هرچه سنش بالاتر میرود خوشتیپتر میشود؛ انگار قرار نیست لحظهای پیدا شود که دیوید بکام دست از خوشتیپی و البته خوشقیافه بودن بردارد؛ زمانی که کارش را برای بازی در منچستر یونایتد هم شروع کرد متفاوت بود؛ بچههای خشمگین «کلاس ۹۲» که به سختی در تمرینات جان میکندند تا به تیم اصلی برسند، رفیق متفاوتی داشتند. دیوید با همه آنها فرق میکرد؛ همانقدر که در زمین تمرین عرق میریخت مواظب تیپ و قیافهاش هم بود؛ عطرهایی که استفاده میکرد خوشبو بودند و بعضاً بازیکنان دیگر آن را کش میرفتند.
برای او فوتبال هم همواره با مد و استایل کلاسیک همراه بوده؛ آن قدر مدل موهای مختلف را امتحان کرده که سخت است مدلی پیدا شود که دیوید آن را امتحان نکرده است. بعدها که حرفهایتر شد، کارش با دنیای مد و استایل هم حرفهایتر پیش رفت؛ حالا هم آن قدر قراردادهای تجاری با مارکهای مد و استایل و زیبایی و مراقبت از پوست دارد که شمارش آنها از دست بسیاری در رفته است. او البته در کنار همسرش که طراح مد و لباس است سعی کرده کارهای انحصاری برای مردان تولید کند. از همکاریاش با برند H&M گرفته تا سایر لباسهایی که در کمپانیاش تولید میشوند. این روزها علاوه بر سفیر برند ساعت سازی «تودور» وارد عرصه دیگری هم شده و وسایل آرایشی بهداشتی «House ۹۹» را تبلیغ میکند. اتفاقاً در حاشیه معرفی این برند در پاریس بوده که مجله «اسپرت استایل» به سراغش رفته و گزارش گفتوگویی متفاوت با او گرفته است. دیوید سعی کرده خیلی مختصر درباره تغییراتی که از ابتدا تا کنون داشته صحبت کند.
۹۹
۹۹ سال مورد علاقه من است؛ در این سال بود که همه چیز برای من حرفهایتر شد؛ هم در عرصه فوتبال و هم زندگی شخصیام. منچستریونایتد در بردن جامها هتتریک کرد؛ واقعاً دیوانهکننده بود. همان سال من ازدواج کردم و پسردار هم شدم. ۹۹ من پدر شدم. آنقدر خوشحال بودم که حتی اسم بروکلین را پشتم خالکوبی کردم. آن خالکوبی، اولین خالکوبی عمرم بود.
خالکوبیهای مختلف
بیشتر خالکوبیهایی که دارم مربوط به افراد خانوادهام است. اسم بچههایم، تاریخهای تولدشان، اسم برادرها و اسم خواهرم را هم تتو کردهام. از آنجا که بیشتر این موارد خالکوبی روابط خانوادگی تنگاتنگی با هم دارند تلاش کردم مراقبت بیشتری از بدنم کنم و همیشه آن را هیدراته نگه دارم.
مراقبت از پوست
این روزها هنوز هم مراقب پوست و بدن خودم هستم. آن روزهای اول از وسایل همسرم استفاده میکردم؛ از کرمهایش و از شامپوهایی که استفاده میکرد. این را هم باید بگویم همسرم همیشه از بهترین محصولات استفاده میکرد و بوی بسیار خوبی داشتند. یادم میآید در رختکن که بودیم بازیکنان به طور خودکار عطری که میزدم را قرض میگرفتند و به خودشان میزدند. آنها هم از عطر من، هم از دئودورانت هایم و هم از پمادهایی که داشتم استفاده میکردند.
متفاوت بودن
خب من همیشه آدمی بودم که مراقب تیپ و قیافهام بودم و خیلی به خودم میرسیدم. آن موقعها مثل الان نبود و خیلی به چشم میآمدم. این روزها دیگر این موضوع در بین فوتبالیستها و ورزشکاران جا افتاده است. میتوانم بگویم ۵ سالی میشود که شرایط در این زمینه خیلی بهتر شده است. نسل جوان که الان کاملاً مراقب زیبایی و مد و استایلشان هستند. این تغییرات را میتوانم در پسرهای خودم حس کنم. به این مورد هم باید اشاره کنم که همین نسل جوان بالاخره الگویی در خانه دارند که به خودشان این همه میرسند.
