در استادیومها اما میگوییم معبر جدا، ورودی جدا، مکان جدا، سرویس و خدمات جدا، انتظامات جدا در یک گوشه استادیوم مشخص میکنیم، اینها هم میروند مینشینند. مهر ماه در تهران تیم ملی بازی دارد و بازی خانگی بعدی فروردین برگزار خواهد شد. ما واقعاً میتوانیم همه ملاحظات شرعی و اخلاقی را رعایت کنیم و در هر بازی چند هزار نفر از خانمها بیایند، بلیت بخرند و در استادیوم حضور داشته باشند.
گستردگی مباحث مربوط به ورزش و جوانان به اندازهای است که برای صحبت درباره همه این موارد با وزیر ورزش و جوانان، همیشه زمان کم میآید. با این حال در حدود یک ساعتی که با مسعود سلطانیفر درباره مهمترین مسائل این دو حوزه گپ زدیم، سعی شد به بیشتر سوالاتی که درباره ورود زنان به ورزشگاهها، وضعیت لیگ فوتبال و دو باشگاه پرسپولیس و استقلال، ابهاماتی که درباره انتخابات فدراسیونها و آمادگی برای المپیک مطرح میشد، پاسخ داده شود. البته در انتهای بحث مسعود سلطانیفر در کنار اشاره به اقداماتی که برای جوانان انجام شده، چند خاطره هم از رابطه رییس جمهوری و ورزش تعریف کرد که خواندن آن خالی از لطف نیست.
در زمینه ورود زنان به ورزشگاهها، تاکنون چه اقداماتی انجام شده است؟
در موضوع ورود بانوان به ورزشگاهها اگر اظهارنظرهای نسنجیده و دخالتهای بیمورد آدمهای مختلف نبود و عوامل بیرونی تحریک نمیشدند، شاید ما این موضوع را زودتر سروسامان داده و حل کرده بودیم. در هر صورت این هم یک مطالبه داخلی اجتماعی ماست چون بالاخره در جامعهمان امروز اجازه دادهایم که خانمها در همه عرصهها وارد شوند و مشارکت کنند. عرصههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و به هرحال از خیلی از جهات در زمینه مشارکت بانوان جلوتر از کشورهای منطقه هستیم. در کنکور ما میبینیم که بیش از ۶۰ درصد از شرکتکنندگان خانم هستند و فقط ۴۰ درصد آقا هستند.
در بحث مشاغل مختلف، آموزش و پرورش، در هیأت علمی دانشگاهها، در عرصههای مختلف اقتصادی هم اخیراً خانمها خیلی وارد شدند و دارند تلاش میکنند.
خانمها اجازه دارند به برنامههای هنری مثل سینما، کنسرت و پارک بروند و به نظر من فضای استادیومهای ما به لحاظ فرهنگی و اجتماعی تفاوتی ندارد با سینماها، کنسرتها و پارکها. منظور این است که فضای اجتماعی و فرهنگی که در استادیومها هست با فضای کنسرتها، خیابانها، پارکها و سینماها تفاوت چندانی ندارد.
شورای انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۸۴ مصوبهای داشته در زمینه حجاب و عفاف. در آنجا با ورود بانوان به استادیومها مخالفت شده است. واقعیت این است که الان شاید در برخی دیدارها به خاطر اینکه رقابتهای باشگاهی را داریم و تماشاگرها در این رقابتها به یکدیگر نسبتهایی را میدهند، فضا مناسب حضور بانوان نباشد اما در دیدارهای ملیمان براساس تجربهای که داشتیم چنین فضایی وجود ندارد و فضا کاملاً آرام است. طرفداران داخلی ایران را تشویق میکنند و اگر تعداد انگشتشماری از تیم مقابل هم به استادیومهای ما بیایند، کسی فحاشی و هتاکی نمیکند.
بحث ما هم همین است. نیتمان این است که به خاطر الزامات بینالمللی و به خاطر مطالباتی که وجود دارد و حقوقی که بانوان ما دارند، این اتفاق بیفتد. هم الزامات بینالمللی را در نظر میگیریم و هم مطالبات اجتماعی و داخلی و هم حق و حقوقی که بانوان دارند. همانطور که بانوان حق دارند مثل آقایان به سینما، کنسرت، تئاتر و پارک بروند، حق دارند به استادیومها هم بیایند.
یعنی زنان فقط برای دیدارهای ملی اجازه حضور در استادیومها را پیدا میکنند؟
بله، تلاش میکنیم که این هماهنگی را به وجود بیاوریم. ممکن است در دیدارهای باشگاهی، کمی فضا نامناسب باشد. ما هم تأیید میکنیم و فعلاً تصمیمی در این رابطه نداریم. فعلاً تنها دیدارهای ملی را بررسی میکنیم، آن هم برای برخی رشتهها مشکلی نداریم. در حال حاضر درباره مسابقات داخل سالنی مثل والیبال، تقریباً بحث ورود بانوان در حال اجرا شدن است. بهعنوان مثال در همین رویداد لیگ جهانی والیبال که در ارومیه و اردبیل داشتیم. در اردبیل نماینده مقام معظم رهبری و امام جمعه اردبیل تأکید کرده بود و گفته بود که من اصرار دارم حتماً خانمها بیایند. من هم که رفته بودم، ایشان به من گفتند که چه اشکالی دارد خانمها هم حضور داشته باشند. آنها با نظم و آرامش مسابقه را تماشا میکنند.
