در دنیای فوتبال برخی بازیکنان هستند که شناسنامه و هویتشان با نام یک باشگاه گره خورده و هیچ گاه از هم جدا تعریف نمیشوند. پائولو مالدینی در آث میلان و فرانچسکو توتی در رم از جمله این بازیکنان هستند. در ایران نیز این وضعیت وجود دارد و بازیکنانی وجود دارد که هویتی یکسان با یک باشگاه دارند.
حمید درخشان بازیکن سابق تیم ملی و باشگاه پرسپولیس یکی از این بازیکنان است که هویتش با نام پرسپولیس گره خورده و هیچ گاه از این تیم جدا نبوده است. درخشان که یکی از هافبکهای ممتاز تاریخ فوتبال ایران به شمار میرود علاوه براینکه به عنوان بازیکن در تیم پرسپولیس حضور داشته در مقاطعی به عنوان سرمربی این تیم نیز فعالیت کرده است. با این وجود در شرایط کنونی فوتبال ملی ما با حواشی زیادی مواجه شده که بیشتر نشأت گرفته شده از نوع رفتارشناسی سرمربی تیم ملی است.
حضور کارلوس کیروش در فوتبال ایران از نظر فنی دستاوردهای مهمی برای فوتبال ایران به همراه داشته است. با این وجود نوع کنش و برخورد وی با اهالی فوتبال ایران با حواشی و انتقادات زیادی همراه بوده است. به برای تحلیل و بررسی آخرین وضعیت تیم ملی که در آستانه بازیهای جام ملتهای آُسیا قرار دارد و باشگاه پرسپولیس «آرمان» با حمید درخشان گفت وگو نموده که در ادامه میخوانید.
رفتارشناسی کارلوس کیروش روز به روز در فوتبال ایران با واکنشها و نارضایتیهای بیشتری همراه میشود. چرا یک مربی حرفهای که در سطح بینالمللی شناخته شده است چنین رفتاری از خود بروز میدهد؟
هنگامی که قرار است برای یک کشور با تاریخ و تمدن ممتاز سرمربی خارجی انتخاب شود باید به همه جوانب آن دقت شود. بدون شک برای هرکسی افتخار است که سرمربی تیم ملی ایران شود و در کنار مردم بزرگ و پرشور ایران باشد. هنگامی که یک مربی مانند آقای کیروش در فوتبال ایران حضور پیدا میکند انتظار اهالی فوتبال از ایشان این است که از نظر فنی و حرفهای دانش و تجربه فوتبال ایران را افزایش بدهد. این در حالی است در که در واقعیت این اتفاق رخ نداد و بیشتر امکانات تیم ملی در اختیار آقای کیروش قرار داشته است. به همین دلیل نیز نتایجی که فوتبال ایران در جام جهانی گرفته با گذشته تفاوت زیادی نداشته و در خور شأن فوتبال ایران نبوده است. بنده از نظر فنی در این زمینه صحبت میکنم ضمن اینکه از نظر نتیجه نیز ما نتیجه قابل توجهی در جام جهانی به دست نیاوردهایم و از این بازیها حذف شدهایم.
چرا معتقدید حضور آقای کیروش از نظر فنی برای فوتبال ایران قابل توجه نبوده است؟
کسانی که اهل فن هستند به خوبی به این نکته آگاهی دارند که نوع بازی تیم ملی بیش از آنکه ایجابی باشد سلبی است. آقای کیروش به دنبال این بود که برای خود در فوتبال ایران رزومه ایجاد کند و به همین دلیل نیز اغلب بازیهای تدارکاتی خود را از بین تیمهای ضعیف انتخاب میکند تا به این وسیله رزومه خود را پربارتر نشان بدهد. اگر ما به دنبال انتخاب یک مربی خارجی برای تیم ملی هستیم باید علاوه براینکه به دنبال توانایی فنی وی باشیم به دنبال شخصیت و آموزش حرفهای فوتبال نیز باشیم.
