بهمن فروتن کارشناس فوتبال که همیشه با اظهارات جنجالی و جالب خود در کانون توجهات قرار دارد و با این شاخصه در ذهن فوتبالدوستان نقش بسته، صحبتهای ویژهای درباره اتفاقات فوتبال ایران و شرایط فعلی تیم ملی انجام میدهد. از او درباره قرعه ایران در جام جهانی، دیدارهای تدارکاتی تیم ملی در آستانه جام جهانی، شرایط فدراسیون فوتبال و مقایسه فوتبال ایران و آلمان سؤال کردیم و جوابهای جالبی شنیدیم. فروتن که در فوتبال ایران هدایت هما، شموشک نوشهر و مس رفسنجان را بر عهده داشته و البته در آلمان هم مربیگری کرده، درباره تفاوتهای برنامهریزی در ایران و سایر کشورها میگوید. به عنوان نمونه او مدعی شد تفاوت فوتبال ایران و آلمان مانند تفاوت آدیداس ایرانی و آلمانی است.
نظرتان درباره قرعه ایران در جام جهانی چیست؟
قرعه جالبی از نظر گروهبندی است. انگلیس و امریکا هم از نظر سیاسی و ورزشی جالب هستند. به این گروه اوکراین هم اضافه خواهد شد و فکر میکنم گروه B جذابترین گروه جام جهانی ۲۰۲۲ قطر خواهد بود. اوکراین در حال حاضر از دیگر تیمها سبقت گرفته و مطمئناً سیاست جهانی اوکراین را به جام جهانی خواهد آورد. زیرا اسکاتلند و ولز تیمهای جالبی برای جام جهانی نیستند. فیفا با محروم کردن روسیه از صعود احتمالی به جام جهانی نشان داد به اصولی که خودش انتخاب کرده پایبند نیست. اگر سازمانی مانند فیفا تابع سیاست نئولیبرال باشد اسکاتلند و ولز را به جام جهانی نمیآورد. در نهایت میتوانم بگویم گروه B از انگلیس، امریکا، ایران و اوکراین تشکیل میشود.
باتوجه به پتانسیل خوبی که در تیم ملی وجود دارد و گروه بهتری که نسبت به دورههای گذشته داریم مردم انتظار صعود به دور حذفی را دارند. شما چه نظری دارید؟
چه پتانسیل خوبی داریم؟ از کجا میدانید پتانسیل خوبی داریم؟ ما با مشکلات فراوان از دور مقدماتی به مرحله نهایی صعود کردیم. ما با غلبه بر عراق، سوریه و لبنان، سه کشور جنگزده و امارات به مرحله نهایی صعود کردیم و وقتی به کرهجنوبی، تیمی که در سطح متوسط جهان قرار دارد برخورد کردیم بازی را باختیم. حالا پتانسیلمان کجاست؟ ما در مقیاس جهانی پتانسیلی نداریم! کرهجنوبی تیمی است که به احتمال زیاد در رتبه چهارم گروه خودشان قرار میگیرد و ما به این تیم باختهایم. ما نمیتوانیم بگوییم پتانسیل داریم زیرا مقابل لبنان بازنده بودیم و دقیقه نود شکست را با پیروزی عوض کردیم. پس به نظر من در این سؤال تجدیدنظر کنیم که چون لژیونر داریم میتوانیم صعود کنیم. تیم ما در مقیاس فوتبال جهان فاقد پتانسیل است. ضمن اینکه الان هم فدراسیون چنین شرایطی دارد و هنوز هیچ برنامهریزی مشخصی برای محک زدن جدی تیم ملی وجود ندارد.
در این شرایط چه راهکاری وجود دارد تا تیم ملی آماده شود؟
پیشنهادی برای اسکوچیچ دارم که هفتهای چند مسابقه با تیمهای لیگ برتری مانند استقلال، پرسپولیس و سپاهان ترتیب بدهد و به صورت داخلی با آنها مسابقه بدهد. وقتی ما برای برگزاری مسابقه با برزیل باید یک و نیم میلیون دلار پرداخت کنیم، آن هم در شرایطی که روغن برای خوردن نداریم بهتر است با استقلال، پرسپولیس و سپاهان بازی کنیم. یکی از شرایط مسابقه، داشتن حریف قدرتمند و بودن کسی در رختکن برای ارنج و کوچ بازیکنان است. وقتی نمیتوانیم تیمها را راضی به برگزاری مسابقه کنیم با تیمهای داخلی مانند استقلال، پرسپولیس، سپاهان و تیم امید بازی و برنامههایی از این دست برای آمادهسازی تیم ملی فراهم کنیم.