ما داریم از کانالهای مختلف با رعایت ملاحظات شرعی و فرهنگی و اخلاقی، هماهنگیهایی بین دستگاههای موثر و دستاندرکار ایجاد میکنیم که حضور بانوان را در دیدارهای ملیمان تحقق بدهیم. امیدوار هستیم با همان سمت و سویی که در چند دیدار گذشته داشتیم، این اتفاق رخ دهد مثل بازی دوستانه تیم ملی یا بازی پرسپولیس - کاشیما در فینال لیگ قهرمانان آسیا و بازیهایی که جنبه ملی دارد، حالا یا بازیهای ملی یا بازیهای تیمهای باشگاهی با تیمهای باشگاهی خارجی میتوانیم زمینه حضور بانوان را فراهم کنیم.
ماجرای ضربالاجلی که فیفا برای ورود زنان به استادیومها تعیین کرده بود، چه بود؟
ضربالاجلی نداشتیم برای حضور بانوان. انتظارم این است که شرایط امروز کشور ما که مردم بیش از هر زمانی نیاز به شور و نشاط و شادی و شعف و امید دارند، رسانههای ورزشی ما به دروغ التهاب و استرس ایجاد نکنند. مثلاً درباره مسأله ضربالاجل، ماجرا به این صورت است که نامهای که نوشته شده از سوی آقای اینفانتینو، برای آقای تاج نوشته شده که انتظارمان این است که پیرو بحثهایی که داشتیم در مسابقات مقدماتی تحقق پیدا کند اما تهدیدی وجود نداشته که اگر این کار را نکردیم چه اتفاقی میافتد.
در دیدارهایی که به صورت جداگانه با آقای اینفانتینو داشتم و آقای رییس جمهوری جداگانه داشتند، ایشان این تقاضا را مطرح کردند. ما هم همین بحث را گفتیم که داریم هماهنگی لازم را انجام میدهیم تا شرایط حضور بانوان را فراهم نماییم. ما برای حضور بانوانمان ورودی جدا، معبر جدا، مکان جدا، سرویس و خدمات جدا و همه این موارد را در استادیومهایمان پیشبینی میکنیم. الان در سینماها خانمها و آقایان میروند کنار هم مینشینند و کسی مانعشان نمیشود. در استادیومها اما میگوییم معبر جدا، ورودی جدا، مکان جدا، سرویس و خدمات جدا، انتظامات جدا در یک گوشه استادیوم مشخص میکنیم، اینها هم میروند مینشینند. اصلاً تهدید به تعلیق وجود نداشت.
امسال یک بازی داریم که باید این کار را انجام دهیم. مهر ماه در تهران تیم ملی بازی دارد و بازی خانگی بعدی فروردین برگزار خواهد شد. ما واقعاً میتوانیم همه ملاحظات شرعی و اخلاقی را رعایت کنیم و در هر بازی چند هزار نفر از خانمها بیایند، بلیت بخرند و در استادیوم حضور داشته باشند.
البته درباره بحثهایی که در این رابطه انجام میدهیم، خیلیها معتقدند که مثلاً ما باز هم چند بار به صورت گزینشی بانوان را به استادیومها ببریم و ببینیم که چطور پیش میرود. به هر صورت اتفاق افتاده، ما چند بار آزمایش کردیم و هیچ مشکلی به وجود نیامد. تقریباً همه عوامل هم تأیید کردند که مشکل خاصی نبود. بعضیها هم در این بین رفتند فیلمهایی گرفتند و پخش کردند. به هرحال فکر میکنم با رعایت همه موارد شرعی و اخلاقی و فرهنگیمان بتوانیم این مشکل را حل کنیم و این فشار و هزینه سنگینی که نظام دارد در بیرون برای این قضیه بیمورد میپردازد را نپردازد.
عربستان یک سال است که اجازه داده خانمها بروند رانندگی کنند. خانمهای ما بیش از ۷۰ سال است، از زمانی که خودرو آمده این اجازه را داشتند.
این اجازه را داشتند که مدیریت کنند. این اجازه را داشتند که وزیر شوند، اجازه داشتند که در مجلس، نماینده مجلس شوند. اجازه داشتند که در بالاترین سطح تصمیمگیری و برنامهریزی کشور بنشینند. حالا این چه چیزی است که ما جلوی آن را میگیریم و برای نظام جمهوری اسلامی هزینهای ایجاد میکنیم بهعنوان تنها کشوری که در دنیا به خانمها اجازه حضور در استادیومهایش را نمیدهد. من که سراغ ندارم دیگر کشوری به غیر از ما باقی مانده باشد.
