به گزارش میزان، نه نیازی هست به مقدمه و نه اصلا نیازی هست برای اینکه بخواهیم شما را برای خواندن این کلمات گرم کنیم. حرفهای رضا رجبی، داغتر از این حرفهاست.
رضا رجبی در گفتوگو با میزان، در مورد استقلال، منصوریان، آکادمی این باشگاه و موارد دیگر صحبت کرد که متن کامل آنرا در زیر میخوانید:
*هم در مورد استقلال سوال داریم هم در مورد تیمهای پایه. اول با استقلال شروع میکنیم. برد مقابل نفت آبادان را چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر یادتان باشد استقلال مقابل سپاهان هم یک نتیجه خوب گرفت. آنجا هم بحث تغییر منصوریان بود و بازیکنها کار را در آوردند. بعد از بازی هم خیلیها فکر میکردند که وای چه شق القمری شده و استقلال الان دیگر میشود سلطان لیگ. بعد کارش رسید به نتایج بعدی و دوباره اینکه میگفتند بازی با نفت آبادان میشود بازی آخر او که بازی را بردند. اگر قرار باشد منصوریان استقلال را مثل بعد از بازی با سپاهان اداره کند، دوباره به روزهایی برمیگردد که یک بازی را برایش علم کنند که این بازی آخر تو خواهد بود. اگر جور دیگری رفتار کند شاید دیگر اسیر این روزها نشود و تیمش هم بهتر نتیجه بگیرد و هم بهتر بازی کند. تیم منصوریان خیلی نوسان دارد.
* این نوسان را در چه میبینید؟
ببینید اینکه تیم ساختار ندارد و از نظر مدیریتی در بدترین دوران خودش است را برایتان در سوال دیگری میشکافم و باز میکنم. اما آنچه خیلی به استقلال ضربه زده جوی است که منصوریان دور خودش راه انداخت. او خیلی شلوغ کرد و با سر و صدای زیادی وارد این تیم شد. خریدهایش احساسی بودند، مصاحبههایش احساسی بودند، تصمیم گیریهایش احساسی بودند. تیمش نوسان دارد چون پای تیمش روی زمین نیست.خیلی زیاد به ترکیب تیمش دست میزند و خیلی ترکیبهایش را تغیر میدهد. نیم فصل دوم شروع شد اما هنوز ترکیب خودش را نشناخته. هنوز احساسی برخورد میکند، هنوز منطقی نشده و هنوز منطقی رفتار نمیکند. یک حرف میزند از سر احساس و بعد نمیتواند انجامش بدهد. مثال زیاد است ولی نمیخواهم وارد این فضا بشوم، اینکه در خانه به استقلال خوزستان میبازی و در خارج از خانه میروی نفت را شکست میدهی خیلی حرف است، یعنی تیمت خیلی بالا و پایین دارد.
* یعنی پیروزی استقلال مقابل صنعت نفت را خیلی جدی نمیگیرید؟
ببینید این بازی برای استقلال سه امتیاز داشت. هم خوب بودند، هم خوب بردند و هم خوب نتیجه گرفتند. چه چیزی بهتر از این؟ مگر من میتوانم از برد استقلال ناراحت شوم؟ کیف هم کردم ولی این استقلال تا زمانی که خلافش ثابت نشود، تیمی است که ثبات ندارد. نمیتوانی مطمئن باشی این برد، تضمین کننده برد بعدی است. بازیهای استقلال و نتایجش زنجیرهای نیستند و از هم جدا میشوند. باز هم تاکید میکنم، در بازی با سپاهان دیدید که استقلال چه نتیجهای گرفت اما بعدش دوباره همه چیزش به هم ریخت. این موضوع میتواند دوباره اتفاق بیفتد مگر اینکه در استقلال چیزی تغییر کند که بعید میدانم.
