روزنامه توسعه ایرانی نوشت: امیر قلعهنویی برای اولین بار پس از حذف تیم ملی در مرحله نیمهنهایی جام ملتهای ۲۰۲۳ آسیا، در تلویزیون حاضر شد تا به سوالهای پرشمار مردم در خصوص تیم ملی پاسخ بدهد. او مثل همیشه در دقایقی کاملا از کوره در رفت و در دقایقی نیز آرام به نظر میرسید. مرد اول نیمکت تیم ملی در مورد مسائل مختلفی توضیح داد و البته بخشی از توضیحهای او در این برنامه قابل قبول به نظر نمیرسید. به هر حال او برای حداقل دو سال دیگر سرمربی تیم ملی است و این بار باید بتواند شرایط مطلوبتری را در این تیم به وجود بیاورد. اگر فرمول امیر همین فرمول جام ملتها باشد، شانس زیادی برای موفقیت این چهره در تیم ملی وجود نخواهد داشت.
احمد نبود، متضرر نشدیم!
یکی از اولین سوالهایی که امیر قلعهنویی با آن روبهرو شد، ماجرای کنار گذاشتن احمد نوراللهی از تیم ملی بود. خود امیر هم البته تاکید داشت که این یک تصمیم فنی نبوده و احمد به خاطر ترک اردوی تیم، کنار گذاشته شده است. او دست روی این نکته گذاشت که نوراللهی میتوانست به تیم ملی کمک کند اما به شکل صریحی هم اعلام کرد که نبودن احمد باعث متضرر شدن تیم ملی نشده است. این در حالی است که گزینههای کناری سعید عزتاللهی در این جام، تورنمنت فوقالعادهای را سپری نکردند و یا اینکه حداقل در بخشی از بازیها، در اوج آمادگی قرار نداشتند. حالا باید دید آینده نوراللهی در این تیم چطور رقم میخورد. خود این بازیکن نشان داده که علاقه زیادی برای بازگشت به تیم ملی و بازی زیر نظر قلعهنویی ندارد. این اتفاق هنوز هم دور از ذهن به نظر میرسد و باید دید دو طرف سرانجام چه تصمیمی برای خودشان میگیرند. با این حال در این که تیم ملی برای آینده به یک هافبک تخریبکننده مثل نوراللهی در زمین نیاز دارد، شکی وجود نخواهد داشت.
شانس و آمار، توهمهایی از یک واقعیت
امیر قلعهنویی در جریان این گفتوگو، بارها به مساله شانس اشاره کرد و تیم ملی را در جام ملتها بدشانس دانست. البته که تیم ملی در این جام خوششانس نبود اما انتظار میرود فردی که در جایگاه سرمربیگری تیم ملی ایران نشسته، از تکیه کردن به چنین مفهومی دست بکشد و روی خود فوتبال متمرکز شود. امیر ظاهرا در این دوران، علاقه زیادی به آمار پیدا کرده و به شکلی باورنکردنی، مدام از آمارهای مختلف برای اثبات برتری تیم ملی استفاده میکند. او حتی در یک اظهارنظر عجیب، ایران را به لحاظ ساختار دفاعی دومین تیم برتر جام دانست. با این وجود آمار واقعی، چنین ادعاهایی را رد میکنند. ایران در مسابقه با قطر چیزی حدود ۶۰ درصد مالکیت توپ داشت اما این ۶۰ درصد به چه دردی میخورد وقتی تنها به ۳۴۰ پاس ختم شده است؟ اصلا برتری ایران در مالکیت به چه کار میآید وقتی در همین بازی قطریها هشت ضربه درون چارچوب داشتند و سهم تیم ملی ایران پنج ضربه بود؟ ایران به لحاظ دفاعی، وضعیت مطلوبی نداشت و روی هر حمله تیمهای رقیب، بسیار آسیبپذیر نشان میداد.
مصدومیت همیشه اتفاقی نیست!
ماجرای دیگری که در این رقابت به ضرر تیم ملی ایران تمام شد، مصدومیت چند ستاره مهم تیم بود. نفراتی مثل صادق محرمی و مجید حسینی در طول جام مصدوم شدند و قبل از تورنمنت نیز مرتضی پورعلیگنجی آسیب دیده بود. با این حال همه آسیبدیدگیها را هم نباید به چیزهایی مثل اتفاق ربط داد. برای مثال مجید حسینی در ماههای منتهی به جام ملتها، چند بار آسیب دیده بود و به لحاظ بدنی فرم خوبی نداشت. سوال بزرگ اینجاست که چرا کادر فنی تیم ملی مصدومیت احتمالی این بازیکن در جام ملتها را پیشبینی نکرد و برای این اتفاق، هیچ برنامهای در ذهن نداشت؟ ایران میتوانست با دست پر به سراغ خط دفاعی برود و حداقل نفراتی مثل امین حزباوی را با خودش راهی قطر کند. اتفاقی که رخ نداد تا دست ژنرال در قلب دفاع تیم ملی خالی باشد.