در انتخابات فدراسیونها، حرف و حدیثهایی وجود داشت. در آینده هم انتخابات فدراسیون والیبال و یکی، دو تا فدراسیون دیگر هم هست که بحثهایی مطرح است. درباره این موضوع توضیح بدهید.
این تجربه ماست که در همه انتخابات فدراسیونها، هر طور که عمل شود و هرکسی که انتخاب شود، متأسفانه یکسری حرف و حدیث درست میکنند. حسن انتخاب شود، میگویند مهرهچینی کردند. حسین انتخاب شود، میگویند گرایش بوده. من الان دارم میگویم که ما در همه انتخابات فدراسیونها دغدغهمان این بوده که شرایط برابری برای همه کاندیداها فراهم کنیم. در این شرایط برابر هر کسی توانست آرای اعضای مجمع را به خودش اختصاص دهد، بتواند انتخاب شود. ابتدا که ما آمدیم به من گفتند که سرپرست موقتهایی که تا زمان انتخابات در فدراسیونها فعالیت میکنند، دل نمیسوزانند، بریز و بپاش انجام میدهند و نفر بعدی که میآید، با حجم سنگینی از تعهد و بدهی باقی میماند که به هرحال سال اول ریاست فرد منتخب را تحت تأثیر همین بدهیها و مشکلات قرار میدهد.
گفتیم چرا این کار را انجام دهیم؟ بیاییم انتخابات فدراسیونها را در فاصله ۳ ماه مانده به پایان دوره رییس فعلی شروع کنیم که تا روز آخر پایان دوره رییس فعلی، نفر جدید انتخاب شود. در عمل چند انتخابات که برگزار کردیم، دیدیم یک شرایط ناعادلانهای هست. یعنی وقتی ما با حضور رییس فدراسیون فعلی، سه ماه قبل از پایان دورهاش میخواهیم انتخابات برگزار کنیم، یعنی این اجازه را میدهیم که رییس فعلی که ارتباط و تعامل با ۳۱ رییس هیأت استانیاش داشته، از این ارتباط و نفوذ و ابزار قدرتش استفاده کند. بنابراین شرایط ناعادلانهای پیش میآید برای کسی که رییس فعلی هست و کاندیدا هست و نفراتی که از بیرون دارند میآیند تا کاندیدا شوند.
الان یک سال است که این روند را تغییر دادیم و گفتیم مشکلی ندارد. هر زمان دوره تمام شد، سرپرست میگذاریم. به خاطر اینکه شرایط عادلانهای برای همه فراهم باشد، آن سرپرست که حق کاندیدا شدن نداشته باشد، ظرف سه، چهار ماه و گاهی بیشتر (چون گاهی زمان لازم برای استعلامهای ما طولانی میشود) بیاید انتخابات را برگزار کند. برای کسی که قبلاً رییس بوده و نفراتی که جدیداً کاندیدا میشوند، شرایط برابری ایجاد شود. دیگر سایه رییس قبلی بالای سر فدراسیون نیست. برای همه فدراسیونها هم همین رویه را در پیش میگیریم.
درباره انتخابات فدراسیون کشتی، کاندیداهایی که احراز صلاحیت نشده بودند، میگفتند شما تأیید آقای دبیر را با امضای خودتان دادهاید. تأیید دو نفر دیگر را هم میتوانستید بدهید اما این کار را انجام ندادهاید.
نه، همه موارد بررسی صلاحیتها در تمامی مراحل توسط مراجع ذیصلاح قانونی انجام شد. مرحله آخر هم که آقای دبیر احراز صلاحیت شد، باز توسط همان مراجع ذیصلاح قانونی انجام شد.
یعنی با دستور شما نامه صادر نشد؟
اصلاً. من خودم مقید هستم. اگرچه شاید به لحاظ قانونی این اختیار را داشته باشم که بخواهم نظر مراجع ذیصلاح قانونی را وتو کنم ولی من مقید هستم که در بررسی صلاحیتها حتماً نظر مراجع اطلاعاتی، امنیتی و مراجع ذیصلاح قانونی ما اخذ شود و خیالم از همه جهت راحت باشد. در همه مراحل هم همان مراجع تأیید کردند. نفر آخر هم همان مرجع تأیید کرد.
درباره انتخابات وزنهبرداری چطور؟ دوباره روی آن اساسنامهای که رعایت نشده بود. اکثریت مطلقی که در اساسنامه آمده بود که نصف به علاوه یک هست ولی این در تعداد آرا اتفاق نیفتاده بود و از ۴۵ نفر، ۲۲ نفر رأی داده بودند و اکثریت مطلق نهایی نشده بود.