نمیتوان کارنامه یک مربی فوتبال را تنها از نظر فنی بررسی کرد و بلکه توانایی فنی یک مربی باید در کنار شخصیت و حرفهای گری وی مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرد. شرایط باید به شکلی باشد که مربیان داخلی از نوع برخورد و کاراکتر یک مربی بینالمللی در سطح آقای کیروش درس بگیرند و چیزهای جدیدی یاد بگیرند. در نتیجه مربی خارجی باید برای فوتبال ما به عنوان یک الگو ظاهر شود. با این وجود این اتفاق درباره آقای کیروش رخ نداده و ایشان به هیچ عنوان برای فوتبال ایران الگوی خوبی نبوده و مربیان داخلی نتوانستند از ایشان الگو برداری کنند.
شرایط به شکلی بوده که هر کسی از اهالی ورزش و رسانه به عملکرد ایشان انتقاد کرده مورد تاخت و تاز وی قرار گرفته و به آنها بیاحترامی کرده است. کیروش هیچ گونه اهمیتی برای حرمت و شرافت بزرگان فوتبال ایران قائل نیست. برخی از بازیکنان بزرگ فوتبال ایران که با ایشان همکاری کردهاند در نهایت مورد هجمه وی قرار گرفته و با آنها برخورد بسیار بدی صورت گرفته است. ما فرض میگیریم یکی از این افراد بوده اند. آیا بقیه هم بد بوده اند که نتوانسته اند کنار ایشان کار کنند؟ سوال دیگر اینکه دستاورد حضور آقای کیروش در فوتبال ایران چه کمکی به مربیان داخلی کرده که مربیان داخلی بتوانند ادعا کنند که ما این مسائل را از آقای کیروش یاد گرفتهایم.
این وضعیت هم درباره مسائل فنی وجود دارد و هم درباره شخصیت حرفهای و اجتماعی ایشان بوده است. نکته قابل توجه این است که آقای کیروش با ترفندهایی که بلد است تلاش میکند با عوام فریبی خود را مظلوم نشان بدهد و به شکلی رفتار کند که گویا مورد هجمه دیگران و بدخواهان قرار گرفته است. متأسفانه کسانی که از نزدیک با ایشان آشنا نیستند و از وضعیت ایشان اطلاع ندارند درک صحیحی از حضور آقای کیروش در فوتبال ایران نداشته اند و در برخی زمینهها با وی همراهی میکنند.
نوع برخورد مدیران فدارسیون فوتبال چه تأثیری در رفتار آقای کیروش داشته است؟ آیا اگر مدیران فدراسیون اقتدار بیشتری از خود نشان میدادند کیروش میتوانست تا به این اندازه قدرت مانور پیدا کند؟
رویکرد مدیران فدراسیون فوتبال نسبت به آقای کیروش منفعلانه بوده است. فدراسیون فوتبال ایران کارفرمای آقای کیروش محسوب میشود و باید به شکلی رفتار شود که ایشان از مدیران فدراسیون حرف شنوی داشته باشد. این در حالی است که این وضعیت حالت عکس پیدا کرده و مدیران فدراسیون از آقای کیروش حرف شنوی دارند. فدراسیون فوتبال باید به صورت جدیتر با آقای کیروش برخورد میکرد و تلاش میکرد ایشان را کنترل کند. شاید فدراسیون فوتبال میتوانست در برخی زمینهها اجازه مصاحبه به آقای کیروش ندهد تا زمینه برای حاشیههای جدی ایجاد نشود.
فدراسیون فوتبال باید شرایطی را مهیا میکرد که آقای کیروش تنها سرگرم کار خود باشد و به حواشی کار نداشته باشد. بدون شک هرچه قدرت مانور کیروش نسبت به فدراسیون فوتبال بیشتر شد میزان حاشیهها نیز بهتر شد. در نتیجه فدراسیون از ابتدا میتوانست کیروش را به شکل بهتری مدیریت کند. در شرایط کنونی آقای کیروش این اجازه را به خود میدهد که به هرکسی که دوست داشت توهین و برخورد کند و در این زمینه هیچ ابایی نیز ندارد. بنده در این زمینه فدراسیون فوتبال را مقصر میدانم و معتقدم فدراسیون میتوانست بالای۷۰ درصد در زمینه مدیریت آقای کیروش نقش داشته باشد و اجازه ندهد این همه حاشیه پیرامون تیم ملی شکل بگیرد.