جملاتی برای نپذیرفتن
جملاتی شبیه «فوتباله دیگه» یا «فوتبال چرا ندارد»، از آن دست جملاتی هستند که هرگز نباید مورد استفاده یک مربی در سطح بالا قرار بگیرند. اگر قرار است همه چیز را به تقدیر و اتفاق ربط بدهیم، دیگر اصلا چرا سرمربی در فوتبال وجود دارد؟ اگر همه چیز را اتفاق تعیین میکند، پس بهتر است ۱۱ بازیکن را بدون هیج نقشهای به زمین بفرستیم و امیدوار باشیم که آن اتفاق به سود تیم ملی ایران رقم بخورد. این جملات به هیچ وجه از سوی سرمربی تیم ملی ایران، پذیرفتنی نیستند. ایران نباید در دام چنین جملههایی بیفتد و باید هرچه سریعتر، روند متفاوتی را آغاز کند. تکیه دادن به جملاتی نظیر این، فقط شانس آینده تیم ملی را برای موفقیت کمرنگ خواهد کرد. امیر قلعهنویی در همین برنامه هم مثل قبل، از هواداران تیم ملی عذرخواهی کرد اما در عین حال، بسیاری از انتقادها را نپذیرفت. در حقیقت به نظر میرسید عذرخواهی او، بیشتر یک مساله ظاهری بوده و عمق چندانی نداشته است. اگر قرار به عذرخواهی واقعی باشد، مردم باید تغییرات را در تیم ملی درک کنند و ببینند. وگرنه در کلام که همه میتوانند به سادهترین شکل ممکن به سراغ عذرخواهی بروند. به نظر میرسد سرمربی تیم ملی هنوز برخی از ضعفهای این تیم را قبول ندارد و هنوز به مرحله پذیرفتن همه انتقادها نرسیده است.
از دقیقه ۸۰ زیر توپ زدیم!
یکی دیگر از ادعاهای عجیب امیر قلعهنویی، زیر توپ زدن تیم ملی روبهروی قطر بعد از دقیقه ۸۰ بود. او در این گفتوگو مدعی شد که تیم ملی فقط در ۱۰ دقیقه پایانی نبرد با قطر، زیر توپ زده است. با این وجود یک مرور ساده از آن بازی نشان میدهد که تیم ملی از همان دقایق ابتدایی نبرد با حریف زیر توپ زده و اساسا روش بازی مستقیم را برای این بازی انتخاب کرده است. به هر دلیلی، استراتژی بازی تیم ملی در این نبرد جواب نداده است. پس شاید بهتر باشد سرمربی هم به جای بهانه آوردن و دلیل تراشیدن، بپذیرد که شرایطی آرمانی نداشته و تیمش در این رقابت با فرم مطلوب ظاهر نشده است. شاید این مقدمهای برای رقم خوردن اتفاق بهتر در تیم ملی باشد.
۳۰ بازیکن جوان در تیم ملی
یکی دیگر از برنامههای جدی قلعهنویی برای آینده تیم ملی، دعوت از ۳۰ بازیکن جوان به اردوی بعدی است. او به گفته خودش فهرست ۳۰ بازیکن زیر ۲۳ را برای حضور در اردوی فروردینماه در اختیار دارد و میخواهد در مسابقه بعدی مقدماتی جام جهانی، این نفرات را به زمین مسابقه بفرستد. هواداران تیم ملی انتظار دارند این جوانگرایی از مرحله حرف، به مرحله عمل برسد. چراکه میانگین سنی بالای تیم ملی در بسیاری از نبردها، این تیم را به دردسر انداخته است. نفراتی مثل حاجصفی و کریم انصاریفرد دیگر هیچ دلیلی برای ماندن در فهرستهای تیم ملی ایران ندارند. ایران در جام ملتهای آسیا فقط دو بازیکن زیر ۲۳ سال داشت که روی هم صفر دقیقه بازی کردند! این، فاصله معناداری با جوانگرایی را در تیم ملی نشان میدهد.
مهدی و مهدی، دو تئوری خاص!