۴۳ نفر بودند. ۲۱ و نیم نفر میشد، نصف. به علاوه یکش میشد ۲۲ و نیم نفر. اینکه این ۲۲ و نیم را تحقق ببخشیم یا باید ۲۳ نفر رأی بدهند یا ۲۲ نفر. اول انتخابات، اول مجمع آقای داورزنی اعلام میکند که چون ۴۳ نفر هستند، ملاک ما ۲۲ رأی هست. خبرنگاران بودند و ویدئوی مجمع هم موجود است. همان ۲۲ رأی را میآورد. کاندیدا هم بودند و میتوانستند همان جا اعتراض کنند. هیأت برگزار کننده اگر اعتراضی اول جلسه میشد حتماً با هم مشورتی میکردند، شاید به نتیجه دیگری میرسیدند اما چون اول جلسه، رییس مجمع که آقای داورزنی بود، اعلام میکند که اگر کسی بخواهد در مرحله اول انتخاب شود باید ۲۲ رأی بیاورد. ایشان هم ۲۲ رأی میآورد و انتخاب میشود.
و انتخابات فدراسیون والیبال به موقع انجام میشود؟
به موقع که همین حالا هم کمی از زمان مقرر شده برای برگزاری این انتخابات گذشته اما ثبتنامهای ما...
همانجا آقای داوری خیلی حرف و حدیث داشتند که آنجا نشسته و شغل دیگری دارند.
یک توضیحی درباره عبارت حرف و حدیث بدهم. من الان میخواهم بگویم حرف و حدیث راجع به خیلیها زیاد هست.
ولی حرف و حدیثها درباره وزارت ورزش رسانهای میشوند، چون موضع شفاف نمیگیرد.
موضع شفاف این است که شما بگویید حرف و حدیث، ما هم میگوییم نیست. این را بهعنوان موضع شفاف قبول دارید؟
یکبار برای همیشه یک نفر باید این را بگوید. ضمن اینکه انتقادهای زیادی هم مطرح میشود.
ورزش مدیران ورزشی را معروف میکند اما کمتر محبوب میکند. برد ورزش هم برای ورزشکار است، باختش برای مربی و مدیر تیم و رییس فدراسیون و وزارت ورزش است. همه جا همینطور بوده. وقتی میبرند، ورزشکار در عین نداری و محدودیت و مشکلات رفته قهرمان شده. وقتی میبازند، به سراغ مدیران میروند.
آقای داورزنی با شما صحبت کردند که میخواهند در انتخابات فدراسیون والیبال شرکت کنند؟ از شما رخصت نخواستهاند؟
نه. در این رابطه بحثی با من نداشته.
به نظرتان شرکت میکنند؟
نمیدانم. هنوز با من هیچ صحبتی نکرده است. اگر بخواهد شرکت کند حتماً با من مطرح خواهد کرد اما تا الان با من صحبتی نکرده است.
درباره فوتبال، شما میدانید که لیگ برتر چه زمانی شروع میشود؟
نه.
هیچکس در ورزش نمیداند؟
شرایطی که الان فدراسیون فوتبال مشخص کرده، به نظر من کار خوبی است که ما این فشار را بیاوریم. بالاخره وقتی میگوییم فوتبالمان حرفهای است، این حرفهای بودن یکسری ابزار و ملزومات و سازوکار میخواهد. اگر قرار باشد با همان شرایطی که ما بیست سال قبل مسابقات را برگزار میکردیم، الان هم که ۱۸ سال است میگوییم حرفهای شدیم، با همان شرایط برگزار کنیم، پس چه فرقی کرده؟ فقط اسمش به جای آماتور شده حرفهای. ما بالاخره باید از همه جهات، باشگاههایمان را، استادیومهایمان را، لیگمان را، روابطمان را و روالمان را استاندارد کنیم. مطابق استانداردهای روز دنیا. به مرور هم باید این کار را انجام دهیم. یعنی هر سال یک بخش از آن را انجام دهیم. این بخش هم امسال بالاخره مباحثی است که مطرح شده است.
فدراسیون تلاش میکند و امیدواریم که موفق باشد در این بخش. این الزاماتی را که وجود دارد از جهت مشخصات و استانداردهای استادیومها، امیدواریم بتوانیم در بیشتر استادیومها داشته باشیم. حالا ممکن است در گوشهای هم مشکلی به وجود بیاید و بالاخره همه بروند کمک کنند و هماهنگیهای لازم را انجام دهند. به هرحال دستگاههای مختلفی که مسوول هستند در این رابطه باید همکاریهای لازم را داشته باشند. مثلاً بالاخره برگزار کننده مسابقه ورزشی از جهت اینکه داوران و مسوولان برگزاری بیایند و قوانین و مقررات برگزاری مسابقه رعایت شود، فدراسیون فوتبال است ولی در کنار آن تأمین نظم و امنیت برعهده نیروی انتظامی است. نیروی انتظامی نقش بسیار مهمی را برای ما ایفا میکند که اگر با تمام توان در صحنه نیاید و اگر مجموعه عوامل اطلاعاتی و امنیتی ما نیایند، امکان برگزاری مسابقات به این شکل وجود ندارد.