دیدار دوستانه با کانادا و اکوادور قطعی شده و خبرهایی مبنی بر دیدار با آلبانی به گوش میرسد. دیدارهای تدارکاتیمان را چگونه ارزیابی میکنید؟
باید سعیمان بر این باشد که دیدارهای تدارکاتی در کشورهای حوزه خلیجفارس برگزار کنیم. از اینکه ما به کانادا برویم کمخرجتر است زیرا هزینههای تیم ملی را برای سفر به کانادا را باید بپردازیم. اما سفرهای اینچنینی تمرینات تیم ملی را چند روز مختل میکند. ما با کوتاهترین زمان میتوانیم با قطر، کویت و حتی عمان که روابط دوستانه خوبی داریم بازی را برگزار کنیم و بازگردیم. حالا حساب کنید سفر به کانادا چند روز طول میکشد و چقدر خستگی دارد؟ یک سؤال از اسکوچیچ دارم. تیم ملی پس از سفر به کانادا چند روز ریکاوری نیاز دارد؟ هر مسابقه اینچنینی خستگیهای زیادی دارد که برگزاری یک مسابقه ارزش تحمیل کردن این حجم از خستگی به بازیکنان را ندارد. تیم ملی ۱۱ روز اردو دارد، حالا حساب کنید با سفر به کانادا چند روز را از دست میدهد؟ به نظر من یک مسابقه با استقلال و پرسپولیس با حضور ملیپوشان در تیمهای خودشان برگزار میکردیم و یکی دو بازی هم همین نزدیکی انجام میدادیم، بهتر بود. ما که اردوی آمادهسازی طولانی نداریم تا بازیکنان با هم هماهنگ شوند. اگر الان اول فصل یا میانه فصل بود، دیدار با کانادا در خانه حریف منطقی بود اما الان آخر فصل است و بازیکنان خسته هستند. اگر بازیکنان کلیدیمان را در چنین سفرهایی از دست بدهیم اتفاق خوبی نیست.
به نظر میرسد دیدار با کانادا برای شبیهسازی دیدار با امریکا برنامهریزی شده است.
این رسم است که برای شبیهسازی برخی دیدارها برگزار شود اما این کار وقتی خوب است که کارهای دیگر مانند فیلمبرداری و آنالیز مسابقات هم دائمی باشد. ما اگر میخواهیم از گروهمان صعود کنیم استفاده از متدهایی که سالیان سال روی آن کار کردهاند کمکی به ما نمیکند. باید نکات علمی دیگری را هم حساب کنیم. وقتی بازیکنان در انتهای فصلی سخت و فشرده به اردوی تیم ملی میآیند باید ببینیم جنبه علمی کدام موضوع مهمتر است. اینکه تیم ملی صرفاً برای شبیهسازی دیدار با امریکا با کانادا بازی کند که نمیشود. این موضوع مهمتر است یا برگزاری یک دیدار بینالمللی با یک تیم. به طور مثال اگر استرالیا حاضر به سفر به ایران باشد یک دیدار تدارکاتی با این تیم برای شبیهسازی دیدار با انگلیس برگزار کنیم. اما برگزاری این دیدار باید به گونهای باشد که از اردوی آمادهسازیمان عقب نیفتیم. پروازهای طولانی خستهکننده است و روزهای زیادی از اردوی ما را از بین میبرد. به طور مثال یک دیدار با ترکیه برگزار کنیم که فاصله چندانی با ایران ندارد.