* در مورد تغییر در استقلال صحبت کنید.منظورتان چیست؟
من فضای مدیریتی استقلال را به شدت ضعیف و آزاردهنده میبینم. به شدت هم در این مورد پافشاری دارم که افتخاری اصلا به درد این تیم نمیخورد. مدیر عوض میکنند برای چه؟ علی فتحالله زاده بود، خوب یا بد داشت مدیریت میکرد. تیم پایه داشت، بازیکن خوب میخرید، تیمش همیشه در کورس بود، اینقدر هم حاشیههای ریز و درشت نداشت. تنها مشکلش این بود که دستش باز نبود، یعنی مثل الان نبود که این همه پول در باشگاه خرج میشود و کمک میکنند. حالا به هر دلیلی تصمیم گرفته شده که برود. نفر بعد کیست؟ افشارزاده؟ چرا افشارزاده؟ مگر فوتبال را میشناخته؟ نتیجهاش چه میشود؟. چند سال استقلال نه در کورس است نه خوب یار میگیرد نه آکادمی دارد. تازه وقتی شروع میکند به یاد گرفتن میرود و بعد افتخاری میآید. واقعا یک انتخاب بسیار ضعیف که معلوم نیست روی چه حسابی به استقلال آمده. یعنی همان روز اول که گفت ستاره چهارم را برای این تیم میآورم حالم بد شد. این آدم حتی تعداد ستارههای استقلال را نمیتواند بشمارد بعد شده مدیر تیم!
تا زمانی که این آدم مدیر است، مورینیو هم در استقلال نتیجه نمیگیرد چون آنقدر آدمهای کوچک دور دور و بر تیم هستند که باشگاه نمیتواند موفق شود.
* از آکادمی استقلال صحبت کنیم.
آنجا که برای خودش پلاسکویی است. فقط وقتی که سقوط کرد میفهمید چه فاجعهای بوده! هنوز به قدر کافی سقوط نکرده! از خودم شروع میکنم. روزی که به من مدیریت آکادمی را دادند یک مدرسه فوتبال داشتم که ناندانی سه دخترم بود. بستمش! هر که جای من بود شعبه دوم و سوم میزد اما من گفتم نه. این کاری نیست که شما با نیمی از تمرکزتان انجام بدهید. مسئولیت گرفتن در استقلال برای هر آدمی، یک کار تمام وقت است. در این تیم یک سال و نیم کار کردم، از روز اول دلال بودم تا روز آخر، یعنی آدمی نبود که نگفته باشند رجبی از او پول گرفته!
آدمی نماند که از او نگرفته باشم. حتی چند تا از همسایههای ما در مرغوبکار هم همینطوری از کنار آکادمی عبور میکردند پول ریختند به حساب من! باور کنید من از همه پول گرفتم! یعنی این چیزی است که بقیه میگویند. خب طبیعتا من نباید خروجی داشته باشم، درست است؟ وقتی من دلال اعظم آکادمی پایه هستم یک دانه هم نباید خروجی داشته باشم. من نزدیک به نوزده بازیکن در تیمهای لیگ برتری و لیگ یکی دارم. یعنی همان آکادمی که با خون دل جلو بردم، شد محلی برای پرورش حداقل ۱۹ بازیکن. تازه دارم کم حساب میکنم. آنهایی که در لیگ یک نیمکت نشین هستند یا در لیگ دو و تیمهای شهر و استان خودشان هستند را حساب نمیکنم.
نمونه کوچکش محمد انصاری که عرضه نداشتند نگه دارند و رفت به پرسپولیس. خودش هم در روزنامه پیروزی مصاحبه کرد و گفت که کشف من بوده.هر دو روز یکبار هم به من زنگ میزند، همه شان زنگ میزنند. نورافکن ، محسن کریمی ، یعقوب کریمی ، فردین عابدینی ، محبوب مجاز ، محمد حسین پور ، میثم جودکی و محمد خلیلی هم هستند. در تیمهایشان فیکس بازی میکنند. علینژاد سایپا را بگویم که از بیجایی در مرقد امام (ره) میخوابید؟ الان در ساپیاست و دارد نان همت بلندش را میخورد. دمت گرم که خودت را کشیدی بالا. اینها بخشی از خروجی آکادمی من هستند.تازه منی که هنوز حکم آکادمی را نگرفته ، دلال شدم تا روزی که رفتم!
