سیدمهدی سیدصالحی، بیشترین دوران حرفهای فوتبال خود را در سپاهان اصفهان سپري كرد و پس از آن حضور در تیمهای پیکان، استقلال، پرسپولیس، تراکتورسازی، سایپا، استقلال خوزستان و گسترش فولاد را به كارنامه خود اضافه كرد. سيد صالحي پيش از ليگ هفدهم تصميم گرفت كفشهايش را بياويزد تا بيش از اين مجبور نباشد از اين تيم به آن تيم برود. مهاجم پيشين سرخابيها از برخي که به او لقب «مارکوپولو» دادهاند، گله کرد و بزرگترین اشتباه دوران فوتبالش را جدایی از تراکتورسازی تبریز دانست. گفتوگوي اين بازيكن را با «قانون» در ادامه پي ميگيريم.
در نهايت تصميم به بازنشستگي گرفتي. چه شد كه از فوتبال خداحافظي كردي؟
بعد از اینکه یک فصل بیرون ماندم و دیدم تیمی سراغم نمیآید، تصمیم گرفتم که دیگر ادامه ندهم. به هرحال همه میدانند که در چهار تیم بزرگ ایران(پرسپولیس، استقلال، سپاهان و تراکتورسازی) بازی کردم. وقتی با این رزومه دیده نشدم و کسی سراغم نیامد، شرایط را ایدهآل ندیدم و بهتر بود که برخلاف میل باطنیام، بروم.
یعنی در این مدت هیچ پیشنهادی از لیگ یک نيز نداشتی؟
از لیگ یک که پیشنهادات زیادي داشتم اما شرایط روحیام به لیگ یک نمیخورد. نمیخواهم به کسانی که در این لیگ زحمت میکشند، بیاحترامی کنم. چون فوتبالیستی بودم که در هر تیمی عملکردم قابل دفاع است، بهتر است بگويم كه نمیخواستم لیگ یک بروم. من از اينكه سالها در تیمهای بزرگ ایران بازی کردم و دیده نشدم، بسيار ناراحتم.
هنوز میتوانستی بازی کنی؟
چرا نتوانم؟ بعضی بازیکنان هستند که دیگر بدنشان به اصطلاح «نمیکشد»، توان تمرین ندارند و تصمیم میگیرند، خداحافظی کنند اما شرایط من خوب بود. من از این ناراحت میشوم که میگویند فلانی ۳۵، ۳۶ سال سن دارد. مگر مهدي رجبزاده و سيد جلال حسینی با این سن و سال بهترینهای لیگ برتر ايران نیستند؟ مگر اعداد فوتبال بازی میکنند؟ فوتباليستها بعد از ۳۰سالگی پختهتر میشوند. فوتبال به آمادگی بدنی و درست زندگی کردن است. شما فصل پیش سید جلال را از پرسپولیس حذف ميكرديد، متوجه ميشديد که دوباره کمترین گل خورده و بهترین خط دفاع را داشتند یا خير.
حال كه خداحافظي كردي شايد بهتر بتواني به اين سوال پاسخ بدهي. آيا فوتباليستها دو بار ميميرند؟ يك بار پس از خداحافظي از فوتبال و يك بار با مرگ طبيعي.
اين جمله معروف، عین واقعیت است. فوتبال تمام زندگی من است. من جزو بازیکنانی هستم که فوتبال را با عشق بازی میکردم نه به خاطر پول. برخی به بهانه جوانگرایی، این عشق را از ما گرفتند.
به هر حال تيمها براي موفقيت در آينده نياز به جوانگرايي دارند.
درست است اما الان بيشتر دلالگرایی است تا جوانگرایی. شما ببینید من در هرتیمی بودم، بهترین عملکرد را داشتم ولی با این رزومه و توان فنی یک فصل بیرون نشستم. من برای بازی کردن دست به هرکاری نزدم. از سال ۹۰ به بعد به هر تیمی رفتم، بهترین عملکرد را داشتم. در چهار تیم بزرگ ایران بازیکن سایه نبودم و همیشه تاثیرم را داشتم. برخی جوانگراییها تیمها را بدبخت میکند.
