امیر قلعهنویی فصل جدید را در سیرجان آغاز میکند تا گلگهر هفتمین تیمی باشد که ژنرال فوتبال ایران در آن به مربیگری میپردازد. قلعهنویی طی چند سال دوری از استقلال در آستانه فصل بیستم رقابتهای لیگ برتر از هر زمان دیگری نسبت به این چند سال اخیر به نیمکت آبیپوشان نزدیک شد اما درنهایت یک تیم آبیپوش دیگر در لیگ یعنی گلگهر را انتخاب کرد و از این انتخاب راضی است. بااینحال و در آن روزهایی که تنشها برای انتخاب سرمربی استقلال به اوج رسیده و محمود فکری بین این باشگاه و نساجی برای توافق بهمنظور انتقالش به جمع آبیپوشان سرگردان بود، سرمربی اسبق استقلال تاثیرگذاری خود در این خصوص را ایفا و در تماس با مسئولان نساجی که با آنها رفاقت قدیمی و دیرینه دارد، درخواست کرد طرفین در یک جلسه مشکلات را برطرف کنند تا برخی رسانهها از نقش پررنگ این سرمربی برای انتقال فکری به استقلال نیز یاد کنند. گفتوگوی «فرهیختگان» با امیر قلعهنویی را در ادامه میخوانید.
از تعویق لیگ برتر صحبتمان را آغاز کنیم، هرچند این تاخیر باب میل برخی تیمهایی بود که دیرتر کار خود را آغاز کردند.
اگر قرار است پیشرفت کنیم و فوتبال ما ارتقا پیدا کند باید یک برنامه مدون و یک چشمانداز داشته باشیم. بهطور مثال آن زمان که سرمربی تیم ملی بودم در سال ۲۰۰۷ به اجلاس هلسینکی رفتم و در آن زمان در این اجلاس برنامه ۲۰۲۰ خود را ارائه کردند اما در مملکت و در فوتبال ما برنامه میدهند اما ۲۴ ساعت قبل از آن، این برنامه به هم میخورد! مثلا برای بازی پرسپولیس و سپاهان ۴۰ هزار بلیت فروخته شد اما صبح بازی گفتند بدون تماشاگر است. این موضوع چه توجیهی دارد؟ اگر بهخاطر کرونا بود که از یک ماه قبل کرونا بود. بعد هم که سایت باشگاه ۴۰ هزار بلیت میفروشد و مردم از این مسابقه استقبال میکنند و صبح بازی آن را بدون تماشاگر میکنند، همه اینها بهخاطر عدم برنامهریزی و عدم حضور افراد و مدیران لایقی است که باید در این فوتبال بر سر کار باشند، اما نیستند.
پس از این موضوع خیلی رضایت ندارید؟
هر کسی را بهر کاری ساختند. الان هم که فوتبالیها خانهنشین هستند و یکسری آدم آمدهاند و فوتبال را دستشان گرفتهاند و کلیت قضیه همین است. ما نیز براساس همان ۶هفته برنامهریزیمان را کرده بودیم که ناگهان گفتند بازیها عقب میافتد. اگر یادتان باشد بازی استقلال و سپاهان را هم بهخاطر آلودگی هوا ۳ ماه به تعویق انداختند اما همان روز در تهران یک بازی دیگر برگزار شد و انگار همان یک تکه هوا آلوده بود. پس اینها نشان میدهد بهجز فوتبال یکسری دیگر از مسائل هم در روند و شرایط بهوجودآمده تاثیرگذار هستند.
فکر نمیکنید این صحبتها و انتقاداتی که جدیدا مطرح میکنید، برایتان گران تمام شود؟
ما که عادت داریم هر روز برویم به دادگاه و بیاییم. دیگر باید با این مسائل بسازیم، به هر حال با تعویق لیگ تیمهایی که با برنامه جلو رفتند، ضرر کردند.
