نفسهای فوتبال ایران برای آغاز رقابتهای جام جهانی به شماره افتاده است. این روزها همه اهالی فوتبال ایران با همدلی به دنبال موفقیت تیم ملی هستند و کسانی که تا دیروز از تیم ملی انتقاد میکردند نیز سکوت اختیار کردهاند. هر چند که روند آماده سازی تیم ملی برای حضور در جام جهانی زیاد رضایت بخش نبود اما در شرایط کنونی امید مردم ایران در مرحله نخست به همت و تلاش بازیکنان تیم ملی و در مرحله دوم به تدابیر تاکتیکی کارلوس کیروش به عنوان یکی از مربیان صاحب نام فوتبال جهان است.
تیم ایران در جام جهانی باید به ترتیب با تیمهای مراکش، اسپانیا و پرتغال بازی کند که هر کدام از این بازیها چالشهای متفاوتی را پیش روی فوتبال ایران قرار خواهد داد. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی رویکرد کیروش در فوتبال ایران و رقابتهای جام جهانی روسیه با امیر حاجرضایی کارشناس فوتبال گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
تیم ایران با تدارک و برنامهریزی لازم راهی مسکو شد؟ آیا با توجه به تدارکات صورت گرفته میتوان به نتیجهگیری ایران در جام جهانی امیدوار بود؟
مسئولان فدراسیون فوتبال پس از صعود تیم ملی به جام جهانی عنوان کردند برای حضور ایران در جام جهانی برنامهریزیهای خاصی صورت میگیرد و بازیهای تدارکاتی مناسبی نیز در دستور کار قرار خواهد گرفت. پس از مدتی نام چند کشور برای بازی دوستانه با تیم ملی مطرح شد که شاید ایدهآل نبود اما تاحدود زیادی به اهداف سرمربی تیم ملی نزدیک بود. با این وجود این برنامه در عمل تحقق پیدا نکرد. نخستین بازی دوستانه تیم ملی در راه جام جهانی با تیم سیرالئون بود و پس از آن بازیهای دیگری انجام شد تا سرمربی تیم ملی بتواند بازیکنان مورد نظر خود را برای جام جهانی انتخاب کند.
از سوی دیگر دو بازی تیم ملی نیز لغو شد تا فدراسیون فوتبال موفق نشود همه برنامههای خود را محقق کند. در نتیجه روند آماده سازی تیم ملی برای جام جهانی مطلوب نبوده است. این در حالی است که تیمهای آسیایی حاضر در جام جهانی هر کدام بازیهای تدارکاتی خوبی را با تیمهای قدرتمند جهان انجام دادند. بدون شک عدم تحقق وعدههای مسئولان فدراسیون فوتبال در زمینه آمازه سازی تیم ملی سبب سلب اعتماد جامعه از مسئولان فوتبال کشور خواهد شد.
البته این عدم اعتماد در گذشته به شکلهای مختلف به وجود آمده بود که با این رویکرد قویتر از گذشته شده است. مردم ایران به این مساله عادت کردهاند که از مسئولان وعدههایی بشنوند که در نهایت عملی نخواهد شد. تیم ملی در راه جام جهانی باید بازیهای تدارکاتی جدیتری برگزار میکرد تا سرمربی تیم ملی ضعفهای تیم را شناسایی میکرد و در فرصت باقی مانده تا آغاز رقابتهای جام جهانی این ضعفها را برطرف میکرد. در نتیجه به صورت کلی روند آماده سازی تیم ملی برای حضور در جام جهانی رضایت بخش نبوده است.
چرا آقای کیروش بر استفاده از بازیکنان دورگه و بازیکنانی که در خارج از کشور زندگی کردهاند تاکید دارد؟ آیا کیروش بازیکنان مورد نظر خود را در داخل کشور پیدا نمیکند که مجبور میشود بازیکنان را در بیرون از مرزها جستوجو کند؟
آقای کیروش در مصاحبهها و اظهار نظرهای خود هم به صورت صریح و هم به صورت کنایه آمیز عنوان کردهاند که فوتبال ایران را قبول ندارند. به تازگی نیز ایشان عنوان کرده بودند باید برای بازیکنان داخلی وقت بیشتری بگذارند. این در حالی است که فوتبال ایران سرشار از استعدادهای ناب است و ما از نظر استعداد در بهترین سطح ممکن قرار داریم. به عنوان مثال در لیگ قهرمانان امسال ایران تنها کشوری بود که سه تیم در مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان آسیا داشت و وضعیت ما از بقیه کشورهای آسیایی بهتر بود.