همه ما باید مقداری تلاش کنیم تا مشکلات را برطرف کنیم. ناهماهنگیها را داریم کاهش میدهیم. جلساتی را فدراسیون فوتبال در وزارت ورزش برگزار کرده است جهت هماهنگی با مدیران استانها و مدیران باشگاهها و داریم تلاش میکنیم که در کوتاهترین زمان ممکن این ضعفها را برطرف کنیم که لیگ برگزار شود.
با توجه به اتفاقاتی که در فدراسیون فوتبال افتاده، وزارت ورزش نمیتواند به فدراسیون کمک مالی داشته باشد؟
اصلاً فدراسیون فوتبال قرار نیست برای استانداردسازی استادیومها کمکی کند.
درباره هیأت مدیره پرسپولیس و استقلال خبر از تغییراتی شنیده میشود.
فعلاً بحثی نشده است.
شما در حال حاضر از وضعیت پرسپولیس و استقلال راضی هستید؟ چون خیلیها معتقدند که هیأت مدیره این دو باشگاه هنوز هیچ قدمی برای بحثهای اقتصادی برنداشتهاند. در حالی که هیأت مدیره انتخاب میشود که از نظر ساختارسازی و بحثهای اقتصادی باشگاه را به جایی برساند.
الان هیأت مدیره دو باشگاه نهایت تلاش را برای حل مشکلات دو باشگاه انجام میدهند ولی انتظار من در بخش اقتصادی و درآمدهای دو باشگاه بیش از آن چیزی بود که تاکنون انجام شده است. در جلسات هم گفتهام. به من هم قول دادهاند که دارند تلاش میکنند.
در طول سه سالی که من هستم ما هنوز داریم بدهیهای ۱۰، ۱۵ سال قبل را میدهیم که چک داشتند و همینطور بدون ضابطه قرارداد بستهاند. این مدت رقم بسیار بالایی از این بدهیها را هم به مناسبتهای مختلف پرداخت کردهایم و گزارشش را هم دادهایم. مسائل را ساماندهی کردهایم، بحث اسپانسری را هماهنگ کردهایم، با حسابرسیهای مختلف شفافسازی کردهایم درباره این دو باشگاه. براساس حسابرسیها رفتهایم مصوبات مجمع را گرفتهایم. این دو باشگاه سالها اظهارنامه مالیاتی نمیدادند.
خوب است مردم بدانند که سازمان مالیاتی ما که امروز میگوید یکی ۱۰۰ میلیارد، یکی ۱۳۰ میلیارد بدهی دارد، ما هرچه به اینها میگوییم در هیچ سالی درآمد استقلال و پرسپولیس بر هزینههایش فزونی نداشته که این دو باشگاه باید مالیات بدهند، مسوولان سازمان مالیاتی میگویند شما درست میگویید اما اگر این باشگاهها در پایان سال مالی، هزینهها و درآمدهایشان را در یک برگ اظهارنامه مالیاتی ارائه میکردند، من مالیات را علیالرأس نمیکردم. در گذشته اما ۱۰، ۱۵ سال است که اظهارنامه مالیاتی داده نشده است. من اگر الان از سازمان مالیاتی انتقاد میکنم، از طرفی میبینم آن هم راست میگوید. وقتی تو به من اظهارنامه نمیدهی، قانوناً من موظف هستم که این مالیات را علیالرأس کنم.
ما واقعاً داریم تاوان سوءمدیریتهای گذشته را میدهیم که به هرحال در سه سال گذشته خیلی از ما انرژی گرفته اما خوشبختانه موفق شدیم بسیاری از این بدهیها را پرداخت کنیم. سال به سال بخشی از بدهیها را پرداخت کردهایم تا بتوانیم مجوزهای لازم را برای لیگ قهرمانان آسیا کسب کنیم.
سوال آخرم درباره المپیک است و با این فضای اقتصادی و اتفاقاتی که دارد میافتد، فکر میکنید که چه دورنمایی برای ورزش ایران در المپیک میتوان تصویر کرد؟
شما رسانهها در جریان هستید که ما از یک سال و نیم قبل ستادی تشکیل دادیم به نام ستاد عالی بازیهای المپیک و پارالمپیک ۲۰۲۰ که بنده و معاونان مربوطه و مدیران ذیربطم در این ستاد عضو هستیم. رییس کمیته ملی المپیک، دبیر این کمیته و مدیرانش هم در این ستاد عضو هستند. رییس کمیته ملی پارالمپیک و مدیرانش هم عضو هستند. تقریباً هر دو، سه هفته یک جلسه داریم و تاکنون یک دور فدراسیونهایی را که میتوانند سهمیه بگیرند، روی سکو بروند و مدال بگیرند، در این شورا آوردهایم و گزارش دادهاند و مسائلشان را مورد بررسی قرار دادهایم. دور جدید را دوباره برای حضور همان فدراسیونها شروع کردهایم که پایش کنیم و ببینیم مثلاً چهار ماه قبل که فدراسیونهای تکواندو، وزنهبرداری، کشتی، کاراته، شمشیربازی و جودو آمدهاند، (اینهایی که امید اصلی مدالآوری ما هستند) اینها چه وضعیتی دارند.