به عنوان مثال سپاهان چه نیازی به جوانگرایی داشت که عبدا... ویسی انجام داد؟ به چه قیمتی؟ جوانگرایی به قیمت اینکه سه بازیکن خودت را بیاوری؟ جوانگرایی باید در کنار بازیکن باتجربه صورت بگیرد. چه زماني در لیگ برتر دیده بودید که تیم قهرمان با تیم چهارم ۲۰ امتیاز اختلاف داشته باشد؟ پرسپولیس پارسال با شایستگی قهرمان شد. اما بقیه تیمها بسيار ضعيفتر بودند. سطح لیگ سال گذشته پایین بود. بازیکنی مثل فرشاد احمدزاده در تراکتور به پختگی رسید یا مسلمان در ذوبآهن. مسلماني كه در دوره قبلي در پرسپوليس بود با محسن مسلماني كه فصل قبل به ميدان رفت، متفاوت نبود؟ آن موقع مسلمان باید مقابل هافبکهای قدرتمندی بازی میکرد ولی الان چی. هرپاسی که میدهد، دیده میشود. البته برانکو نشان داد که تیم روی کاکل یک بازیکن نمیچرخد و تیمش یکدست بود. بازیکن جوان اگر زود به چیزی برسد، بسيار زود از دست میدهد. براي مثال احسان پهلوان در ذوبآهن آبدیده شد و در حال حاضر یکی از بهترین بازیکنان ایران است.
شاید به دليل تیم عوض کردنهای زیاد است که دیده نشدی و به شما برخی القاب را دادند؟
من راضی نیستم که چنین حرفهایی را پشت سرم بزنند. هفت سال در سپاهان بودم و بهترین روزهای زندگی فوتبالیام در این باشگاه رقم خورد ولی وقتی مرا نمیخواهند، باید التماس کنم؟ سپاهان من را نخواست و به پیکان رفتم و پس از آن راهي استقلال شدم. متاسفانه در پايان فصل، رباطصلیبی پاره کردم و وقتی بازگشتم در ۱۰ بازی ۹ گل زدم و به همراه مجیدی بهترین گلزن تیم بودیم. قراردادم تمام شد و باشگاه یک کلمه با من درباره تمدید قراردادم حرفی نزد. استقلالیها بدانند که بیش از ۲۰ بار به باشگاه رفتم ولی کسی مایل نبود قرارداد امضا کند. تا زمانی که رفتم سپاهان به من زنگ زدند که برگرد. من باید دیگر برای ماندن چکار میکردم؟
در پرسپولیس و تراکتورسازی نيز کسی مایل به تمدید قراردادت نبود؟
بزرگترین اشتباه زندگی فوتبالیام، جدایی از تراکتورسازي بود. اگر زمان به عقب باز ميگشت هیچوقت از تراکتورسازي جدا نميشدم. آنها میخواستند قراردادم را تمدید کنند اما من به خاطر برخی شرایط و مشكلاتم در زندگی شخصی، تمدید نکردم. در پرسپولیس نيز بسيار خوب بازی کردم و عملکرد ايدهآلي داشتم. در ۲۵ بازی، هفت گل زدم و سه، چهار پاس گل دادم. بهترین گلزن پرسپولیس بودم و بعد از دو، سه فصل همراه اين تيم نایب قهرمان ایران شدم. علی دایی برای سال دوم من را نخواست. وقتی مربی بازیکن را نخواهد، دیگر باید چه کار کنی؟ باید دنبال تیم دیگری باشی.
من «مارکوپولو» نبودم و دوست نداشتم این قدر زیاد تیم عوض کنم. وقتی از شرایط تیمی که در آن بازی میکنی، راضی باشی آدم دنبال عوض کردن تیم نمیرود. ولي متاسفانه عدهاي از هواداران ميگويند فلانی «مارکوپولو» است.
در نهايت به سایپا رفتي كه بسياري معتقدند بدترين انتخابت بود.
