انتقادهای بعد از باخت در اراک و تکرار این نکته که «فرم بازی پرسپولیس و مدل حمله کردن این تیم برای حریفان تکراری شده و تیمهای دیگر با شناخت از این روش بازی بهراحتی راههای نفوذ پرسپولیس را میبندند» باعث شد کادر فنی قهرمان ۵ فصل گذشته لیگ برتر به صرافت یک تغییر کلی بیفتد؛ یک تغییر بزرگ در سیستم پایه بازی که میتوانست ریسک زیادی داشته باشد. پرسپولیس در سه فصلی که با برانکو قهرمان شد همواره از دفاع خطی چهارنفره بهره برد و بیشتر با سیستم ۲-۴-۴ خطی یا لوزی بازی کرد. این سیستم پایه در دوره کالدرون و یحیی هم ادامه پیدا کرد و تنها گاهی اشکال متفاوتی پیدا کرد و تیم با سیستمهای ۱-۴-۱-۴ یا ۱-۱-۴-۴ مقابل حریفانش بازی کرد.
هرچند بسیاری معتقدند در فوتبال نوین و عصر حاضر، سیستمها در طول مسابقه چندان تعریف مشخصی ندارند و شرح وظایف و قابلیتهای بازیکنان سیستمها را کاملاً شناور میکند اما بالاخره چیدمان تیم بر اساس یک سیستم پایه و شرح وظایف بازیکنان و شعاع حرکتیشان میتواند فرم و شکل بازی هر تیم را پایهگذاری کند.
سابقه پرسپولیس در بازی با سه دفاع
بازی با سیستم ۲-۵-۳ زمانی در همین فوتبال خودمان بسیار رایج بود. پرسپولیس دهه ۶۰ اهل بازی با سیستم سهدفاعه نبود. مرتضی فنونیزاده میگوید شاید ۲۰۰ بازی در پرسپولیس انجام داده اما فقط یکبار با سیستم سهدفاعه به میدان رفتهاند: «برای بازی با تیم ملی کویت در جام صلح و دوستی به کویت رفتیم که این تیم با سیستم سهدفاعه بازی میکرد. علی آقا (پروین) گفت چه سیستم خوبی است. در بازی بعدی لیگ مقابل استقلال رشت برای اولینبار با سیستم ۲-۵-۳ بازی را شروع کردیم که تا دقیقه ۱۵ سهتا توپ به تیر دروازهمان خورد. فکر میکنم من، آقا پنجی و مرحوم فریبرز مرادی در خط دفاع بودیم و بعد از ۲۰ دقیقه علی آقا قید بازی با سه دفاع را زد. در آن بازی بعد از اینکه یک گل خوردیم چهار گل زدیم و برنده شدیم.»
برخلاف تیم دهه ۶۰ پرسپولیس در دهه ۷۰ با مربیگری علی پیروین و بخصوص استانکو پوکله پوویچ بازی با سیستم سه دفاع را در دستور کار قرار داد و حتی به سیستم ۱-۶-۳ روی آورد و با همین سیستم در جام آزادگان و در لیگ داخلی بارها قهرمان شد تا اینکه کمکم این سیستم از مد افتاد. در آن مقطع پیروانی مدافع میانی بود و انصاریان و رهبریفرد یا هاشمینسب در نقش مدافع جلوزن یا استاپر بازی میکردند. در مرکز زمین استیلی، کاویانپور و حلالی معمولاً حضور داشتند و در کنارهها بعضاً نفراتی مثل هادی مهدویکیا یا امامیفر به میدان میرفتند. در خط حمله هم مهاجمانی مثل سراج، باغمیشه، بزیک یا رافت در مقاطع مختلف کنار علی کریمی بازی کردند.
وقتی دوباره این سیستم مد شد
از حدود ۵، ۶ سال پیش مربیان ایتالیایی و در رأس آنها آنتونیو کونته این سیستم را دوباره روی بورس آوردند. او در یوونتوس و تیم ملی ایتالیا با این سیستم بازی کرد و همین فصل قبل با همین سیستم با اینتر قهرمان سری آ شد. از حدود دو سال قبل سیستم ۲-۵-۳ دوباره در فوتبال دنیا فراگیر شد و حالا در هر لیگ معتبر اروپایی میتوانید تیمهایی را پیدا کنید که با سیستم سهدفاعه -که بعضاً در خط میانی چیدمان نفرات نسبت به آن سیستم ۲-۵-۳ سنتی کمی متفاوتتر است- بازی میکنند. یکی از بارزترین این تیمها چلسی توماس توخل بود که فصل قبل با مشقت با همین سیستم قهرمان اروپا شد و کمکم مربیان را به رویکرد دوباره به این سیستم ترغیب کرد.
در همین لیگ برتر خودمان استقلال با اجرای ناقص همین سیستم از ابتدای این فصل طی چهار بازی نخست ۱۰ امتیاز گرفت و کادر فنی پرسپولیس هم بعد از شکست در اراک به این فکر افتاد که با این تغییر کلی ضمن شگفتزده کردن تیم قلعهنویی، راههای تازهای برای رسیدن به دروازه گلگهر پیدا کند.