همه مسوولان عالی ورزش کشور را در این ستاد عالی بازیها نشاندهایم و مرتب هم داریم وضعیت رشتههای ورزشی را پیگیری و رصد میکنیم و برای حل مشکلات فدراسیونها و رشتههای قهرمانی مختلف همفکری میکنیم. در المپیک امسال یکسری فرصتها داریم و یکسری محدودیتها و مشکلات. مهمترین فرصتی که داریم این است که رشته کاراته اضافه شده، فقط در این المپیک به خاطر تمایل میزبان بوده که ژاپن در کاراته جزو کشورهای برتر دنیاست. همانطور که ما در میان کشورهای دنیا جزو سه، چهار قدرت برتر دنیا هستیم. فرصتی برای ما هست که ما بتوانیم تعداد مدالهایمان را افزایش دهیم. به همین خاطر داریم در مسابقات مختلف انتخابی کسب سهمیه شرکت میکنیم.
یکی از تهدیدهایی که داریم، محدود شدن سهمیه وزنهبرداری است. وزنهبرداری ما در دورههای قبل چهار سهمیه داشته اما الان دو سهمیه دارد. به واسطه دوپینگهایی که قبل از سال ۲۰۱۶ داشتهایم و این موارد ایران، روسیه، چین، ارمنستان، گرجستان و این کشورها دچار محدودیتهای اینچنینی شدیم. البته روسیه که قدرت اول وزنهبرداری جهان است، در المپیک سال آینده هم محدودیت سهمیه دارد. وزنهبردارانی که در اوزان مطلوب ما هستند که همیشه مدالآوری داشتیم، الان یکسری مشکلات دارند. مثل سهراب مرادی که مدال طلای ما در ریو را کسب کرد و امید اول کسب مدال طلای ما بود که الان با مصدومیت مواجه شده است. حالا اعزامش کردهایم به آلمان و امیدوار هستیم که بتوانیم کارهای درمانیاش را انجام دهیم. به مسابقات جهانی که نمیرسد اما امیدوارم به المپیک برسد. در سنگینوزن که یکی از وزنهایی است که ما همیشه حرف داشتیم و مدال آوردهایم، الان هم دو، سه تا وزنهبردار خوب داریم. هم یک وزنهبردار خیلی جوان داریم و هم یک وزنهبردار باتجربه داریم که هر دو رکوردهای خوبی دارند و این محدودیت سهمیه ما را دچار مشکل کرده است. با وجود همه محدودیتهای مالی که داشتیم، برای رشتههایی که هم میتوانند کسب سهمیه کنند و هم مدالآور هستند، هیچ محدودیتی قایل نشدهایم. مثلاً برای کشتی، وزنهبرداری، تکواندو، کاراته، شمشیربازی، جودو و برخی مواد دو و میدانی محدودیتی ایجاد نکردهایم تا بتوانیم هم سهمیه بگیریم و هم مدال.
درست یک سال تا مسابقات المپیک باقی مانده است. یعنی سوم مرداد سال آینده المپیک شروع میشود. در المپیک خیلی امیدوار هستیم که نتایج خوبی کسب کنیم.
پیشبینی شما چند مدال طلاست؟
من عدد پیشبینی نمیکنم. در پارالمپیک دوستان قول دادهاند که رتبهشان را ارتقا دهند.
رتبه را هم پیشبینی نمیکنید؟
نه چون ما هیچکدام نمیدانیم چه اتفاقاتی میافتد. مگر پیشبینی میکردیم که سهراب مرادی اینطور شود؟ الان وضعیت کاراته و تکواندوی ما خوب است اما خود شما هم میدانید که در ورزش ممکن است در فاصله یک یا دو ماه مانده به مسابقات کسی دچار مصدومیت، مشکل، ناراحتی یا مریضی شود و مشکل به وجود بیاید. بنابراین سخت است اما این را میگویم که ما تمامی تلاشمان را به کار میبریم که انشاءالله کارنامه خوبی داشته باشیم.
درباره مسائل مربوط به جوانان هم اگر توضیحاتی ارائه بفرمایید ممنون میشویم.