از انتخاب گلگهر برای ادامه فعالیت فوتبالی خود راضی هستید؟ این باشگاه پرافتخارترین و یکی از باتجربهترین سرمربیان لیگ برتر را برای فصل جدید به خدمت گرفت.
اگر پرافتخار هستم به لطف خدا و اهلبیت است اما تیمهایی که آدم انتخاب میکند با مطالعه انتخاب میشود. به هرحال گلگهر را هم براساس شرایطی که داشت، انتخاب کردم. البته جا دارد از استاد خود جناب آقای جلالی هم تشکر کنم که زحمات زیادی را سال گذشته برای این تیم کشیدند. شرایط تیمی ما بد نیست و براساس صحبتهایی که داشتیم، قرار شد تیمی را درست کنیم که فصل اول ثبات تیمی داشته باشد. درمجموع از انتخابم هم بسیار راضی هستم.
یک مقدار هم درمورد قانون جدید وضعشده در فوتبال ایران صحبت کنید. درست است بهخاطر یک مربی ناکارآمد که هیچ دستاوردی در تیمملی نداشت، قانون منع جذب مربیان و بازیکنان خارجی مصوب شود؟
این یک تصمیم اشتباه و کار غلط بود. در هر صورت انتخابها باید از یک کمیته عبور کرده و باید یکسری شاخصهها و فیلترها وجود داشته باشد تا به اسم یک مربی برسند، تازه بعد از آن مباحث حقوقی پیش میآید و باید قراردادی بسته شود که حقوق بیتالمال این وسط ضایع نشود. الان باید حدود ۲۰۰ میلیارد با جریمهها به ویلموتس پرداخت شود، این درحالی است که هزینه ساخت استادیوم فولاد با شرایط اقتصادی امروز ۱۸۰ میلیاردتومان تمام میشود و این یعنی درست ما اندازه رقم ساخت یک استادیوم مدرن و مجهز باید به ویلموتس بدهیم. این اتفاقات میافتد، چون هرکسی سر جای خودش نیست. الان شما بهترین کارخانه صنعتی بهطور مثال همین کارخانه گلگهر را یا فولادمبارکه و یا مس کرمان را بهعنوان شرکتهای پرسودده به دست من بدهید، من طی دو سه ماه آنجا را نابود میکنم، چون کارم این نیست و در فوتبال ما هم همین شرایط وجود دارد.
البته حدود ۱۰۰ میلیاردی هم هزینه شفر و برانکو شده است.
حالا به این مسائل کاری ندارم، اما بهخاطر همان سوالی که کردید، صورتمساله را پاک کردند و میبینید بازیکنی که پارسال یک میلیارد قراردادش بود، الان میگوید ۵ میلیارد؛ چون چنین قانونی وضع شده است. وقتی بازیکن خارجی نتواند بیاید از آنجا که بازیکن باکیفیت هم کم است، این رقمها باب میشود. البته این قانون هم مثل قانون سقف قراردادهاست که چند سال پیش ایجاد کردند که به فوتبال ما یک لطمه بزرگ زد و این قانون جدید هم چند وقت دیگر برداشته میشود، اینجا بیشتر از ۵۰۰ میلیاردتومان پول فقط بهخاطر وضع این قانون بیشتر از چیزی که باید، ردوبدل خواهد شد! حالا چطور میخواهند این اتفاق را توجیه کنند، معلوم نیست.
