کمتر کسی را می توان پیدا کرد که ناصر ابراهیمی را نشناسد. مربی و پیشکسوت پرسپولیس و تیم ملی که آن زمان که به قول امروزی ها لب خط ایستادن مد نبود و خلاف قانون بود، او به لب خط می آمد و بازیکنان را راهنمایی می کرد. او همیشه یار غار علی پروین بود و مثلث طلایی، پروین، ابراهیمی و کماسی افتخارات زیادی را برای سرخپوشان تهرانی به ارمقان آورد. ناصر ابراهیمی مهمان ما در کافه خبر بود و مصاحبه ای از او را در ادامه می خوانید:
پرسپولیس در دو سه سال گذشته توانسته آن پرسپولیس زلزله را به یاد هواداران بیاورد و با نتایجی که گرفته دوباره فوتبال دوستان را به استادیوم می کشاند. خیلی ها بر این باورند پرسپولیس برانکو یادآور پرسپولیس دهه ۶۰ است. شما که در دهه ۶۰،۷۰ و۸۰ در پرسپولیس حضور داشتید این پرسپولیس را چطور می بینید؟
در ابتدا باید این را بگویم که هر زمان در پرسپولیس پول بود، این تیم موفق شد و هر زمان پول بازیکنان را ندادند هیچ نتیجه ای رخ نداد. شما نمی توانید پرسپولیس دهه ۶۰ را با هیج تیم دیگه ای مقایسه کنید. آن زمان فقط عشق به فوتبال و پرسپولیس و استقلال بود. شاید چند بازیکن انگشت شما به خاطر پول از این تیم به آن تیم رفتند اما همه به عشق پرسپولیس و استقلال بازی می کردند.
پس نمی توان این دو تیم را باهم مقایسه کرد؟
پرسپولیس چند سالی است که خوب فوتبال بازی می کند و نتیجه هم گرفته و ما هم خوشحالیم ولی باید چند نکته را در نظر گرفت. اینکه این روزها کسی پاسخگوی این همه حواشی نیست. یکی می گوید به طارمی پول دادم، یکی دیگر می گوید پول طارمی را باشگاه برداشته، یکی دیگر هم چیز دیگه ای می گوید. سیدجلال در بازی با الهلال بازی نمی کند و می گویند مصدوم است اما برای تیم ملی بازی می کند، ۲۰ میلیارد به بازیکنان و مربیان خارجی بدهکار هستند و کسی نیست پاسخگوی این حواشی و مشکلات باشد. تا زمانی که این مشکلات و حواشی وجود داشته باشد هیچ تیمی نمی تواند نتیجه بگیرد. ما سال اول قهرمان لیگ شدیم. سال بعدش سپاهان. سپاهان بعد از آن ۴ بار دیگر قهرمان شد و ۳ بار هم در کورس قهرمانی بود. چرا این اتفاق رخ داد؟ چون مدیریتش ثبات داشت. چون مدیر می دانست جایگاهش سال دیگر حفظ می شود و فقط به دنبال نتیجه گیری نبود و بی برنامه بازیکن نخرید. ما در این ۱۷ سال که لیگ برتر آمده، بیش از ۱۵ مدیر و مربی در پرسپولیس آمدند و رفتند. این بی ثباتی نتایج هم می شود این همه بدهکاری که روی دست باشگاه مانده. چه کسی پاسخگو است؟ پول با ژوزه قرارداد بست؟ الان آن مدیر کجاست؟ آیا پاسخگو هست؟ نه...! مشکل فوتبال ما عدم خصوصی سازی باشگاه هاست.
یعنی شما فکر می کنید با خصوصی سازی باشگاه ها مشکل آنها حل خواهد شد؟
وقتی مدیریت و مالک باشگاه مشخص باشد، آن وقت تراز مالی شفاف خواهد بود. مشکل ما عدم شفافیت است. از مدیر گرفته تا مربی و بازیکن. تیم داری بر پنج اصل بنا شده: ۱- مدیریت ۲- امور مالی ۳- سرپرست ۴- مربی ۵- بازیکنان. در فوتبال ما تمام این موارد هیچوقت با مردم و هواداران شفاف و صادق نبودند. آقای طارمی آمد بگوید پولی که دریافت کرده بود را چه کرد؟ آقای برانکو آمد توضیح بدهد چرا سیدجلال را بازی نداد؟ همه این ناکامی ها بر می گردد بر عدم شفافیت. ۶۰ سال پیش ترکیه فوتبالش را از آسیا جدا کرد و به اروپا رفت. دولت ترکیه به باشگاه ها زمین داد و از آنها خواست دیگر روی پای خودشان بایستند. چند سال پس از اینکه باشگاه ها سر و سامان گرفتند لیگ حرفه ای را آغاز کرد. در لیگ حرفه ای باشگاه ها باید تراز مالی داشته باشند و سود ده باشند. رئال مادرید میلیون ها دلار بابت رونالدو، بیل و.... پول می دهد. آیا کسی می تواند بگوید چرا این همه خرج می کنی؟ خیر... چون پول مالک است و هرچقدر دلش بخواهد خرج می کند و از جیب مردم و هواداران نمی رود. اما ما در فوتبال مان از بیت المال خرج می کنیم و به همین خاطر است اگر بازیکنی میلیاردی پول می گیرد مردم و مسئولین شاکی می شوند. من اول انقلاب که سرمربی تیم ملی بودم بارها به مسئولین گفتم که فوتبال را خصوصی کنند. در سیاست ما انقلاب انجام شد اما در ورزش نه. ما باید در ورزش هم انقلاب کنیم.