«مهدی قایدی یک بازیکن ۱۷ ساله نیست. او قبل از من در تیم ملی چه کار کرده است؟». این توجیه امیر قلعهنویی درباره بازی ندادن قایدی در دور حذفی بود. او خودش را اولین کسی میدانست که در لباس تیم ملی، نقشی جدی برای قایدی در نظر گرفته اما چون این بازیکن روبهروی سوریه از نظر بدنی خوب نبوده، او را از ترکیب اصلی بازیهای بعدی کنار گذاشته است. قلعهنویی البته نباید یک حقیقت مهم را انکار کند؛ اینکه قایدی با توجه به سبک بازیاش، طبیعتا نمیتوانست برای تیم کیروش به میدان برود. این خود ژنرال بود که دائما روی مساله فوتبال هجومی تاکید داشت و در این مورد شعار میداد. پس اصلا عجیب نبود که بازیکنی مثل قایدی با خصوصیات رو به جلو و تکنیک نابش برای تیم ملی ایران به میدان برود. آنچه عجیب به نظر میرسید، کنار رفتن این بازیکن از تورنمنت بود. امیر در همین برنامه، از بازی مهدی طارمی روبهروی قطر نیز انتقاد کرد و تاکید داشت که مهدی در آن مسابقه اصلا خوب نبوده است. حالا سوال اینجاست که اگر طارمی تا این اندازه بد بازی کرده، چرا در جریان این بازی تعویض نشده است؟ آیا بهتر نبود قلعهنویی به جای انتقاد تلویزیونی از طارمی، او را روبهروی قطر از زمین مسابقه بیرون میکشید؟
امپراتور در کنار ژنرال
امیر قلعهنویی در این گفتوگو به دفاع از عملکرد دستیارانش پرداخت اما اولین پالسهای ایجاد تغییر در کادر فنی را نیز ارسال کرد. او رسما از افشین قطبی خواست تا در کادر فنی تیم ملی به این مربی ملحق شود. قطبی چند روز قبل از بازی بزرگ با قطر، در یک ارتباط اینترنتی با همین برنامه برای تیم ملی آرزوی موفقیت کرد و از دلتنگیاش برای فوتبال ایران صحبت به میان آورد. البته که این دو مربی از قبل هم در ارتباط بودند و حتی قطبی گزینه ژنرال برای هدایت تیم ملی امید به شمار میرفت. حالا باید دید که واکنش قطبی به این تصمیم چه خواهد بود. آیا مردی که خودش زمانی نفر اول کادر فنی تیم ملی بوده و با این تیم به جام ملتها رفته، حاضر میشود به عنوان نفر دوم روی نیمکت تیم ملی حضور پیدا کند؟ شاید او با نقشی فراتر از یک دستیار، مساله نظارت روی تیمهای ردههای سنی مختلف را نیز قبول کند. این مربی تا اینجا هیچ پاسخی به این پیشنهاد نداده است.
آریا طاری
***
روزنامه حامی دولت: قلعه نویی نه شجاعت عذرخواهی برای شکستهای گذشته را دارد، نه برنامه ای برای آینده
روزنامه جوان نوشت:قلعهنویی حتی معتقد است در دیداری که نتیجه آن منجر به حذف ایران از جام ملتها شده هم خوب بازی کرده و متوسل به آمار و ارقام میشود، اما به این نکته مهم توجه نمیکند که دستش برای رقبا رو شده بوده و او باید برای کسب پیروزی تغییر تاکتیک میداد. مسئلهای که سرمربی تیم ملی باید به آن بیشتر از همیشه دقت کند درست همین «قبول اشتباه» است. قلعهنویی، اما در صحبتهایی که دوشنبه شب از رسانه ملی پخش شد، نشان داد به هیچ عنوان نمیخواهد بپذیرد که اشتباه داشته و همچنان بر این باور است که تیمش فوتبالی بدون نقص را به نمایش گذاشته است.
باید به سرمربی تیم ملی یادآور شد که اگر تیم خوب بازی کرده پس باید نتیجه مطلوب را هم کسب میکرده و امروز مجبور به عذرخواهی نبودید، اما وقتی عذرخواهی میکنید، یعنی کار درست انجام نشده است. یعنی ایرادی وجود داشته که باید برطرف شود تا در آینده نتیجه لازم به دست آید، اما سرمربی تیم ملی فقط عذرخواهی میکند و اشتباهات و نقایص را نه باور دارد و نه قبول میکند. طبیعی است، در چنین شرایطی هیچ عزمی هم برای برطرف کردن ایرادات و اشکالات شکل نمیگیرد و با ادامه همین روند موفقیتی هم کسب نخواهد شد.
ناگفته پیداست که قبول اشتباه و حرکت در مسیر رفع آن یکی از عوامل اصلی کسب پیروزی در میدانهای پیشرو محسوب میشود، اما شرط لازم برای رسیدن به این مهم همان قبول اشتباهات است که سرمربی تیم ملی از آن طفره میرود. به عنوان نمونه میتوان به عکسالعمل قلعهنویی در خصوص دریافت هفت گل در شش بازی اشاره کرد که باز هم به ارکان درست خط دفاعی تیمش اشاره میکند. یا اینکه در پاسخ به عدم استفاده درست از بازیکنان نیمکتنشین پاسخ میدهد که منتظر بوده کار به وقتهای اضافه کشیده شود، درحالیکه تیمش در همان ۹۰ ذقیقه هم از حریف عقب بوده، اما چارهای برای این عقبافتادگی نداشته است.
عذرخواهی قلعهنویی از مردم یک حرکت پسندیده است، اماای کاش سرمربی تیم ملی حالا که قرار است با این تیم به کار ادامه دهد و تیم ملی را جوان کند به اشتباهات تاکتیکی و تکنیکی خود، کادر فنی و بازیکنانش هم پی ببرد تا بتواند تیم ملی را آنگونه که باید و شاید رهبری کند و در مسیر موفقیت قدم بردارد. امیر قلعهنویی باید بپذیرد که اشتباهاتی داشته و تیمش با مشکلاتی روبهرو بوده و باید برای جبران این اشتباهات برنامه داشته باشد، چیزی که فعلاً در او دیده نمیشود.
- 17
- 1