تیم امید، نمیتواند امید را با تحت فشار گذاشتن باشگاهها برای در اختیار گرفتن بازیکنان آنها به دست آورد. امیدهای این تیم روزی از دست رفتهاند که طی کنترات با حمید استیلی، اختیار این تیم به شیوهای عجیب به کسی سپرده شد که در هیچکدام از مسئولیتهایش تجربه موفقی نداشت. حالا اینکه قائدی و نورافکن و محبی با لغو بازی استقلال - سپاهان در جام حذفی همراه این تیم باشند یا نباشند، هرگز مسأله اصلی تیم امید نیست.
از روزی که حبیب کاشانی در معاملهای خارج از عرف مدیر تیم امید شد تا فدراسیون فوتبال خود را از هزینههای این تیم خلاص کند، تا امروز که استیلی نقشی نامعلوم در تیم امید دارد، هرگز ساختار تیم امید شبیه به یک تیم در مجموعه تیمهای ملی نشد. حبیب کاشانی در دوران پیشین تیم امید در آن معامله غیر شفاف حمایت مالی و مدیریت تیم امید را بر عهده گرفت و استیلی نیز بخشی از آن معامله شد، تا امروز که استیلی انگار طی همان معامله در تیم امید ادامه میدهد و هرگز هیچکس نفهمیده که چطور این تیم مدیریت میشود.
حمید استیلی همین دو روز پیش درباره مشکلات مالی تیم امید گفته که به مسئولان پرشماری بر پایه روابط خودش مراجعه کرده تا بتواند برای تیم امید کمک مالی جذب کند اما هرگز موفق نشده است. استیلی اگر سرمربی تیم امید است، چرا باید برای جذب منابع مالی، به قول خودش با مسئولان گفت و گو کند؟
سرمربیگری تیم امید در آستانه بازیهای قهرمانی آسیا که از دی ماه در تایلند برگزار میشود، آنچنان کلیدی و بزرگ و دشوار است که اگر استیلی از مسئولیتهای فنی خود خبر داشته باشد فرصت نمیکند با مسئولان برای جذب منابع مالی و دریافت دستمزدش جلسه برگزار کند.
در تیم امید مسئولیتهای فنی از سوی سرمربی فراموش شده و استیلی انگار تیم را به کادر فنی بیتجربهاش سپرده و خود همچنان در نقش مدیر تیم کت و شلوارش را میپوشد و در جلسات حاضر است. عجیب اینکه او در دوره مربیگری زلاتکو کرانچار و فرهاد مجیدی بسیار به مباحث فنی تیم علاقهمند شده بود و دخالتهای او یکی از دلایل جدایی مربیان پیشین است.
استیلی به عنوان مدیر تیم امید هرگز نتوانست بعد از جدایی کرانچار برای تیم امید سرمربی را بر اساس جدیت موضوع صعود به المپیک انتخاب کند. نه فرهاد مجیدی بدون سابقه مربیگری، گزینه مناسبی برای تیم امید بود و نه حمید استیلی کارنامه موفقی در مربیگری دارد که خودش را به عنوان سرمربی جانشین مربی پیشین کند. چه بسا مربیان دیگری که جملگی برای سرمربیگری در تیم امید به استیلی پاسخ منفی دادند، میدانستند که در این سیستم رایج در سالهای اخیر که فدراسیون فوتبال و حمید استیلی برای تیم امید ساختهاند، نمیتوان پروژه موفقی را ساخت و البته شاید میدانستند که استیلی سرانجام میخواهد روی نیمکت تیم امید بنشیند.
فدراسیون فوتبال مسئول تمام ماجراهای عجیب تیم امید است. این تیم نیروی انسانی ارزشمندی دارد و با تدارکات مناسب و کادر فنی که در شأن تیم امید ایران باشد، میتوانست به عنوان یکی از مدعیان صعود به المپیک در تایلند رقابت کند اما فارغ از امیدواریهای بیهوده و مرسوم پیش از مسابقات، واقعیت درباره این تیم این است که تنها امید درباره این تیم درخشش بازیکنانی مثل قائدی، نورافکن، صیادمنش، غلامی، محبی و ... است و کادر فنی این تیم متشکل از استیلی، امامیفر و شاهرودی نمیتوانند حتی انتخاب چندم برای کار در تیم امید باشند اما چه حیف که دیگر حتی برای بازخوانی این حرفهای تکراری بسیار دیر است.
فرشاد کاسنژاد
- 9
- 3