به گزارش روزنامه گل، سال ۹۵ چند روز دیگر به پایان میرسد و شاید تنها خاطره بدش برای فوتبالیها به خصوص طرفداران پرسپولیس و تراکتورسازی جدایی و بازی نکردن امید عالیشاه از این دو تیم باشد.
پسر محجوب پرسپولیس که برای گذراندن سربازی به تبریز رفت فکر نمیکرد مدیران سابق تراکتور با تصمیمات غیرمنطقیشان اینگونه با آینده او بازی کنند.
عالیشاه که پس از اتفاقات جداییاش از پرسپولیس و پیوستنش به تراکتورسازی کمتر مصاحبه کرد و حتی میتوان گفت مصاحبهای انجام نداد خواست تنها با بازی کردن در تبریز غم دوری از سرخپوشان پایتخت را تحمل کند اما دیری نپایید که پنجره نقل و انتقالات تراکتور بسته شد و او از ادامه بازی در تبریز هم جا ماند.
عالیشاه سکوت چند ماههاش را شکست. امید به امید آینده این روزها زندگی میکند و نه تنها باید خودش را آرام کند بلکه غمخوار خانوادهاش هم هست.
عالیشاه درباره نوروز و اتفاقات سال ۹۵ صحبت کرده که در ادامه می خوانید:
* سال ۹۵ برای عالیشاه پر از فراز و نشیب بود. آن هم در شرایطی که در این چهار ماه سکوت کردی؟
- حرف زیاد است. یک زمانی شما در عرش هستی و یک زمانی هم پایین میافتی اما به شخصه معتقدم هر اتفاقی که برای من افتاده خیر است.
* فکر میکنم سختترین مشکل در دوران فوتبالیات همین محرومیت از بازی برای تراکتورسازی باشد؟
- مشکلات زیادی در این سالها برای ما به وجود آمده از رباط پاره کردن تا هر چیزی که فکرش را بکنید، اما زندگی ادامه دارد.
* نوروز امید عالیشاه در این سالها چطور گذشته و امسال چگونه میگذرد؟
- از بچگی همیشه در اردوهای تیمهای ملی پایه بودم. در این چند سال اخیر توانستم در نوروز کنار خانواده باشم. دوست داشتم عید امسال هم بهتر برای من میگذشت. ایدهآل این بود که بازی میکردم و سپس به تعطیلات عید میرفتم.
* با دوری از فوتبال چه میکنی؟
- فوتبالیستی که از فوتبال دور باشد قطعا حس خوبی ندارد اما همانطور که گفتم هر اتفاقی که افتاده خیر است. هیچ کس فکر نمیکرد اینگونه مشکلی برای ما به وجود بیاید. امیدوارم در سال ۹۶ اتفاقات مثبتی برای من بیفتد.
* حالا که بازی نمیکنی حس عیدی دادن یا عیدی گرفتن را چطور میبینی؟
- از بچگی عادت نداشتم عیدی بگیرم و همیشه خودم عیدی میدادم. البته پدرم چند سالی است که دیگر به من عیدی نمیدهد و انگار یادش رفته که باید به ما هم عیدی بدهد. (خنده)
* درباره مشکلاتی که در این چند وقت برای تو به وجود آمد قصد داری صحبت کنی؟
- واقعیتش این است که در این چند ماه ترجیح دادم سکوت کنم و نمیخواهم در اینباره حرف بزنم چون نه دست ماست و نه دست تراکتورسازی! امیدوارم هر اتفاقی که افتاده آخرش ختم به خیر شود. فقط به آینده خوشبین هستم تا مسئولان شرایطی را ایجاد کنند تا از نظر روحی و روانی آسیب نبینیم. نه تنها من بلکه بقیه بچههای دیگر هم که چنین مشکلی دارند مسئولان به فکرشان باشند.
* دیدن بازیهای تراکتور یا پرسپولیس در تلویزیون چه حسی برای امید عالیشاه دارد؟
- فقط همین را بگویم وقتی یک هفته مصدوم میشوم و نمیتوانم بازی کنم دیوانهکننده است. چه برسد حالا که سالم هستم ولی نمیتوانم بازی کنم. بعضی مواقع در زندگی صبر چیز خوبی است. من هم صبر میکنم تا فرجی شود.
* با این شرایط اگر هم برگردی به نظر میرسد از نظر روحی وضعیت مناسبی نداشته باشی؟
- من دو بار رباط پاره کردم اما خدا خواست و برگشتم. مطمئن باشید که امید عالیشاه نمینشیند و غصه بخورد. واقعا از ته دلم میگویم هر چه پیش آمده خیر بوده است. من کارم را میکنم و زندگی را ادامه میدهم. حالا در مسیر زندگی چنین وقفهای هم ایجاد شده است. در این اتفاق نه من مقصر هستم، نه تراکتور و نه پرسپولیس!
* البته این اتفاق بدون مقصر هم نبوده است. قبول داری؟
- شاید مسئولان قبلی تراکتور باعث این مساله شدند اما از نظر من مقصر کسی نیست و به آینده خوشبین هستم.
* و خانوادهات به خصوص پدرت در این باره چه میگوید؟
- وقتی من اینطور فکر میکنم قطعا فکر من هم نشأت گرفته از افکار پدرم است. من خیلی چیزها از او یاد میگیرم.
* تو به پدرت دلداری میدهی یا پدرت به تو؟
- نه مطمئن هستم او بیشتر از من بیقرار است و من به پدرم آرامش میدهم.
* مادرت چه نظری دارد؟
- او الان از بابت اینکه بازی نمیکنم خوشحالتر است چون بیشتر میتوانم در کنارش باشم و به خاطر همین خیلی خوشحال است.
* در این مدت واکنش هواداران پرسپولیس و تراکتورسازی چطور بود؟
- متاسفانه فضای مجازی ما به سمتی پیش میرود که به نفع فرهنگ جامعه ما نیست. یک مشت بچه کم سن و سال بدون اینکه بدانند شرایط چه بوده و درکی از فضا داشته باشند فقط توهین میکنند ولی در مجموع تا روزی که در تبریز بودم هواداران تراکتورسازی به ما لطف داشتند. حالا در این میان یک عده هم متوجه نیستند و توهین میکنند که حساب آنها از مردم جداست. مردم حواسشان هست و خط و خطوطهایی را که بعضیها از بیرون میدهند را دنبال نمیکنند.
* یک جمله درباره نحسی سال ۹۵ بگو...
- زمانی که تمام این اتفاقات پشت سر هم برای من رخ داد فکر میکنم نحسترین اتفاق ممکن بود. باورم نمیشد این همه اتفاق نحس پشت سر هم برای من رخ دهد.
* و حرف پایانی...
- امیدوارم مردم عزیز کشورمان سالی پربرکت را داشته باشند و در کنار خانواده به سلامتی زندگی کنند. دست تکتک هواداران پرسپولیس را که به من در این سالهايی که برای تیم بازی کردم و حتی الان که نیستم لطف داشتهاند را میبوسم.
- 17
- 4