به نظر شما این پرسپولیس می تواند دوباره قهرمان لیگ شود؟
از الان تا پایان فصل زمان زیادی باقی مانده و نمی توان چیزی را پیش بینی کرد. شما دیدید که در لیگ اول و در بازی آخر استقلال در انزلی مقابل ملوان شکست خورد و ما با گل ابراهیم اسدی توانستیم فجر را شکست دهیم و قهرمان بشیم. در لیگ هفتم هم باز پرسپولیس در دقیقه ۹۶ توانست قهرمان شود و دو سال گذشته هم باز کار قهرمانی به روز آخر کشیده شد. این خاصیت فوتبال است که هیچگاه نمی توان آن را پیش بینی کرد. پرسپولیس چند سالی است که با آمدن آقای برانکو شخصیت از دست رفته اش را پیدا کرده اما این را باید بدانیم که یک تیم همیشه قهرمان نیست. به نظر من فصل گذشته پرسپولیس ثبات بیشتری داشت. اگر به ارنج تیم نگاه کنید می بینید که برانکو در بازی های مختلف جای بازیکنان را تغییر می دهد و به نظر من این اصلا خوب نیست و به تیم ضربه خواهد زد. یک بار ماهینی گوش راست بازی می کند یک بار دفاع آخر و یک بار هم دفاع چپ. بازیکن با این تغییرات نمی تواند توانایی خودش را نشان دهد. بازیکنی که گوش هافبک میانی بازی می کند هیچگاه نمی تواند مدافع آخر مطئنی باشد چون خاصیت فوتبال بازی کردنش فرق می کند. شما وقتی هافبک هستی، همیشه این موضوع در ذهنت هست که یک بازیکن دیگر پشت سرت حضور دارد و با این پیش فرض بازی می کنی. حال اگر آن هافبک اگر بخواهد عقب بازی کند دچار تزلزل می شود. به نظر من برانکو باید با ترکیب ثابت بازی کند تا تیم آن شخصیت اصلی خودش را پیدا کند.
فکر می کنید عدم نتیجه گیری در بازی برابر الهلال و آن نتیجه به همین دلیل رقم خورد؟
صد رد صد. ماهینی مدافع وسط نیست و دیدید روی سه گلی که خوردیم مقصر بود. تیم ما آنقدر ضعیف نبود که چنین نتیجه ای رقم بخورد. محرومیت طارمی و نبود سید جلال و انصاری و کمال، دست برانکو را خالی کرد. غیبت چهار بازیکن اصلی خیلی سخته اما باید بدونند اینجا پرسپولیس است و بازیکن ذخیره باید حتی از بازیکن اصلی هم بهتر باشد. ما زمانی دروازه بانمان عابدزاده بود و ذخیره اش داوود فنایی. پرسپولیس تیم کوچکی نیست و بازیکن ذخیره باید خودش را در حد بازیکن اصلی بالا بکشد که در چنین روزهایی دست مربی خالی نباشد.
فکر می کنید پرسپولیس می تواند بازی برگشت را پیروز شود؟
خیلی سخت است اما قبلا هم گفتم این فوتبال است. چیزی نشد ندارد. ما قبلا هم نشان دادیم که بازی باخته را بردیم و ۵ تا زدیم. اگر بازیکنان ما کمی همت کنند چیزی نشد ندارد.
شما همیشه از همراهان علی پروین بودید، کسی که همیشه در رختکن پرسپولیس تمام اتفاقات را دیدید. کمی از خاطراتتان از آن روزها بگویید.
ما یک روز با تراکتورسازی در تهران بازی داشتیم و نیمه اول دو گل خوردیم. علی پروین هم خیلی عصبی بود. من داخل رختکن بازیکنان را یک گوشه جمع کردم و داشتم با آنها صحبت می کردم که علی آقا با چشم های قرمز شده و لحن خودش می گفت:« ناصر ول کن این فلان فلان شده ها رو... مامان نصرت من اگر تو زمین بود دو تا گل نمی خورد. به این فلان فلان شده ها انگار تریلی وصل کردی.» در این بین چند تا از آن تیکه کلام های معروفش را هم گفت و بچه ها رفتن توو زمین و بازی را ۴-۲ بردیم.