چرا تغییر سیستم؟
مربیان پرسپولیس قبل از بازی با گلگهر اعتقاد داشتند با جدایی شجاع خلیلزاده و حسین کنعانیزادگان بهتدریج ساخت بازی این تیم از خط دفاع به حداقل رسیده و با بنبست خوردن تیم از کانالهای کناری و مرکز زمین، مدافعان مرکزی یعنی سیدجلال و فرجی هم قدرت بازیسازی نداشتند.
از همینرو یک خط دفاع سهنفره تشکیل شد؛ فرجی در مرکز، ابراهیمی در راست و علی نعمتی در سمت چپ. این خط دفاع ضمن حفظ انسجام و ایجاد یک زنجیره که نباید در زمان نداشتن توپ از هم گسسته میشد وظیفه بازیسازی از عقب زمین را برعهده داشت، اما این طرح با اجرای ضعیف مدافعان به شکست انجامید. در این نیمه پرسپولیس دو موقعیت گل نسبی با حرکت ترکیبی از نیمه زمین حریف و یک کرنر به دست آورد و در سایر دفعات با اوتهای بلند و ارسال از کنارهها درصدد گلزنی بود و به عبارتی نقشه کادر فنی برای بازیسازی از عقب به نتیجه نرسید و در نهایت این کادر فنی خیلی زود تغییر سیستم داد و از شروع نیمه دوم به همان ۲-۴-۴ خودش برگشت و گل مساوی را هم زد، اما به اندازه گل برتری خوب نبود.
پرسپولیس در نیمه نخست بازی با گلگهر بهخاطر عدم شناخت مدل حمله در این سیستم کاملاً گنگ و ناهماهنگ به نظر میرسید. وحید امیری در مرکز زمین و مهدی ترابی نزدیک به آلکثیر در خط حمله با شرح وظایف متفاوت همچنان مهمترین ابزار یحیی برای خلق موقعیت بودند اما هر دو ملیپوش تیم مثل میلاد سرلک در شروع کارهای ترکیبی از مرکز زمین ناکام ماندند و اینچنین شد که فقط یک کار ترکیبی از مرکز زمین به نتیجه انجامید و منجر به خلق موقعیت برای رضا اسدی شد.
مهمترین نقص برای اجرا
جدا از افت کیفی بازیکنانی مثل میلاد سرلک یا مهدی ترابی طی دو بازی اخیر شاید مهمترین ضعف در به نتیجه رسیدن سیستم سهدفاعه، کیفیت پایین وینگ بکهای پرسپولیس در بازی با گلگهر بود. مهدی شیری از راست و سعید آقایی از چپ باید همان کاری را انجام میدادند که زمانی پیستونهای کناری در پرسپولیس به بهترین شکل ممکن صورت میدادند. برخلاف باور عمومی بازی در پست وینگ بک سیستم ۲-۵-۳ سرعت چشمگیری نمیخواهد اما نیاز به بازیکنی انرژیک دارد که هم مدافع کناری باشد هم وینگر و در واقع از یک کاربری دوگانه بهره ببرد. به عبارت سادهتر وینگ بک در این سیستم باید خلأ دو نفر را پر کند؛ بازیکنی که از نظر تکنیک فردی سطح بالایی داشته باشد و ضمن رفت و برگشتهای متناوب باید قابلیتهای فردی بالایی داشته باشد. مثلاً بداند کجا توپ بدهد، کجا توپ بگیرد، چه زمانی سانتر کند و چه زمانی سر توپ بزند و با نفرات کنار دستیاش ارتباط برقرار کند. اینها مشخصات بازیکنی است که در مهدی شیری و سعید آقایی حداقل در فرم فعلیشان یافت نمیشود و شاید وحید امیری و سیامک نعمتی در فرم ایدهآلشان نفرات مناسبتری برای بازی در وینگ بکهای چپ و راست سیستم سه دفاع باشند.
عمر این سیستم تمام شد؟
این مهمترین نقص پرسپولیس در اجرای سیستمی بود که بعد از یک نیمه شکست خورد اما غیر از این بازی با این سیستم پایه، چه در فاز دفاع چه در حمله نیاز به تمرین، تمرین و تمرین دارد تا بازیکنان شرح وظایفشان در پستهای جدید را بشناسند و با تکرار وظایفشان تیم در هر دو فاز به هارمونی بیشتری برسد و فرم شکیلتری از بازی خود ارائه دهد.
شاید تعطیلات پیشآمده فرصتی برای تمرین با سیستم تازه باشد و پرسپولیس در اجرای این سیستم پیشرفت کند، اما به نظر میرسد این زمان حدوداً ۱۰، ۱۱ روزه برای پیشرفت در این مسأله اساسی چندان کافی نیست و شاید به ریسک اجرای دوباره و از دست رفتن امتیازهای بعدی نیرزد، از اینرو بعید نیست یحیی و مطهری عمر بازی با سیستم سهدفاعه را با همین یک نیمه ناموفق تمام کرده باشند و دیگر به آن فکر هم نکنند.
- 13
- 2