آقای کیروش نگاه تحقیر آمیزی به فوتبال ایران دارند که دلیل اصلی این مساله نیز بیشتر به سابقه ایشان باز میگردد که در تیمهای بزرگ اروپایی مربیگری کرده است. نگاه آقای کیروش به بازیکنان خارجی به شکلی است که اگر یک بازیکن حتی شش ماه نیز بدون باشگاه بوده، ترجیح میدهد از این بازیکن استفاده کند تا اینکه از بازیکنان لیگ داخلی ایران استفاده کند. به هر حال ما باید این مساله را بپذیریم که این سرمربی تیم ملی است که براساس قوانین نانوشته اختیار دارد هر بازیکنی که دوست داشته باشد را به زمین مسابقه بفرستد. بنده رویکرد آقای کیروش را به دو بخش تقسیم میکنم. به نظر من ایشان از نظر فنی در سطح بالایی قرار دارد و فوتبال را به خوبی میشناسد و با تاکتیکهای فوتبال دنیا آشنایی دارد. به همین دلیل نیز دیدگاه من در این زمینه نسبت به ایشان مثبت است. با این وجود ایشان از نظر رفتاری و اخلاقی وضعیت قابل قبولی ندارند و دیدگاه بنده در این زمینه نسبت به ایشان منفی است.
آیا تحقیر فوتبال ایران توسط کیروش به تحقیر فرهنگی و اجتماعی تبدیل نشده است؟
بله، دقیقا این اتفاق رخ داده و آقای کیروش از بالا به پایین به مسائل نگاه میکند. سوال مهم در این زمینه این است که اگر ما بهترین مربی جهان را نیز به ایران بیاوریم آیا ایشان باید رئیس باشد و یا مرئوس؟ بدون شک اگر بهترین مربی جهان نیز به ایران بیاید باید مرئوس باشد در حالی که وضعیت آقای کیروش به این شکل نیست و ایشان به جای اینکه مرئوس باشند، رئیس شدهاند. درماههای اخیر اظهارات غیراخلاقی آقای کیروش توسعه پیدا کرده و هیچ مسئولی نیز در مقام پاسخگویی به ایشان برنمیآید و در مقابل برخی از مسئولان حتی از ایشان دفاع نیز میکنند.
کیروش خیال میکند اول در یک رودخانه حضور داشته بعد به دریاچه منتقل شده و سپس وارد دریا شده و در شرایط کنونی در اقیانوس قرار دارد که هر کاری که دوست دارد میتواند انجام بدهد. به همین دلیل نیز ادبیات وی گزنده و تحقیرآمیز شده است. این در حالی است که روسای وی که در واقع مرئوس وی شدهاند هیچ واکنشی نسبت به ادبیات وی از خود نشان نمیدهند. به نظر من یک مرد جهانی باید یک «جنتلمن» باشد و اگر انتقادی از وی میشود باید سطح و فاصله خود را از منتقدان نشان بدهد.
نکته مهم دیگر اینکه نباید رویکرد آقای کیروش را تنها در زمینه اخلاقی خلاصه کرد و زحمات فنی ایشان را نادیده گرفت. ایشان از نابسامانیهای مدیریتی فوتبال ما استفاده کرده و به هر شکل که تمایل داشته به شخصیتهای فوتبالی ما توهین کرده است. این در حالی است که مسئولان فدراسیون فوتبال «مدینه فاضله» خود را تنها در جام جهانی دیدند. بدون شک اگر این مدینه فاضله با توهین به فوتبال و مردم جامعه ما همراه باشد هیچ ارزشی نخواهد داشت.
آیا تاکتیک ایران در جام جهانی روسیه نیز مانند جام جهانی گذشته تدافعی خواهد بود و یا اینکه ایران با توجه به تغییر پتانسیل تیم ملی با تاکتیک جدیدی بازی خواهد کرد؟
یک نشریه خارجی به تازگی با آقای کیروش مصاحبه کرده و دراین مصاحبه به صراحت به آقای کیروش گفته که تاکتیک شما دفاع و ضد حمله است و در شرایط کنونی همه به تاکتیک تیم شما آگاهی دارند. نکته جالب دراین زمینه این است که آقای کیروش نیز این مطلب را دراین مصاحبه تایید کرده است. آقای کیروش در این مصاحبه تصریح کرده که آرایش و میزانسن تیمی ما کاملا مشخص است و تاکتیک تیمی ما در مرحله نخست دفاع کردن و سپس ضد حمله خواهد بود.
در نتیجه در جام جهانی روسیه نسخه جدیدی از تیم ملی ارائه خواهد شد که ریشه در گذشته و جام جهانی برزیل دارد. از نظر اصولی نیز استفاده از این تاکتیک به دلیل قدرتمند بودن رقبای ما اجتناب ناپذیر است. در شرایط کنونی افکار عمومی جامعه گمان میکند رقبای اصلی ما در مرحله گروهی جام جهانی اسپانیا و پرتغال خواهند بود. این در حالی است که مراکش نیز تیم قدرتمندی دارد و دارای بازیکنانی است که در سطح اول فوتبال اروپا بازی میکنند. هیچ کدام ازبازیکنان تیم ملی ایران در پنج لیگ معتبر اروپا بازی نمیکنند.
