دروازهبان جوانی که چند سال قبل با امید قرارگرفتن درون چارچوب دروازه استقلال با این تیم قرارداد امضا کرد و بدون یک بازی از این تیم جدا شد، حالا مسیر جدیدی را برای فوتبال خود در نظر گرفته است. دروازهبان سوم استقلال در لیگ پانزدهم که در حضور رحمتی و طالبلو اصلا نتوانست خودنمایی کند، مدتی است که به لیگ فوتبال جمهوری آذربایجان رفته و یک بازی هم برای تیم زیر ٢١سال این کشور انجام داده است. به همین بهانه با او همکلام شدیم تا از شرایطش در کشور همسایه باخبر شویم. در ادامه گفتوگوی «شهروند» با امیرحسین نجفی را میخوانید:
از شرایط خودت در لیگ جمهوری آذربایجان و تیم زیر ٢١سال این کشور بگو؟
خدا را شکر همه چیز خوب برای من پیش رفته است. ٣ بازی در لیگ جمهوری آذربایجان برای تیم صبایل انجام دادم و یک بازی هم در رده ملی برای تیم زیر ٢١سال جمهوری آذربایجان به میدان رفتم. البته اولین بازی ما در مقدماتی جامملتهای اروپا مقابل رژیم صهیونیستی بود که من در این مسابقه بازی نکردم.
حتی ویزای مرا برای حضور در این کشور گرفته بودند اما از ابتدا با آنها شرط کرده بودم که من بهعنوان یک ایرانی، رژیم صهیونیستی را به رسمیت نمیشناسم. دومین بازی مقابل لهستان بود که بازی کردم و عملکرد خوبی هم داشتم. تقریبا ٢٠روز دیگر هم یک بازی حساس با آلمان داریم.
٢سال قبل دروازهبان استقلال بودی. چه شد به یکباره سر از آذربایجان درآوردی؟
ابتدای لیگ سال قبل بود که نخواستند من در استقلال بمانم. بعد از آن با چند باشگاه لیگ برتری مثل نفت تهران و تراکتورسازی مذاکره کردم اما در این تیمها احتمال بازی کردنم کم بود. تصمیم گرفتم به تیمی بروم که بازی کنم و پیشنهادی از تیم سردار بوکان در دسته دوم که هدایتش برعهده پیروز قربانی بود، داشتم.
با این تیم قرارداد بستم و یک فصل کامل آنجا بازی کردم. در مجموع ٣٠ بازی، ١٧ کلین شیت انجام دادم. همین باعث شد چند مدیر برنامه آذربایجانی که ایرانی بودند و بازیهای مرا دیدند، برایم دعوتنامه ارسال کنند تا به این کشور بیایم. بعد از آن هم پیشنهاد دادند که در تیم زیر ٢١سال جمهوری آذربایجان هم به میدان بروم که من قبول کردم.
برنامه آیندهات این است که در جمهوری آذربایجان بمانی و برای تیمملی این کشور بازی کنی؟
فعلا که اینجا هستم و نمیتوانم آینده را پیشبینی کنم. شاید به ایران برگشتم و شاید هم به لیگهای اروپایی معتبر رفتم. البته در رده ملی نه تابهحال پیشنهادی برای حضور در تیمملی بزرگسالان جمهوری آذربایجان داشتم و نه قصدی برای این کار دارم.
با خیلیها برای بازیکردن در تیم زیر ٢١سال جمهوری آذربایجان مشورت کردم و متوجه شدم این کار مشکلی برای من به وجود نمیآورد. یک حسن بزرگ هم برای من دارد که با تیمهای بزرگ اروپایی بازی میکنیم و من با عملکرد خوب این فرصت را دارم تا به لیگهای معتبر اروپا بروم.
درچند سال اخیر ورزشکارانی بودهاند که از ایران به جمهوری آذربایجان رفتند و در مسابقات جهانی و المپیک هم بازی کردند اما تو میگویی که چنین برنامهای نداری؟
مطمئن باشید اگر بازیکردن در تیم زیر ٢١سال جمهوری آذربایجان هم باعث میشد من دیگر نتوانم هیچ قت در تیمملی ایران بازی کنم، چنین کاری را نمیکردم. به من فعلا پیشنهادی برای تیمملی بزرگسالان این کشور نشده اما اگر بگویند این درخواست را هم مثل بازیکردن مقابل رژیم صهیونیستی رد میکنم.
درحال حاضر تابعیت جمهوری آذربایجانی گرفتی؟
من تابعیت جمهوری آذربایجانی نگرفتم و هنوز هم باید برای ورود و خروج به این کشور ویزا بگیرم. فقط مسئولان فدراسیون جمهوری آذربایجان برای من پاسپورتی گرفتند که بتوانم با آن در مسابقات مقدماتی جامملتهای اروپا شرکت کنم. تنها بازیکن خارجی تیم زیر ٢١سال جمهوری آذربایجان من نیستم و بازیکنانی از آلمان، ترکیه، ایرلند و اوکراین هم اینجا حضور دارند و آنها نیز شرایطشان مثل من است.
زمانی که دروازهبان سوم استقلال در لیگ پانزدهم بودی، تصور میکردی بعد از یکی، ٢سال به این سطح برسی؟
من همیشه بلندپرواز هستم و به رویاهای بزرگ فکر میکنم. از زمانی که در تیم جوانان استقلال بودم، هدفم این بودم که به تیم بزرگسالان این باشگاه برسم، چون از کودکی قلبا استقلال را دوست داشتم. آنجا به خواستهام رسیدم و بعد از آن هدفم را لژیونرشدن قرار دادم. بزرگ فکر کردم و به اینجا رسیدم اما مطمئن باشید هدف من خیلی بالاتر از اینهاست و میخواهم به تیمهای مطرح اروپایی برسم.
زمانی که علیرضا منصوریان تو را از استقلال کنار گذاشت، دلخور نشدی؟
من ٢سال دیگر با تیم بزرگسالان استقلال قرارداد داشتم اما بعد از سرمربیگری منصوریان، او اعلام کرد که دنبال تیم دیگری باشم. هر مربی عقاید خاص خودش را دارد و من هم مدنظر منصوریان نبودم. البته من هم دنبال این بودم که بازی کنم. یکسال در زمان پرویز مظلومی روی نیمکت یا سکو نشستم.
دروازهبانی پستی است که باید بازی کرد حتی اگر در استقلال باشی و بازی نکنی، فایدهای ندارد. البته درهمان یکسال چیزهای زیادی از رحمتی و طالبلو یاد گرفتم و به نظرم جداییام از استقلال در آن برهه هم یک نوع توفیق اجباری بود.
فکر میکنی میتوانی یک روز بهعنوان دروازهبان فیکس به استقلال برگردی؟
سقف آرزوهای من خیلی بلند است، چون معتقدم هر فردی هر ذهنیتی که داشته باشد، میتواند به آن برسد. امیدوارم یک روز با قدرت خیلی بیشتر به استقلال برگردم؛ طوری که آنها دنبال من بیایند و شماره یک را به من بدهند. این یکی از آرزوهای من است و البته امیدوارم یک روز پیراهن مقدس تیمملی را هم برتن کنم. هیچ چیز در این دنیا غیرممکن نیست و مطمئنم به رویاهای بزرگم میرسم.
- 14
- 8