خانه ای را دارم می سازم. یک تا دو ماهه از نو می سازم. باید اول زمین ها درست شود. بعد بازسازی آغاز شود. ما داریم خانه های خوب و قشنگی می سازیم.
خانه های یک طبقه؟
همه این ها ویلایی یک طبقه است. عکس یک خانه را برایت می فرستم، رسیده حتی به سقف. به زودی می روند در مرحله نازک کاری. این خودش اینجا یک نظام اشتغال ایجاد کرده است. این خودش یک عشقی ایجاد کرده و شغلی می سازد. پول بریزیم، مردم هم می آیند کمک می کنند. خیلی از شرکت ها گفتند ماشین آلات رایگان می دهد. هر مرکز استان می تواند یک کاری کند. بازسازی کل یک روستا را در دست بگیرد.
هر بازیکنی مثلا اگر ۱۰ درصد از قراردادش را بدهد، یک رقم بزرگی می شود. این همه آدم در هر شهر داریم . همه مردم همت کنند. اگر نفری هزار تومان کمک کنند می شود ۵۰ میلیارد تومان، ۵ تا ده بزرگ را می شود ساخت. ببین چقدر پول داریم و درست انجام نمی دهیم. من در کمتر از دو ماه روستای عالی را بازسازی می کنم. ویلاهایی می سازیم مثل لواسان، یا شمال. ضد زلزله. ویلایی که مردم نترسند. هر جایی زلزله بیاید همین مشکل اینجا را داریم. مگر می گوییم کرمانشاه مشکل دارد؟ مگر باقی کشور ندارد؟ رباط کریم و جنوب شهر تهران که بدتر است. کی می خواهیم به این فکر باشیم که مقاوم باشیم. شهرداری اجازه ساخت خانه ضد زلزله ندهند.
یکی می گفت بتن چیزی نیست که خاک است و سیمان و آب و کمی شرف. به همه بگویید یک مقدار شرف را چاشنی بتن های مان کنیم. در نظام مهندسی مان باج و پارتی و خاله زادگی نباشد، آن وقت خانه های ضد زلزله خواهیم داشت. چطور اروپایی ها و شرق آسیایی ها توانستند به جایی برسند که خانه های مقاوم برابر زلزله داشته باشند؟در ایران هم می شود این اتفاق بیفتد.
حسابی شور دارید!
بله شور دارم چون می خواهم برای مردم کشورم کاری کنم. حاضرم بروم شهر به شهر گدایی کنم تا هر شهری یک روستا را برای مردم کرمانشاه بسازد. می دانم مردم کمک می کنند و می خواهم به کرمانشاهی های عزیز بگویم هیچ کس شما را تنها نمی گذارد.
فاطمه پاقلعهنژاد
- 15
- 4