* در مورد شما خیلی جو راه انداختند که بازیکن سفارشی میگیرید.
بله، بگذارید برای اولین بار به شما بگویم، این را جایی نگفتم.من یک ساک ورزشی پر از نامههای معرفی بازیکن دارم، باز نشده در گوشه اتاقم هست. اگر کسی دوست داشت در این مورد تحقیق کند نامهها را میدهم. سر همینها در دادگاه حسن روشن را محکوم کردم که آن همه علیه من جو راه انداخت. سر نامه احمدینژاد که پارهاش هم کردم. به من چه که یک بازیکن نامه دارد یا ندارد. بازیکن باید برای تیم بارفنی داشته باشد، نامهاش به چه دردم میخورد؟
* یعنی در استقلال خودتان را محق و موفق میدانید؟
بله، من با استقلال نتیجه گرفتم، نایب قهرمانی امیدهای تهران را کسب کردیم. نود دقیقه در هجده قدم نفت تهران خیمه زدیم. دربیها را که آنقدر ۶ تا ۶ تا زدیم که رویانیان ناچار شد برای آرام کردن مردم بگوید آکادمی پرسپولیس پولی است و بازیکن را با ملاک فنی انتخاب نمیکنیم! دردربیها ما اینطوری نتیجه میگرفتیم. همه دربیها را با موفقیت جلو میبردیم. اگر نتیجه نمیگرفتیم روزگار مربی و بازیکن را سیاه میکردم. مگر میشود تعصب نداشت؟ از الان که نمیشود به بازیکن جوان یاد بدهی بازنده باشد. وقتی میبازد باید باخت را برایش سنگین کنی.
* ماجرایی که امسال پیش آمد و باعث جدایی علی سامره شد را میدانید؟
کل داستان را میدانم. ببینید حسن روشن به علی سامره گفت که باید این هفت بازیکن را جذب کنی. علی سامره گفت به من نامه بدهید. میدانست این هفت تا خوب نیستند و فقط میخواست نامهای داشته باشد که بتواند ادعا کند این نفرات را به دلیل درخواست باشگاه جذب کرده.، دعوا بر سر همین بود. حسن روشن انگار فقط میخواهد در آکادمی باشد، همین که نباشد شروع میکند مصاحبه کردن علیه این و آن. وقتی داخل تیم هم هست علیه مربیان مصاحبه میکند، من طرفدار علی سامره هستم. همین مدارکی که رو کرد نشان میدهد حق با او بود. واقعا حیف بود گذاشتندش کنار، سالم بود و اگر کاری کرد با اطلاع باشگاه بود، بالاخره تعارف که نداریم.
تیم پایه خرج دارد، یا باید باشگاه بدهد یا باید از اولیا بگیری. نمیشود که باشگاه هم پول ندهد هم اجازه جذب بازیکن اسپانسر را ندهد. خب از کجا پول بیاوریم؟من انتقادم به آقای افتخاری این است، شما که نمیتوانی باشگاه را اداره کنی چرا میآیی؟ وقتی میگویم آکادمی استقلال الان فاجعه است برای این میگویم، امکانات ندارند، لباس ندارند، زمین ندارند، هیچ چیزی ندارند!
الان سه ماه است پرونده آکادمی دارد روی میز افتخاری خاک میخورد! البته این قضیه به زودی جمع میشود.به زودی خودم ملاقاتی با وزیر ورزش خواهم داشت و مدارکی را رو میکنم که آقایان فکر میکنند از آکادمی خارج نشده ولی شده! دارم و نشان میدهم. یک چیز دیگری بگویم، من رضا رجبی ضعیف، فنی بلد نیستم، اخلاقم خوب نیست، بی سوادم، همه اینها درست اما مدیریت بلدم. در آکادمی من کسی جرات نداشت دهنش را باز کند، الان تیمها برای خودشان جزیرههای جداگانه هستند، یعنی الان مربی و سرپرست و لیدر دارند هر کار دلشان میخواهد میکنند و ورمرزیار اصلا خبر ندارد.
- 9
- 4