این روزها
این روزها مردها به سر و وضعشان اهمیت میدهند؛ آنها پی بردهاند که این حق را دارند که مراقبت پوست، مو و ریش خودشان باشند و چهرهای منحصر به فرد و متفاوت داشته باشند. دیگر مثل قبل نیست که با یک تیپ و استایل زندگیشان را سپری کنند. البته باز هم بگویم که زمان من این موضوع خیلی رایج نبود. در واقع در دنیای این ورزش رسیدن به سر و وضع خود نه خیلی دیده میشد نه خیلی خوب درک میشد. حالا به بازیکنان امروزی نگاه کنید؛ اگر قرار باشد فقط یکی دو نفر را نام ببریم باید به کیلیان امباپه و کریس رونالدو اشاره کنیم که استایل منحصربهفردی دارند. آنها کاملاً نقشی کلیدی در برجسته کردن مد و استایل در بین فوتبالیستها دارند. به طوری که انگار دیگر این تیپ و قیافه برایشان یک هویت بصری ایجاد کرده است. این دقیقاً همان چیزی است که مارکها و برندهای معتبر دنبالش هستند: ورزشکارهای خوشتیپ.
بدترین مدل مو
میدانم به چه چیزی دارید فکر میکنید! آن مدل مویی که زمان دیدار نلسون ماندلا در سال ۲۰۱۰ داشتم بدترینشان بود! اگر به عقب برگردیم شاید خیلی به آن مدل مو افتخار نکنم. بافتن موهایم یک اشتباه بود ولی در نهایت اهمیتی نداشت! من ماندلا را دیدم، با هم صحبت کردیم و لحظهای خاص برای من بود. در طول این سالها من مدل موهای مختلفی داشتهام و عاشق آنها بودهام. حتی آن مدل تاج خروسی که در جام جهانی ۲۰۰۲ داشتم و تاجش را بلوند کرده بودم. آن قدر مدل باحالی بود که بچه ها، نوجوانان و حتی کودکان ژاپنی هم رفته بودند کاکل موهایشان را رنگ کرده بودند.
کچل کردن
دورهای که کچل کرده بودم، اوج اوجش بود! صبحها دیگر نمیخواست وقت بگذاری و موهایت را حالت بدهی. هیچ وقت تا آن اندازه احساس راحتی نکرده بودم.
مدل موی امروزی
این روزها بیشتر استایل کلاسیک دارم. این هم به خاطر سن و سال است و فکر میکنم به من میآید: این خود واقعیام هستم. با این حال وقتی آدم دارد فوتبال بازی میکند باید بلد باشد نمایش هم اجرا کند: ورزش یک نمایش هم هست و خوشحالم که در این نمایش شرکت کردم. زیبایی یک چیز منجمد و سفت نیست؛ مردها هم این حق را دارند که با چهرهشان بازی کنند و هویتشان را عوض کنند. همه اینها از علاقه به مراقبت کردن از خود میآید!
تغییر تیپ به مرور زمان
پدرم روزی برایم تعریف کرد در زمان جوانیاش مدل موی آلمانی با کت کوتاه سه دکمه و شلوار راسته مد بود. کسی نمیتواند تیپ و مد را مسخره کند. هرکسی هویت خودش را با این موضوع ساخته و کدهای بسیاری هم دارد. لباس و مدل تو، تو و ارزشهایت را تعریف میکند و خلاصه اینکه از تو کسی میسازد. این روزها حق انتخاب داری که چه کسی باشی؛ میتوانی قیافهات را تغییر بدهی، ریشت را بلند کند یا موهای بلندی داشته باشی. پدرم از یک عطر استفاده میکرد، همین. این روزها بچههایم عطرهای مختلفی میزنند؛ تست میکنند و بعد تغییرش میدهند.
- 15
- 2