الان که فیفا روسیه را محروم کرده و روابط خوبی هم با آنها داریم، مسابقهای برگزار کنیم و خیلی زود به ایران برگردیم. از نظر علمی و فیزیولوژی هر بازیکنی که دو ساعت داخل اتوبوس بنشیند باید پیاده شود و راه برود و دوباره بازگردد زیرا پس از گذشت دو ساعت جریان خون در قسمت پایین زانو کند میشود و صدماتی را به بازیکن وارد میکند. حالا بازیکنی که از اینجا به کانادا میرود چند ساعت در هواپیما مینشنید. اگر اینگونه باشد ما باید برای شبیهسازی دیدار با اسکاتلند، ولز و اوکراین با تیمی مشابه بازی کنیم. آن موقع برای شبیهسازی دیدار با انگلیس با تیمهای مانند فنلاند، نروژ و لهستان دیدار کنیم که در مرحله مقدماتی با انگلیس همگروه بودند و از آنها درباره روش مورد استفادهشان مقابل انگلیس سؤال کنیم. اما امریکا و کانادا فاصله بسیاری با ما دارند. الان میگوییم کانادا شبیه امریکاست اما در جام جهانی شرایط به گونه دیگری است. به طور مثال ۶-۵ بازیکن تیم ملی آلمان از بایرنمونیخ انتخاب میشوند که یک فصل کامل کنار هم هستند اما سردار آزمون و مهدی طارمی چند بار کنار هم بازی کردهاند؟ ما باید اردوی تیم ملی را در کشور خودمان برگزار کنیم. به نظر من بازی با کانادا را انجام ندهیم تا بازیکنان بیشتر کنار هم باشند و تیم ملی دیدار تدارکاتیاش را با استقلال و پرسپولیس برگزار کند.
نظرتان درباره شرایط فدراسیون فوتبال چیست؟
دنیا دیگر برای آدمهایش ارزش قائل نیست. برای دنیا پول مهمتر از انسانهاست. زمانی که آدمها مهم نباشند دشمنیها آغاز میشود. الان فدراسیون فوتبال با دشمنیها زندگی میکند. هر کسی نگاه کند متوجه میشود در فدراسیون، فوتبال مطرح نیست بلکه کلاه گذاشتن سر هم مطرح است. چه کسی که قدرت را به دست آورده، چه کسی که قدرت را از دست داده و چه نیروهایی که روبهروی هم صفآرایی کردهاند. به طور مثال آرزوی سنگاپور با چهار میلیون جمعیت صعود به جام جهانی است که شاید اصلاً هم به آن نرسند. آن وقت ما به این راحتی به جام جهانی صعود کردیم. اگر برای مردم ارزش قائل باشیم باید به این دشمنیها پایان بدهیم. اینگونه نیست که بخشی از مردم فوتبال را دوست داشته باشند. از جوان تا پیر فوتبال را دوست دارند. جا دارد یادی از حشمت مهاجرانی کنم. او زمانی که سرمربی تیم ملی بود برای تزریق انگیزه به بازیکنان میگفت الان پیرزن و پیرمردهای زیادی جلوی تلویزیون مشغول تماشای بازی شما هستند. شما باید برای آنها که جلوی تلویزیون هستند بازی کنید. مردم فوتبال را بازی نمیکنند اما دوستش دارند. دولتهایی که به فوتبال اهمیت نمیدهند برای مردمشان هم ارزش قائل نیستند. به نظر من کسانی که در فدراسیون هستند میتوانند فدراسیون را احیا کنند اما ارتباطشان با سیاست این توان را از آنها گرفته.
ارتباط با سیاست؟
بله. ببینید فیفا که متولی این نهاد است میگوید ما یک نهاد مستقل هستیم و رابطه بینابینی با نهادهای سیاسی و اقتصادی داریم اما الان با محروم کردن فوتبال روسیه که برای مردم این کشور است، باعث از بین رفتن استقلال فوتبال و ورزش شده. ما هم دیگر حوصله صحبت کردن نداریم. آنقدر صحبت کردیم و به ایرادها اشاره کردیم که حد ندارد. الان ایرادها نوشته و خوانده میشود اما تأثیری ندارد. قدیم میگفتند سیاهنمایی است و مردم هم به خاطر اینکه سیاهنمایی نشود صحبت نمیکردند و ایرادها هم گفته نمیشد. جایی هم که ایرادها گفته نشود پیشرفت صورت نمیگیرد. به هرحال شرایط خوب نیست اما گاهی در شرایط نامناسب مدیریت خوب مانند قهرمانی دانمارک در جام ملتهای ۱۹۹۲، میتواند تیم را به موفقیت برساند.