علی پروین همه بازیکنان را دوست داشت، بازیکنان هم عاشقش بودند. یادم است در سال ۷۱ یا ۷۲ وقتی علی دایی را دعوت کردیم تیم ملی، به من گفت این پسره دایی کو؟ گفتم اون قد بلنده، سیبیل داره....بعد از چند روز به من گفتم این از من هم بهتر و معروف تر میشه...
شما از آن مربیانی بودید که همیشه لب خط می ایستادید و حرکات شما منحصر به فرد بود. الان افرادی مثل سیمئونه و مورینیو کنار زمین ما را یاد شما می اندازند.
اوایل شما یادتان نمی آید. نیمکت ذخیره پشت دروازه ها بود. ما پشت دروازه خودمان بودیم و نیمه دوم میرفتیم آن سمت. از آن زمان من همیشه بلند می شدم و میادم به بازیکنان تذکر می دادم. با سه نفر همیشه در ارتباط بودم. دروازه بان، مدافع میانی و هافبک وسط. چند وقت بعد نیمکت ها را بردند کنار زمین و ما مربیان هم جق بلند شدن نداشتیم اما من همیشه میرفتم. در مسابقات آسیایی چند بار کنار زمین رفتم که ناظر بازی چند بار بهم تذکر داد. حتی یادم است رییس AFC هم بارها به من گفت کنار زمین نرو و ممکن است اخراج شوی. بعدها خط کشی کردند و محوطه مربیان را درست کردند.
شما در دبی هم کنار زمین پشت زدید و بعدش دعوا شد!
آن دربی از آن بازی های رویایی بود. هاشمی نسب تازه از ما جدا شده بود و رفته بود استقلال. گرچه باید بگویم مهدی از آن بازیکنان خوب و با معرفت پرسپولیس بود که همیشه به من و علی پروین احترام گذاشت. علی آقا هم گفته بود مراقب مهدی باشید تا به ما گل نزند. دیدید که ما تا دقیقه ۸۸، ۲-۱ عقب بودیم و دیدم علی پروین چشمانش قرمز شده و پایش را تکان می دهد. بهش گفتم ایم بازی مساوی میشه. گفت ناصر۶۰ سالته... بازی رو باختیم... گفتم نه... همان زمان ها بود که یک اوت برای شد و من به افشین گفتم برو جلو. اوت را هم آن زمان علی انصاریان پرت می کرد. به علی گفتم اوت را بنداز رو سر افشین. علی هم دورخیز کرد و اوت را روی سر افشین پرتاب کرد. افشین هم با سر انداخت برای علی کریمی و او هم گل زد. من آنقدر خوشحال بودم که اول برای آقای صفایی فراهانی دستی تکان دادم و دوتا پشتک زدم. بعد هواداران من را صدا زدند و من هم با آنها خوشحالی کردم.
شما هم یکی از افرادی بودید که در آن بازی وارد دعوا شدید!
نه من فقط رفته بودم آن دو تا را جدا کنم و بقیه فکر کردند منم رفتم که دعوا کنم. بعد از بازی رفتیم هتل بعدش دیدیم یک مینی بوس که شیشه ندارد و پنجره هایش آهنی است آمد دنبال ما. من و آن چهار نفر را با خودش برد. من گفتم کجا قرار است بریم؟ گفتن نمی دانیم و گفتن فقط به ما گفتن شما را باید ببریم. ساعت ها در تهران و اطراف تهران ما را دور دادند. بالاخره ما را بردند میدان توپخونه. وقتی رسیدیم به ما گفتم لخت شوید. من گفتم عمرا کسی بتواند مرا لخت کند. آن چهار بازیکن را لخت کردند و فرستادنشان بازداشتگاه و مرا هم بردند اتاق بالا. یک جوان ۲۷ ساله آمد و مرا بازجویی کرد. گفتم پسر جان آن زمان که تو دنیا نیامده بودی من مربی تیم ملی بودم. پرسید چه اتفاقی رخ داد؟ گفتم بروید از خودشان و داور بازی بپرسید. من از کجا بدانم؟
آن شب مرا نگه داشتند و فردایش آزاد کردند اما آن چهار بازیکن را چهار روز به زندان بردند و بعد برای هر کدام ما حکم بریدند.
در دوره شما و علی پروین، چند بازیکن از جمله عابدزاده از پرسپولیس احراج شدند. ماجرا چه بود؟
من پیش از این چنین کاری را در تیم ملی کردیم و چند بازیکن با تجربه را کنار گذاشتیم. این بار هم در پرسپولیس تکرار کردیم. اینطور بگویم که عابدزاده را من از پرسپولیس کنار گذاشتم. نیاز بود به جوانها میدان بدهیم و دیدید آن سال هم نتیجه گرفتیم و قهرمان شدیم.
گفتگو از زاوش محمدی
- 17
- 1