اگر به گذشته نهچندان دور برگردیم با توجه به اینکه گزینه وزارت ورزش برای سرمربیگری تیم ملی شخص شما بود، از اینکه این اتفاق نیفتاد و در آن برهه زمانی بهعنوان سرمربی تیم ملی انتخاب نشدید، پشیمان نیستید؟
آدم نباید به گذشته برگردد اما اتفاقا کارمان تمام شده بود و دوستان به اصفهان آمده و صحبتهای لازم را انجام دادیم و سپس اعضای هیاتمدیره سپاهان بههمراه علینژاد، معاون وزارت جلسه را برگزار کردند. قرار بود بعد از بازی سپاهان و السد بهعنوان سرمربی تیم ملی معرفی شوم اما آقایان در سپاهان ساعت یک بامداد بیانیه دادند و گفتند قلعهنویی را نمیدهیم و ما هم براساس تعهدی که داشتیم، عمل کردیم. به هرحال این فرصتی بود که برایش حدود ۱۲، ۱۳ سال جنگیدم و مبارزه کردم. بعد از آن مناظره تلویزیونی سالها پیش و آن رفتاری که با من کردند، طی این همه سال مبارزه کردیم تا دوباره این فرصت برای سرمربیگری تیم ملی به وجود بیاید که آن اتفاقات افتاد و نشد و حتما خیریتی وجود داشت.
به نظر میرسد سال گذشته سپاهانیها به شما خیلی کملطفی کردند؟
نمیخواهم به این فضا ورود کنم و در خصوص این مسائل صحبت کنم.
با همه این تفاسیر دیدار هفته اول گلگهر و سپاهان که برایتان جنبه انتقامی ندارد؟
فوتبال جای انتقام نیست بلکه جای قشنگیها و لذت بردن است. همین منچستریونایتد را ببینید؛ چند سال است که شرایط خوبی ندارد اما همیشه استادیوم این تیم پر است و مردم میآیند و فوتبال را میبینند و از خود فوتبال لذت میبرند، اما درخصوص برد و باخت آن احساسی عمل میکنند. در هرصورت این مسائل برای ما تمام شده و از ما گذشته که بخواهیم به انتقام گرفتن فکر کنیم یا دنبال انتقام گرفتن باشیم. به این بازی هم بهعنوان یک بازی لیگی نگاه کرده و همه تلاشمان را هم میکنیم اما نتیجه دیگر دست خداست.
کمی درمورد شرایط استقلال صحبت کنیم. کاظم اولیایی در مصاحبهای گفته بود این باشگاه با قلعهنویی در صدر آسیا قرار داشت و بهنوعی به قدرنشناسیها اشاره داشت. بعد از چند سال ناکامی چطور وضعیت استقلال درست خواهد شد؟
من نمیخواهم درباره جایی که مسئولیت ندارم، صحبت کنم. ما آن جایی که وظیفهمان بود و تکلیف شده بود، آمدیم و خدمت کردیم. وقتی استقلال شرایط خوبی نداشت آقای اولیایی و امثال آقایان علی جباری، ملکاحمدی و رضا نعلچگر حضور داشتند و ما یعنی بازیکنانی مثل من، سرخاب، بابازاده، ورمزیار و جواد زرینچه در این تیم بودیم و این یعنی تاریخ نوین باشگاه استقلال را این عزیزان ساختند، چون هیچکس در آن برهه نزدیک به باشگاه استقلال نمیآمد و در آن زمان شرایط خوبی نداشتیم و به دسته پایینتر رفته بودیم و به نظرم آن آدمها ایثار کردند و باعث شدند امروز اسم استقلال همچنان پابرجا باشد. شاید اگر بعد از سقوط بلافاصله بعد از یک سال استقلال دوباره برنمیگشت، به راه دیگری رفته و امروز شرایط دیگری بر این باشگاه حکمفرما بود. البته اگر هم ما کاری کردیم برای دلمان کردیم اما حالا جواد زرینچه یا صادق ورمزیار و یا حمید بابازاده و عباس سرخاب کجا هستند یا خود آقای اولیایی که یکی از پرافتخارترین مدیران است، کجا حضور دارد؟ هرچند ایشان رئیس شرکت پیشکسوتان محسوب میشود و حالا جایگاهی دارد اما انگار اگر در این فوتبال سالم کار کنید، ریشهتان را میزنند.
از اینکه از محبوبیت امثال امیر قلعهنویی کم شود، برخی چه نفعی میبرند؟
ما که محبوبیتی نداریم!
در هر صورت حدود ۲۰ سال از زمانی که استقلال بدون شما عنوان قهرمانی را به دست آورده، سپری میشود.