در شرایط کنونی دو مربی بزرگ یعنی آقای کیروش و آقای برانکو در فوتبال ایران حضور دارند که از جنبههای مختلف با هم تفاوت دارند که هرکدام میتواند برای فوتبال ایران یک الگو به شمار برود. به نظر شما آقای برانکو از نظر الگوپذیری چه تفاوتهایی با آقای کیروش دارد؟
به نظر من آقای برانکو الگوی بهتری برای فوتبال ایران بوده است. ایشان علاوه براینکه از نظر فنی از دانش بالایی برخوردار هستند و کار خود را به خوبی بلد هستند شخصیتی مودب و متواضع داشته و رفتاری حرفهای دارد. شخصیت و حرفهایگری آقای برانکو برای فوتبال ایران مفید بوده است. به عنوان مثال ایشان اهل حاشیه درست کردن نیست و تا آنجا که امکان دارد کمبودها را بیان نمیکند. به هر حال هر مربی در دوران مربیگری خود با کمبودها و نقصانهایی مواجه است. با این وجود آقای برانکو هیچ گاه در کنفرانسهای مطبوعاتی خود این کمبودها را بیان نمیکند و همواره به بازیکنان خود انگیزه میدهد.
به عنوان مثال در بازیهای جام باشگاههای آسیا که پرسپولیس با محدودیتهای زیادی چه از نظر بازیکن و چه از نظر امکانات مواجه بود ایشان هیچ گاه فضا را به سمت حاشیهسازی نبردند و همواره به بازیکنان انگیزه میدادند تا از این چالشها عبور کنند. در نهایت نیز تیم پرسپولیس به فینال باشگاههای آسیا رسید و اگر ظرفیتهای بیشتری در اختیار داشت میتوانست قهرمان آسیا شود. حضور در فینال آسیا اتفاق کوچکی نبود که رخ داد. این در حالی بود که در این مسیر پرسپولیس تیمهایی را شکست داد که بسیار ثروتمند بودند و از بازیکنان گرانقیمت و ممتازی بهره میبردند.
در مقابل آقای کیروش قرار دارد که از نظر برخورد اجتماعی و رفتاری در نقطه مقابل آقای برانکو قرار میگیرد. آقای کیروش برخلاف آقایبرانکو به محض اینکه با کمبودی مواجه میشود آن را بیان میکند و اتفاقا در این زمینه حاشیههای زیادی ایجاد میکند. از سوی دیگر آقای کیروش برخلاف آقای برانکو انتقادپذیر نیست و نسبت به کسانی که از وی و عملکردش انتقاد میکنند واکنش تندی نشان میدهد. آقای کیروش به شکلی رفتار میکند که تنها عملکرد ایشان در فوتبال ایران قابل توجه بوده و دیگران نمیتوانند مانند وی تیم ملی را هدایت کنند.
آیا با وضعیتی که تیم ملی دارد و مسیری که در پیش گرفته میتوان به قهرمانی ایران در جام ملتهای آسیا امیدوار بود؟
اجازه بدهید من در این زمینه اظهار نظر صریحی نداشته باشم. دلیل این مسأله این است که اگر خدا نکرده تیم ملی در جام ملتها نتیجه لازم را اخذ نکرد در نهایت برخی عنوان میکنند در داخل کشور فضا برای موفقیت تیم ملی وجود نداشته و مربیان داخلی با تیم ملی همراهی نمیکردند و از رویکرد تیم ملی انتقاد داشتند. موفقیت تیم ملی در بازیهای آسیایی نیازمند یک سازوکار مناسب و دقیق دارد که همه عوامل فوتبال کشور باید به آن کمک کنند. به نظر من در شرایط کنونی باید عملکرد آقای کیروش در تیم ملی به خوبی مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرد که آیا رویکردی که ایشان برای تیم ملی در نظر گرفته میتواند نوید بخش قهرمانی در آسیا باشد و یا خیر.
برای ترسیم چشم انداز آینده تیم ملی باید واقعیتها و داشتههای فوتبال ایران را بدون حواشی و جنجالهای صورت گرفته مورد بررسی قرار داد. بدون شک اگر به صورت واقعبینانه به وضعیت تیم ملی و موقعیتی که در فوتبال آسیا پیدا کرده نگاه کنیم انتظارات واقعبینانه و صحیحی نیز از تیم ملی خواهیم داشت. بنده به عنوان کسی که در تیم ملی بازی کردم امیدوارم تیم ملی در جام ملتهای آسیا بازیهای خوبی انجام بدهد و بتواند عملکرد موفقی از خود برجای بگذارد.