این در حالی است که در تیم ملی مراکش بازیکنانی مانند بن عطیه و اشرف حکیمی حضور دارند که به ترتیب در یوونتوس و رئال مادرید بازی میکنند. بازیکنان تیم ملی مراکش اغلب در تیمهای مطرح اروپایی بازی میکنند و تعداد کمی از آنها در لیگ داخلی این کشور بازی میکنند. در نتیجه تیم مراکش حریف بسیار خطرناکی برای ایران خواهد بود. در شرایط کنونی مراکش بهترین تیم آفریقا است که سبک بازی خاصی دارد. «هرو رنارد» سرمربی فرانسوی این تیم نیز مربی توانمندی است که دارای اندیشههای نوین در فوتبال است. به همین دلیل نیز برخی از کارشناسان فوتبال شانس مراکش را نسبت به پرتغال برای صعود به مرحله بعد جام جهانی بیشتر میدانند. در نتیجه تاکتیک دفاعی در برابر مراکش یک تاکتیک معقول و سنجیده است.
بدون شک اگر ما در مقابل رقبای خود به خصوص اسپانیا که دارای قدرت بالایی در پاس دهی و حفظ توپ است از تاکتیک تهاجمی استفاده کنیم دست به انتحار و خودکشی زودرس زدهایم. به همین دلیل نیز اگر تیمی مانند اسپانیا در مقابل ما بتواند از فضاها استفاده کند ممکن است ضربات سنگینی به تیم فوتبال ایران وارد کند. این وضعیت تاحدود زیادی در بازی ایران و ترکیه نیز برای تیم ملی ایران اتفاق افتاد. در این بازی، ترکیه که به جام جهانی صعود نکرده و در حال آماده سازی برای حضور در بازیهای جام ملتهای اروپا در سال۲۰۲۰است موفق شد از فضاهایی که دفاع ما در اختیار این تیم قرار داد استفاده کند و به تیم ملی ضربه بزند. به همین دلیل بنده با سیستمی که آقای کیروش در تیم ملی به کار میبرد موافق هستم. در سیستم آقای کیروش بازیکنان موظف میشوند فضاهای حیاتی را پوشش بدهند و اجازه ندهند که حریف در فضاهای کلیدی صاحب توپ شود.
اگر قطع همکاری آقای کیروش با تیم ملی فوتبال ایران پس از جام جهانی روسیه رنگ واقعیت به خود بگیرد ایشان چه میراثی از خود در فوتبال ایران برجای گذاشتند؟ آیا میراث کیروش به اندازهای بزرگ بوده که تیم ملی در آینده نیز با اتکا به آن به مسیر موفقیت خود ادامه بدهد؟
نگاه من به آقای کیروش خاکستری است و نه سیاه و سفید. با این وجود معتقدم ایشان از نظر فنی میراث گرانبهایی در فوتبال ایران از خود برجای گذاشتهاند و به همین دلیل نگاه بنده در این زمینه نسبت به ایشان مثبت است. هر چند که اظهارات و حواشی پیرامون ایشان در فوتبال ایران زیاد بود و آقای کیروش در بسیاری از زمینهها پای خود را از گلیمش درازتر کرد اما از نظر فنیایشان اقدامات موثری در فوتبال ایران انجام دادند. شاید اگر مدیران قدرتمندی در فوتبال ایران حضور داشتند که جایگاه آقای کیروش را به ایشان تفهیم کنند ایشان نیز در اظهارات و رفتار خود ملاحظات بیشتری انجام میدادند.
آقای کیروش در فوتبال ایران یک تغییر نسلی ایجاد کرد و بسیاری از جوانان که گمان نمیکردند روزی بتوانند در تیم ملی بازی کنند به تیم ملی رسیدند و جایگاه خود را نیز پیدا کردند. از سوی دیگر در زمینه مدیریت ورزشی و فوتبالی آقای کیروش اقدامات مناسبی در ایران انجام داده اند. نکته دیگر اینکه ایشان با استفاده از جایگاه بینالمللی خود در مراودات فوتبال ایران با کشورهای مختلف جهان تأثیرگذار بودهاند. آقای کیروش بازیکن سالاری را در تیم ملی از بین برد و نظم و دیسیپلین را در تیم ملی اجرا کرد.
در مدتی که آقای کیروش سمت سرمربی تیم ملی ایران را برعهده داشته است ما هرگز مشاهده نکردیم بازیکنی پس از تعویض شدن عکسالعمل نامناسبی در مقابل دوربینهای تلویزیونی از خود نشان بدهد. این وضعیت در اردوهای تیم ملی هم وجود داشت و ما در این مدت شاهد این نبودیم که در اردوهای تیم ملی مسائل غیراخلاقی و حاشیه وجود داشته باشد. در مدتی که آقای کیروش رهبری تیم ملی فوتبال ایران را برعهده داشتند تیم ملی دارای وحدت و انسجام بسیار بالایی بود که یک نقطه قوت بزرگ برای تیم ملی به شمار میرفت. دریغ بنده اینجاست که مربی با این کارنامه و در این سطح از فوتبال جهان به دلیل برخی رویکردهای اخلاقی نامناسب نمیتواند نمره کاملی دریافت کند. با این وجود تا زمانی که ایشان روی نیمکت تیم ملی کشور من نشسته بنده خود را موظف میدانم به خاطر کشورم به ایشان احترام بگذارم.
احسان انصاری
- 19
- 4