مطمئناً الان اوکراین هم شرایط خوبی ندارد اما مانند آن سالی که عراق جنگ زده به قهرمانی جام ملتهای آسیا رسید میتواند موفق باشد. فیفا هم دوست دارد اوکراین در مصاف با اسکاتلند و ولز به جام جهانی برسد زیرا اگر اوکراین از گروهش صعود کند و به مرحله حذفی برسد حضورش در تورنمنت بیشتر میشود و این موضوع برای سیاست جهانی هم جالبتر است. وقتی در شرایط خاص هستیم باید تصمیمات خاصی هم بگیریم. بنابراین هیچ اشکالی ندارد که با استقلال و پرسپولیس بازی کنیم. چون با این جنگ قدرتی که من در فدراسیون میبینم، بعید است شرایط تغییر کند. حتی اگر تصمیماتی هم گرفته شود بازهم بعید میدانم شرایط عوض شود.
البته شایعههایی هم درباره تعلیق فوتبال ایران شنیده میشود.
ما باید حواسمان را به تمام شرایط جمع کنیم تا تیمی که مشکل بازی دوستانه دارد تعلیق نشود. الان شرایط طوری است که هر کسی رئیس فدراسیون شود میگوید اگر برای من منفعت ندارد میخواهم برای دیگری هم نداشته باشد. اتفاقاتی رخ داده که میتواند فوتبال ایران را تعلیق کند و فیفا هم ایتالیا یا تیم دیگری که صعود نکرده را جایگزین ما کند.
باتوجه به حضور شما در فوتبال آلمان، مقایسهای از وضعیت فوتبال این کشور با ایران انجام میدهید؟
شما در کفشهای ورزشی چه برندی را دوست دارید؟ تا حالا آدیداس خارجی پوشیدهاید؟ خیلیها که آدیداس خارجی پوشیدهاند متوجه میشوند تفاوت فوتبال ایران و آلمان مانند آدیداس ایرانی و آلمانی است. فکر میکنم هر کسی بتواند تفاوت این دو را تصور کند به منظور من پی میبرد. ما نباید برای نداشتن چیزی احساس عقده یا حقارت داشته باشیم. ما روی فوتبال کشورمان کار نکردهایم، برنامه و آدم دلسوز نداشتهایم و مافیایش بزرگتر از خودش بوده. فوتبال، منافعی که برای غیر فوتبالیها داشته بیشتر از منافعش برای فوتبالیها بوده. در آلمان هم این مسائل هست ولی از خود فوتبال کوچکتر است اما در ایران تمام این مسائل از فوتبال بزرگتر است.
در ایران زیرساخت، مدیریت، آموزش و برنامهریزی وجود ندارد اما دشمنی و تضاد وجود دارد که اجازه نمیدهد متفکرین در فوتبال کار کنند. برای مثال مدیرهای درجه یک برای کار کردن دنبال آدمهای درجه یک هستند، مدیرهای درجه دو دنبال آدمهای درجه دو و مدیرهای درجه سه برای کار کردن دنبال آدمهای درجه سه هستند که فقط به حرف مافوق خود گوش کنند. ما متأسفانه مدیر درجه یک نداریم. من نمیخواهم زیاد سختگیر باشم. همانطور که گفتم مدیرهای درجه یک از فوتبال رانده شدند زیرا فوتبال ما تفکرگریز است. ماشینهای جدید یک مرکز کامپیوتر دارد، فوتبال ما جدید است ولی مرکز کامپیوتر ندارد و ارزان شده. تفاوت فوتبال ایران و آلمان در این است که فوتبال آلمان گران و فوتبال ما ارزان شده اما در همین شرایط اگر تصمیمات درستی گرفته شود و مدیریت داشته باشیم، فوتبال ایران میتواند به آرزویش برسد و برای نخستین بار به دور حذفی جام جهانی صعود کند.
- 15
- 6
رضا نصیری
۱۴۰۱/۳/۱ - ۱۳:۵۲
Permalink