ماجرای استقلال و پرسپولیس هم دقیقاً مثال آوار پلاسکو است...
تعبير بسيار زيبايي است. شايد اگر هزار مطلب انتقادي و نيمه تحليلي و... مينوشتيم به اين زيبايي نميتوانستيم حال و هواي دو باشگاه استقلال و پرسپوليس را توصيف كنيم. بخوانيد.
«به عنوان مديرعامل استقلال به طاهري گفتم كه ۲ باشگاه استقلال و پرسپوليس مثل ساختمان پلاسكو هستند كه هر زمان ممكن است بريزد. طاهري هم گفت خبر نداري كه اين ساختمانها ريخته و من و شما در موتورخانه گير افتاديم.»
در موتورخانه گير افتادهايم؟ يادتان ميآيد وقتي آوار پلاسكو تمام چهارراه استانبول را در نورديده بود چقدر اين شايعه دهان به دهان ميگشت؟
ماجراي استقلال و پرسپوليس هم دقيقاً مثال آوار پلاسكو است. خلاصه يكجا، در يك نقطه و يك مكان ساختمان كهنه استقلال و پرسپوليس ميتركد، فرو ميريزد و بر سر اين فوتبال آوار ميشود.
سالهاست كه با اعتبار هر دو تيم بازي شده است. اين حاصل مديريت غلط فوتبال ايران در اين دو باشگاه است. گذشت آن روزها كه استقلال بدهي چنداني نداشت و رختكن بازيكنان پشت وانت آقا مدد بود.
گذشت آن روزها كه پرسپوليسيها براي دوش گرفتن، ميرفتند حمام عمومي و جيك هم نميزدند. چون اين باشگاهها بدهكار نبودند. علي پروين هميشه بازيكن را مديون باشگاه ميدانست. پيراهن پرسپوليس را بغل ميكرد و ميگفت تو چقدر آرزو داشتي ما را از نزديك ببيني؟
گذشت آن روزها! وقتي كار به عدهاي نادان رسيد، فوتبال را در بخش سرمايهداري محكوم به شكست كردند. جامعه ما پورشهسوار تازه به دوران رسيده، كم نداشت اما بخش مهمي از پورشهسواري در اين فوتبال باب شد. پورشههاي بيسند!
قراردادهاي گزافي كه در اين دو باشگاه بسته شد هرگز مديريت نشدند. فقط امضا ميشدند سربرگ قراردادها و لاغير... بازيكنان و مربيان خارجي كه آمدند و بيخبر رفتند كه نوبرانه داستان مفصل اين فوتبال است.
از كجا بگوييم؟ بالاي سر كدام قبر گريه كنيم؟ پرنده فروش را قالب كردند و گفتند اين گلزن ليگ برزيل است.
نماينده فرستادند به ريودو ژانيرو تا طرف ۲۰ روز عشق و حال كند، وقتي برگشت بازيكني را با خودش آورد كه رباط صليبي پاره كرده بود...
به همه اينها پول دادند. سرمايههاي فوتبال ايران را بر باد دادند و اين ارثيه مديران باشگاههاي استقلال و پرسپوليس است؛ ساختمان پلاسكو، آوار وگير كردن همه در موتورخانه!
- 19
- 3