در بخش جوانان روی چند محور متمرکز هستیم چون شما میدانید که نیازهای مختلفی که جوانان ما امروز دارند، برخلاف تصوری که خیلیها فکر میکنند برآوردن همه نیازها در صلاحیت و اختیار و اقتدار وزارت ورزش و جوانان هست، نیست. امروز مشکل عمده جوانان ما بحث اشتغال است که وزارتخانههای دیگر متولی ایجاد اشتغال در کشور هستند. مسکن است که وزارت راه و شهرسازی باید این موضوع را دنبال کند، مسائل تحصیلی است که وزارتخانههای آموزش و پرورش و علوم باید این موارد را دنبال کنند اما ما در یکسری محورها متمرکز هستیم که این دولت، چه دورهای که من بودم و چه دورهای که جناب آقای دکتر گودرزی بودند، انصافاً در خیلی از این محورها کارنامه خوبی داشتند ولی نمیدانیم اینطور که باید و شاید منعکس شده یا نه.
مثلاً یکی از عرصههایی که خیلی روی آن کار کردیم و اعتقاد داریم که باید بیشتر هم روی آن کار کنیم، فراهم کردن زمینه برای مشارکت جوانها در امور مختلف کشور بود. از جمله مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از طریق گسترش سازمانهای مردمنهاد مختلف. روزی که این دولت کار خود را در سال ۹۲ شروع کرد، در کشور ما سمنهای مرتبط با وزارت ورزش و جوانان، تعدادشان حدود صد تا بوده. امروز تعداد آنها به مرز ۲۶۰۰ رسیده است و ما داریم برنامهریزی میکنیم که بتوانیم تا پایان دولت از مرز ۴ هزار تا بگذرد. هم به لحاظ کمی اینها را گسترش دادهایم و هم به لحاظ کیفی روی توانمندسازی اینها خیلی کار کردهایم.
مهمترین موفقیتی که در همین قسمت داشتیم، دادن شخصیت حقوقی مستقل و قانونی به اینها بوده که اصطلاحاً میگویند کددار کردن اینها در مراجع رسمی و قانونگذاری کشور با تأیید وزارت کشور بوده که بالاخره اینها بهعنوان تشکلهای قانونی امروز در کشور دارند فعالیت میکنند. نکته اینکه ۱۵ سال این داستان متوقف شده بود. چرا؟ چون مجمع ملی سازمانهای مردمنهادی که باید منتخبین اینها میآمدند تشکیل میدادند، به خاطر اینکه اینها رسمی نبودند و شناسایی نشده بودند، تشکیل نمیشد. آن مجمع ملی را سال گذشته ما با انتخاباتی که در کرمان برگزار شد، تشکیل دادیم. آقای جهانگیری هم حضور داشتند و مجمع ملی سازمانهای مردمنهاد فعالیت خودش را آغاز کرد.
عرصه دیگر مربوط میشود به ایجاد توسعه خانههای جوان در شهرستانهای مختلف. زمان دولت آقای خاتمی، تعداد خیلی زیادی خانههای جوان توسط سازمان ملی جوانان در کشور احداث شد. در دولت آقای احمدینژاد متأسفانه اکثر این مکانهایی که خانه جوان بودند را واگذار کردند به نهادها و دستگاههای دیگر. یکسری دارند استفاده اداری میکنند از این خانهها و یکسری هم بهعنوان کانونهای فرهنگی مورد استفاده قرار گرفته است. در ابتدای این دولت ما چیزی دیگر بهعنوان خانه جوان نداشتیم و تعداد آن صفر بوده است. الان به حدود ۹۰ خانه جوان جدید میرسد.
نکته دیگر تسهیلات قرضالحسنه ازدواج بود که ابتدای کار این دولت، سقف پرداختی قرضالحسنه ازدواج به هر جوان ۳ میلیون تومان بود و سال ۹۳ این رقم تنها ۲۹۰۰ میلیارد تومان در کل کشور پرداخت شد. سال گذشته این رقم با سقف ۱۵ میلیون تومان به هرکدام از زوجین، یعنی مجموعاً ۳۰ میلیون تومان پرداخت شد. بیش از ۱۵ هزار میلیارد تومان سیستم بانکی ما پرداخت کرد. امسال این رقم به سقف ۳۰ میلیون تومان افزایش پیدا کرده، یعنی هر زوج جوان میتوانند مجموعاً ۶۰ میلیون تومان برای ابتدای زندگی مشترکشان وام قرضالحسنه ازدواج با بهره ۴ درصد، با بازپرداخت ۵ ساله دریافت کنند که کمک مناسبی است.
کمک دیگری که ما در بخش جوانان انجام دادیم، راهاندازی و فعالسازی دفاتر مشاوره و ازدواج است که شدیداً اعتقاد داریم با توجه به افزایش آمار طلاق در کشور، کار مشاورهای که قبل از ازدواج برای زوجهای جوان انجام میدهیم، حتی در حد ۷، ۸ ساعت که برای هرکدامشان میگذاریم، خیلی میتواند به تحکیم بنیانهای خانواده کمک کند و واقعاً نتیجهاش را هم دیدهایم. ما الان بیش از ۳۵۰۰ کارگاه آموزشی در کشور برگزار کردهایم و نزدیک به ۴۰۰ دفتر مشاوره و راهنمایی ازدواج را با کمک بخش خصوصی فعال کردهایم که در نقاط مختلف کشور دارند به مردم سرویس میدهند و ما امیدوار هستیم که با تلاشی که میکنیم در خیلی از استانها بتوانیم روند رو به رشد آمار طلاق را ابتدا کند کنیم و انشاءالله در آینده بتوانیم کم کم این روند را معکوس کنیم و آمار ازدواج را بالا ببریم و طلاق را کاهش دهیم.
