فدراسیون فوتبال بعد از جام جهانی روزهای شلوغی دارد. مهدی تاج در آستانه جام جهانی به فدراسیون برگشت و امید داشت که با صعود تیم ملی از مرحله گروهی به موفقیتی تاریخی برسد، ولی نتایج دلخواه به دست نیامد.
هیجان جام جهانی تمام شد و حالا او مانده و کوهی از کارهای نیمهتمام که باید به آنها برسد. رسیدگی به تیمهای پایه از جمله تعیین سرمربی تیم امید یکی از آنهاست. پرونده مارک ویلموتس هم هرچند تاج مدعی است که در جیب اوست، ولی به هرحال بدهی مربی بلژیکی باید دیر یا زود پرداخت شود.
او دوشنبه بازدیدی از کمپ تیم ملی داشت تا از مراحل ساخت ساختمان جدید فدراسیون بازدید کند. در خبر سایت فدراسیون فوتبال از عبارت «شروع عملیات عمرانی» استفاده شده، ولی کلنگ افتتاح این پروژه پیش از این دو بار به زمین خورده است. بار اول در سال ۹۶، وقتی اینفانتیو، رئیس فیفا به تهران آمده بود و بار دوم در سال ۹۷، وقتی شیخ سلمان، رئیس کنفدراسیون فوتبال آسیا برای تماشای فینال لیگ قهرمانان در تهران بود. با این حال این ساختمان که قرار است شبیه توپ فوتبال باشد هنوز در نقطه صفر است و آجری روی آجر گذاشته نشده است. زمان تقریبی اجرای این پروژه سه سال است و حتی اگر طبق برنامه پیش برود زودتر از سال ۱۴۰۴ به پایان نمیرسد، ولی با در نظر گرفتن مشکلات مالی فدراسیون و کمک فیفا که هنوز تکلیفش تعیین نشده، به این زودی منتظر دیدن این سازه کروی نباشید.
سایت فدراسیون با انتشار عکسهای قدم زدن تاج در محل احداث این ساختمان مانور زیادی روی این خبر داده، ولی اولویت هواداران فوتبال ساختمان جدید نیست و کارهای جدیتری روی زمین مانده که مهمترین آنها انتخاب سرمربی جدید تیم ملی است.
پروسه مبهم انتخاب سرمربی
تعدادی از تیمهای حاضر در جام جهانی در بازگشت از قطر سراغ تغییر سرمربی رفتند. در جمع آسیاییها ژاپن، استرالیا و عربستان به ترتیب با موریاسو، آرنولد و رنار ادامه میدهند، ولی کره جنوبی و قطر هم مثل ایران هنوز وضعیت مبهمی دارند. اگر خبر رسانههای قطری را بپذیریم که کیروش با فدراسیون فوتبال این کشور به توافق رسیده و معارفهاش بعد از جام خلیج فارس برگزار خواهد شد، جدیترین گزینه نشستن روی نیمکت تیم ملی حذف میشود و همه چیز از نو شروع خواهد شد.
در روزهای گذشته گزینههای مختلفی برای مربیگری تیم ملی مطرح شده که در میان آنها مربیان خوب و موفقی هم دیده میشوند، ولی ابهام بزرگ که میتواند عامل نگرانی هم باشد، پروسه انتخاب سرمربی است.
در سالهای گذشته انتخاب سرمربی تیم ملی بیش از آنکه نتیجه یک تفکر و فرآیند تصمیمگیری معین باشد، روی اتفاقات بوده است. نه کارلوس کیروش، نه مارک ویلموتس و نه دراگان اسکوچیچ بر اساس ایده مشخصی استخدام نشدند و تنها با گذشت زمان مشخص شد که هر کدام از آنها چه ویژگیهای فنی و اخلاقی دارند. این روزها هم شاهد اختلاف بین تاج و اعضای هیأت رئیسه برای انتخاب سرمربی تیم ملی هستیم و مشخص نیست که نتیجه این کشمکشها چه نامی باشد.