باشگاه پرسپولیس موفق شد پس از مدتها که تیمهای ایرانی در جام باشگاههای آسیا موفقیتی نداشتند به فینال این بازیها برسد. بدون شک این موفقیت کار پرسپولیس را برای آینده سختتر از گذشته خواهد کرد. شما چه چشم اندازی پیش روی باشگاه پرسپولیس میبینید و فکر میکنید برای تداوم این موفقیتها چه باید کرد؟
از زمانی که آقا برانکو مربیگری پرسپولیس را برعهده گرفتند این تیم روند روبه رشدی را طی کرده و علاوه براینکه دو قهرمانی در لیگ برتر به دست آورده در سال جاری بازیهای قابل قبولی در جام باشگاههای آسیا انجام داده و در نهایت نیز به فینال جام باشگاههای آسیا رسید. با این وجود بنده معتقدم کار پرسپولیس نسبت به گذشته سختتر شده و برخلاف ادعای برخی که عنوان میکنند پرسپولیس میتواند در آینده به راحتی در بازیهای مختلف به پیروزی دست پیدا کند شرایط آسان نخواهد بود.
این در حالی است که پس از موفقیتهای پرسپولیس انتظار هواداران نیز از این تیم بسیار بالا رفته و در نتیجه کار برای مدیران، مربیان وبازیکنان پرسپولیس سختتر از گذشته خواهد بود. در نتیجه اگر باشگاه پرسپولیس قصد دارد همچنان به موفقیتهای خود ادامه بدهد باید در مرحله نخست زیرساختهای خود را درست کند و سپس به فکر خرید بازیکنان گران قیمت با کیفیتهای بالا باشد تا بتواند در سالهای آینده همچنان یک مدعی جدی برای قهرمانی آسیا به شمار برود. این در حالی است که تیمهای دیگر هزینههای هنگفتی برای خرید بازیکنان بزرگ و باکیفیت انجام میدهد و همواره تیم خود را تقویت میکنند.
در نتیجه اگر پرسپولیس قصد دارد یکی از مدعیان قهرمانی در ایران و آسیا باقی بماند باید رویکرد جدیدی در پیش بگیرد و بتواند سطح حرفهای بودن خود را با خرید بازیکنان بزرگ و ترمیم زیرساختها ارتقا بدهد. پرسپولیس دارای هواداران پرشمار و پرشوری است که کمتر تیمی در ایران و آسیا از چنین موهبتی برخوردار است. این مسأله میتواند هم از نظر مادی و هم از نظر معنوی یک امتیاز ویژه برای این باشگاه به شمار برود. در همین بازیهای اخیر که پرسپولیس در جام باشگاههای آسیا انجام داد همه تیمهای خارجی که در ورزشگاه آزادی به میدان میرفتند به دلیل حمایت همه جانبه تماشاگران این تیم با مشکلات بسیار جدی مواجه میشدند. به همین دلیل پرسپولیس میتواند با کمک هواداران خود در سالهای آینده نیز خود را به عنوان مدعی جدی قهرمانی آسیا معرفی کند.
دیدگاه شما درباره حضور زنان در ورزشگاهها چیست؟
به نظر من گامهای مهمی در این زمینه برداشته شده و زنان توانستند پس از سالها دوباره برای تماشای فوتبال به ورزشگاه بیایند و از نزدیک تیم مورد علاقه خود را تشویق کنند. به نظرمن این رویکرد باید در آینده نیز ادامه داشته باشد. هر چه زنان بیشتر در ورزشگاهها حضور پیدا کنند فضای اخلاقی ورزشگاهها شکل بهتری به خود میگیرد و برخی تماشاگران به دلیل حضور زنان در ورزشگاهها خویشتندارتر خواهند شد و در نتیجه حاشیه امن بیشتری از نظر اخلاقی در ورزشگاهها ایجاد خواهد شد. بنده امیدوارم این اتفاق ادامه داشته باشد و شرایط به شکلی رقم بخورد که زنان به راحتی بتوانند در ورزشگاهها حضور داشته باشند.
احسان انصاری
- 15
- 5