البته در مباحث مربوط به اوقات فراغت جوانان از طریق همین فعالیتهایی که انجیاوهای مختلف دارند انجام میدهند و در فعالیتهای اجتماعی حضور دارند، مثل اقداماتی که در سیل اخیر خوزستان، لرستان و مازندران انجام دادند که تقریباً همه سمنهای کشور به نوعی دستاندرکار خدمترسانی به سیلزدگان بودند. ما امیدوار هستیم با افزایش کمی سمنها (سازمانهای مردمنهاد) در بخش جوانان و توانمندسازی اینها، مشارکت گستردهشان را بتوانیم فراهم کنیم.
الزام دیگری که ما در وزارتخانهمان انجام دادیم، این است که شروع کردیم به استقرار نسل نوین مدیران وزارت ورزش و جوانان. حدود ۱۰ مدیرکل استانی زیر ۴۰ سال داریم و تقریباً همین تعداد مدیر ستادی داریم که زیر ۴۰ سال هستند و همینطور فدراسیونهایی داریم که روسای آنها بین ۲۰ تا ۳۰ سال رییس فدراسیون بودند. از جمله فدراسیون بوکس، نجات غریق، بسکتبال، کبدی. همه اینها کنار رفتند و به جای آنها افرادی آمدند که حدود ۳۵ تا ۴۰ سال دارند. ما داریم نسل نوین مدیران وزارت ورزش و جوانان کشور را مستقر میکنیم و این تغییرات دارد در ستاد و استانها انجام میشود.
چند خاطره از نگاه آقای روحانی به ورزش برایمان تعریف میکنید؟
هر زمانی که برای حضور در جمع ورزشکاران و وقت دادن به تیمهایی که عازم مسابقات بودند یا از مسابقات برگشتهاند، از آقای روحانی وقت خواستهایم، ایشان بلافاصله موافقت کردهاند. از جمله وقتی ما صعود کردیم به مسابقات جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه، بعد از بازی بود که با ازبکستان داشتیم و هنوز دو هفته مانده بود بازیها تمام شود. بعد از اینکه صعود کردیم من با آقای نهاوندیان (مسوول وقت دفتر رییس جمهوری) صحبت کردم و گفتم که درست است که هنوز دو هفته تا پایان مسابقات باقی مانده اما صعود ما در حال حاضر قطعی شده است و خیلی مناسب است الان تا بچهها عرقشان خشک نشده، آقای روحانی یک خسته نباشید به بازیکنان بگویند. آقای نهاوندیان گفت تا ۸، ۹ روز دیگر همه برنامهها پر است و اصلاً امکان ندارد. گفتم این موضوع مهمی است و آقای روحانی هم پیگیر بودند و چند بار از من درباره مسابقات سوال کردند. ما پیغام را به آقای روحانی رساندیم و ایشان هم دستور دادند که فردای همان روز یک برنامه را لغو کنند و دیدار با اعضای تیم ملی را بگذارند که این کار انجام شد. بعد هم بازتاب خوبی داشت.
یک بحثی که ما همیشه درباره ورزش با آقای روحانی داشتیم و ایشان هم به آن تأکید دارد، این بود که امروز ارزانترین و موثرترین ابزار پر کردن اوقات فراغت مردم واقعاً ورزش و بخصوص فوتبال است. شما میدانید که هزینههای هر ۱۶ تیم لیگ را بگذاریم به هزار میلیارد تومان نمیرسد اما ۵۰ میلیون نفر از مردم ما اوقات فراغتشان را با فوتبال و همین ۱۶ تیم میگذرانند. ۷۰، ۸۰ درصد آنها طرفداران استقلال و پرسپولیس هستند و ۲۰ درصد هم طرفداران تیمهای استانی در شهرها و استانها مختلف. چندین مرتبه هم در شرایط سختی که به لحاظ اقتصادی پیش آمد، آقای روحانی توصیه و تأکیدش این بود که ما با ابزارهای مختلف از جمله مهمترینش که ورزش باشد بتوانیم آن نشاط و شادمانی را ایجاد کنیم. در واقع هیچگاه نشده از ایشان بخواهیم در ارتباط با ورزش وقتی بگذارد، امکانی بدهد، حمایتی کند و ایشان این کار را انجام ندهد. همین امسال در ماه رمضان، بسیاری از ملاقاتهای ایشان با اقشار مختلف لغو شد اما ملاقات با ورزشکارها سرجای خود باقی ماند.
- 16
- 5