شاید مهمتر از ساختمان جدید که آن هم فعلاً در حد حرف است، فدراسیون نیاز به ساختار جدیدی دارد که سرمربی جدید بر اساس آن انتخاب شود و هر بار شاهد این آشفتگی نباشیم. فدراسیون در مقاطع مختلفی سراغ تشکیل کمیته فنی رفته، ولی پیشکسوتانی که عضو این کمیته بودهاند، معمولاً ارتباطی با فوتبال روز جهان ندارند و حضورشان موثر نبوده است. اعضای هیأت رئیسه هم به همان اندازه با دنیای فوتبال مدرن بیگانهاند و نتیجهاش این است که فدراسیون هر بار سراغ ایجنتها میرود. البته رجوع به ایجنتها قطعاً بهتر از رویه سلطانیفر، وزیر ورزش دولت قبل بود که از طریق یک موسسه فرهنگی در هلند ویلموتس را به فدراسیون معرفی کرد تا تیم ملی بدترین روزهای ده سال اخیرش را تجربه کند.
در فاصله یک سال تا جام ملتهای آسیا، اگر فدراسیون فوتبال سرمربی مناسبی انتخاب کند، حتی در صورت نتایج نه چندان خوب در قطر میتوان امید داشت که او یک پروژه چهار ساله جوانگرایی تا جام جهانی بعدی را پیش ببرد ولی اگر پای یک ویلموتس جدید به کمپ تیم ملی باز شود، بعد از جام ملتها فدراسیون مجبور خواهد شد یک بار دیگر تمام مراحل انتخاب سرمربی را دوباره طی کند.
عربستان با رونالدو، ما با رادو
به گزارش دنیای اقتصاد، رضا درویش، مدیرعامل پرسپولیس با حضور در یک برنامه تلویزیونی درباره وضعیت طلبکاران خارجی این باشگاه گفت: «فقط یک رادوشوویچ را داریم به توافق رسیدیم در اقساط ۱۱ ماهه طلب او را پرداخت کنیم. قرارداد او نزدیک به یک میلیون دلار است.
محاسبه کردیم ایشان نسبت زمان بازی به پولی که گرفته، از مسی گرانتر شده است! الان شنیدم ماهی ۲۵۰۰ یورو میگیرد.» با میراثی که محمدحسن انصاریفرد در زمان مدیریت پرسپولیس از خود به جا گذاشته، روزی نیست که یادی از این محبوب دلهای سابق و مغضوب فعلی نشود. در زمان او، بوژیدار رادوشوویچ سنگربان نیمکت نشین قرمزها در ۳۰ سالگی قراردادش را به مدت سه سال تمدید کرد و باتوجه به صحبتهای مدیرعامل فعلی، چیزی حدود ۴۰ میلیارد تومان خرج روی دست باشگاه گذاشت. در واقع رادو دو سالی میشود که پرسپولیس را ترک کرده، اما با توجه به شکل قرارداد و عدم پرداخت پول، خانهنشینی کرد تا پول بادآوردهای را به حسابش واریز کنند. البته که او در مدت زمان حضورش در ایران هم حقوقش را دریافت کرد تا در واقع یک قرارداد گزاف با سنگربانی بسته شود که در مجموع ۴۰ بازی هم برای پرسپولیس انجام نداد.
در فوتبال دولتی ایران، مدیران میآیند و بدون دستاورد میروند. اگر انصاریفرد آن قرارداد کذایی را با رادو بست، درویش هم با عدم پرداخت راه شکایت را باز گذاشت. مشکل فقط پرداخت پول از بیتالمال نیست، بلکه مدیران ناکاربلد را هم فراموش نکنید. درست بیخ گوش ما عربستان، کریستیانو رونالدو را با آن اسم و رسم به کشورش میکشاند و کلی اعتبار، درآمد و پیشرفت را آورده این اقدام میبیند. فوتبال در آنجا هم با پول دولت اداره میشود، اما اگر سالانه ۲۰۰ میلیون یورو هم به رونالدو میدهند، حسابوکتاب چگونگی پرداخت را میکنند. اینجا اما مدیر میآید به اندازه یک مسی به بازیکن درجه چندمی پول میدهد، میرود و نفر بعدی درهای جدیدی از سوءمدیریت را نشان میدهد و این چرخه معیوب همچنان ادامه دارد.
- 18
- 2