خیلیها سعی کردند برایش القاب گوناگونی درست کنند از عالیجناب تا رئیس اما در اردوها و همه کسانی که با او سر و کار داشتند coach یا همان مربی صدایش میزدند چون خودش از روز اول اینطور خواسته بود.
پیرمرد پرتغالی هشت سال سکاندار کشتی تیم ملی ایران بود و در همه این سالها و در تلاطم دریای توفان زده فوتبال کشورمان همه تلاشش را کرد تا بتواند تیم ملی را در مسیری درست هدایت کرده و به سر منزل مقصود برساند. شاید هرگز آن چیزی که توقع ۸۰میلیون ایرانی بود در این سالها حداقل در قاره کهن در یک وجه(جام ملتهای آسیا) با کیروش محقق نشد، اما نیمه پر لیوان چیز دیگری میگفت؛ تیم ملی رکورد صدرنشینی در آسیا را با او شکست و با سرمربی پرتغالی دو بار به راحتی به جامجهانی صعود کرد و در دوره دوم نیز بهترین نتیجه تاریخ تیم ملی ایران را در ادوار جامجهانی به دست آورد تا از این حیث تاریخساز شود.
پیرمرد کلمبیایی که دیروز تولدش هم بود، از ۵۸ تا ۶۶ سالگی هشت بهار عمرش را در ایران سپری کرد و بعد از تقریبا یک دهه سال روز تولدش را در یک کشور دیگر که هزاران کیلومتر دورتر از ایران قرار دارد جشن گرفت به این امید که پنجمین صعودش به جامجهانی با چهارمین کشور(کلمبیا) را این بار در آمریکای لاتین جشن بگیرد.
سالهای حضور این مربی در فوتبال ایران توام با خاطرات تلخ و شیرین زیادی هستند؛ از صعودها و پیروزیها و رکوردهایی که او را در بین مردم ایران هر روز محبوبتر از گذشته کرده تا جنگ و دعواهایی که (به تعبیر خودش) به خاطر منافع تیم ملی به راه میانداخت تا او را بین مسئولان به چهرهای لجباز و بداخلاق تبدیل کند. با این حال هرچقدر هم بداخلاق و ترشرو بود اما بازیکنانش برایش جان میدادند و لباس تیم ملی را مانند لباس رزم بر تن میکردند تا برای سربلندی پرچم ایران و ۸۰ میلیون ایرانی از جان مایه بگذارند؛ امری که بیشتر از هر چیزی کارلوس کیروش را راضی کرده و حس غرور و افتخار این پیر خارجی را بر میانگیخت.
به بهانه تولد سرمربی پرافتخار و اسبق تیم ملی فوتبال ایران دقایقی با او همکلام شدیم و از آنجایی شروع کردیم که هنوز مردم در ایران دوستش دارند و سالروز تولدش بهانهای شده تا دوباره نامش بر سر زبانها بیفتد. کیروش صحبتهایش را با «فرهیختگان» که تولدش را تبریک گفته و برایش آرزوی موفقیت کرده بود، اینطور آغاز کرد «از شما ممنونم. خوب است که از شما باخبر میشوم و امیدوارم دوباره شما را ببینم و برایتان بهترینها را آرزو میکنم.»
در ادامه صحبت از عشق مردم ایران و پیامهای تبریک آنها به میان آمد. چند دقیقهای طول کشید تا پاسخی بدهد و مشخص بود این پیامها او را تحت تاثیر قرار داده است. سرمربی اسبق تیم ملی تاکید کرد: «از مردم ایران سپاسگزارم. به نوعی با این خبر سورپرایز شدم. آنها مهربانترین و میهماننوازترین مردم دنیا هستند و برای آنها و کشور ایران بهترینها را از خدا میخواهم.»
در ادامه این گفتوگو به سختیهای پیش روی تیم ملی برای صعود سوم پیاپی به جامجهانی اشاره کردیم و اینکه حیف؛ گذشت آن دورانی که به راحتی با او راهی جامجهانی میشدیم. میگوییم «ای کاش هنوز اینجا بودید تا راحت به قطر ۲۰۲۲ میرسیدیم.» دوباره کمی تحت تاثیر قرار گرفت و برای پاسخگویی معطل کرد و با تاخیر گفت: «مطمئنا همینطور است. الان هم از خدا میخواهم هم ایران و هم کلمبیا در آنجا(جامجهانی ۲۰۲۲) باشیم.»
«شما همیشه از عشق به ایران صحبت میکردید و این کشور را وطن دوم خود میدانستید. هنوز هم عاشق ایران هستید؟» با این توضیح که مردم ایران هنوز شما و خاطراتی که برایشان ساختید را دوست دارند. کیروش در پاسخ به این سوال تاکید کرد: «ایران تا همیشه در قلب من است و هنوز هم عاشق ایران و مردم مهربان و دوست داشتنیاش هستم. خاطرات ایران نیز تا اخر عمر در ذهن و روح من باقی میماند.»
عکسی را برای کیروش فرستادیم که روز اول حضورش در ایران بسیار جوان و پرانرژی است و گفتیم «آنقدر بد گذشت که اینجا پیر شدید؟» و او با ارسال یک صورتک خندان پاسخ داد: «اگر شما با عشق کار کنی هرگز گذر عمر را متوجه نمیشوی و روزی میرسد که میبینی چقدر تغییر کردهای.»
درنهایت با این سوال که «چقدر فکر میکنید تا یک روز دوباره به ایران برگردید» این گفتوگو را به پایان بردیم و با این پاسخ مواجه شدیم: «در این مورد شک نکن!»
محمدرضا حاجیعبدالرزاق
- 15
- 5