وقتی یک تیم موفق میشود یک مجموعه در آن نقش دارند و اینکه به اسم امیر قلعهنویی یا یک فرد نوشته شود، من این موضوع را قبول ندارم. ما آن زمان خیلی مشکلات داشتیم و پول هم نبود و حتی برای بازی با بوریرام تایلند از مرحله یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان آسیا با هزار بدبختی به این سفر رفتیم و برگشتیم اما باز حاصل کار، تلاش تیمی بود و اینکه بگویند قهرمانیها فقط کار امیرقلعهنویی بود، من آن را قبول ندارم. اما آنموقع با اینکه پول نبود، عشق و علاقه و صداقت و دوست داشتن هواداران و مردم وجود داشت. اما حالا این موضوع نهتنها در اینجا بلکه در فوتبال مملکت هم کمرنگ شده است. الان بازیکن میگوید با خانه متری ۱۵۰ میلیون دیگر عشق و صداقت چه معنایی دارد؟
در هرصورت با توجه به اتفاقاتی که افتاد، به نظر میرسید شما هم به نیمکت استقلال خیلی نزدیک بودید اما سرانجام گلگهر را انتخاب کردید.
به هرحال برای آقای فکری هم آرزوی موفقیت میکنم و بالاخره ایشان جزء فرزندان خوب استقلال هستند و به نظر من سلسلهمراتب را طی کرده و در تیمهای پایینتر تجربه لازم را به دست آورده و حالا به استقلال رسیده است. اتفاقا چند روز پیش هم در تماسی که با من داشت، یکسری تجربیات را در اختیار او قرار دادم و صحبتهایی با هم داشتیم. در هرصورت برای او آرزوی موفقیت میکنم و به نظر من او فردی است که کوچکتر و بزرگتری را رعایت کرده و امیدوارم موفق شود.
چه تضمینی است که فکری در استقلال موفق شده و مثل منصوریان و مجیدی سرمایهسوزی نشود؟
سرمایهسوزی یک بحث دیگر است اما در فوتبال هیچ تضمینی وجود ندارد. مگر زمانی که مورینیو به منچستر رفت و آن همه هزینه شد و بازیکنان ۱۰۰ میلیون پوندی خریدند، این باشگاه موفق شد؟ آنها که دیگر مثل ما مشکل زمین تمرین و رفتوآمد ندارند. درنهایت هم موفق نبودند. پس در فوتبال هیچ ضمانتی وجود ندارد؛ میدانید چرا؟ چون کلیت قضیه این است که یک توپ گل میشود و شما میشوید بهترین مربی دنیا اما یک توپ میخورد به تیر و میآید بیرون و شما اخراج میشوید و سرنوشت همه اینها به یک توپ و ۵ سانتیمتر بستگی دارد. به همین خاطر است که فوتبال این همه جذابیت و هوادار دارد اما هیچ تضمینی در آن نیست. حتما یادتان هست استیلآذین چقدر هزینه کرد و همه از این تیم بهعنوان مدعی قهرمانی نام میبردند اما درنهایت سقوط کرد. پس در فوتبال نمیشود با این صراحت درخصوص امر خاصی صحبت کرد.
از امکانات صحبت کردید و این درحالی است که یکی از بیکیفیتترین زمینهای چمن در اختیار استقلال و محمود فکری قرار دارد.
آن زمان که ما بودیم، همین امکانات را هم نداشتیم!
گفته میشد در گرفتن رضایت باشگاه نساجی برای پیوستن محمود فکری بهعنوان سرمربی استقلال شما نقش موثری را ایفا کردید.
چون با آقای رضا حدادیان ارتباط خوبی دارم وقتی این اتفاق افتاد به ایشان توصیه کردم در یک جلسه نشسته و بهصورت رسمی با یکدیگر صحبت کنند تا کار به این تنشها کشیده نشود اما متاسفانه دوطرف یک مقدار شتابزده عمل کردند.
- 19
- 6