رفتن به سایپا و ۱۳هفتهای که در اين تیم بودم، بدترین روزهای زندگی دوران فوتبالم را رقم زد. میخواستم به تراكتورسازي بروم اما مجيد جلالی با من صحبت کرد و راضي شدم كه به سایپا بروم. از هفته سوم تا سیزدهم یا بازی نمیکردم یا پنج دقیقه در بازي بودم.
سوال من از سرمربي سايپا اين است كه اگر به من اعتقاد نداشتی، چرا اجازه ندادی به تیم دیگری بروم؟ اگر بازیکن خوبی نبودم که در پرسپولیس و استقلال نميتوانستم خودم را با شرایط وفق دهم. فرداي بازيها در هفته دوازدهم یا سیزدهم، وقتی سایپا از استقلال خوزستان دو بر یک باخت، جلالی من را صدا زد و گفت که سید تو بازیکن بزرگی هستی و میتوانی در تیم دیگری بدرخشی. به او گفتم اگر به این حرفت اعتقاد داری، پس چرا در همین سایپا به من بازی نمیدهی؟ گفت نمیتوانم.
چه شد كه به استقلال خوزستان پيوستي؟
چند پیشنهاد خوب داشتم اما ویسی به دليل آنكه یکی از قدیمیهای سپاهان بود و به خاطر رفاقتی که با او داشتم قبول کردم و به اين تيم رفتم. اگر فراموش نكرده باشيد سال قبل باعث شده بود پيكان سقوط كند و استقلال خوزستان نيز در حال سقوط بود. خیلی زحمت کشیدیم و تیم در لیگ برتر حفظ شد. وقتی به اين تيم رفتم، در ۱۳ بازی، هشت گل زدم و در نیم فصل دوم جزو بهترین گلزنان شدم.
پس از جدايي از اين تيم، ويسي حتي يك تماس با من نگرفت درحالي كه حضور من در استقلال خوزستان رفاقتي بود. من عقده بازی کردن نداشتم ولی انتظارم اين بود که او حق رفاقت را ادا کند که نکرد. اگر میخواستم التماس کسی را بکنم که اين فصل نيز بازی میکردم. در نهايت یک نیم فصل بیرون بودم.
خندهدار است كه چرا با آن عملكرد بايد بيرون مينشستم و تيم نداشتم. نیم فصل دوم به گسترشفولاد تبريز رفتم. روش کمالوند این بود که مهاجم هدف قربانی شود تا بقیه استفاده کنند. در آن فصل یک موقعیت گل داشتم و یک گل زدم ولی چهار، پنج پاس گل دادم.
به نظر ميرسد با دلخوری از فوتبال خداحافظی کردی؟
دوست نداشتم اینگونه از فوتبال بروم. بازیکنی که در فوتبال ایران با تعصب و عشق به پیراهن بازی کند، نابود ميشود. هرچقدر در این فوتبال زرنگ بازی دربیاوری و در اصطلاح «از کار فرار كني»، بهتر است. البته مرام و مکتبم همین است و نمیتوانستم راه دیگری بروم. اگر قرار بود باج بدهم، الان در بهترین تیم بودم ولی دستم را روي زانوی خودم گذاشتم و بلند شدم. دستم را جلوی کسی دراز نکردم و خدا را از این بابت شکر میکنم.
آيا از اين اتفاقات ناراحت هستي؟
ناراحتی من مهم نيست. یک تشکر جانانه از صاحبپناه(مدیرعامل اسبق پیکان) و علی اصغرمدیرروستا باید داشته باشم که در حقم مردانگی کردند. مدیرروستا مرا احیا کرد چون بعد از جدایی از سپاهان شرایط بدی داشتم. نمیدانم چرا در فوتبال ما از امثال مدیرروستا يا صاحبپناه استفاده نميكنند.
با توجه به اينكه تجربه بازي در استقلال و پرسپوليس را داشتي، طرفدار كدام يك از اين دو تيم هستي؟
همیشه گفتهام كه سرخابیام. همه دیدند که در هرتیمی بودم، به پيراهن آنها تعصب داشتم. رنگ برای من مهم نبود و با صداقت بازی کردم. به عشق پیراهنی که بر تن داشتم بازی کردم و کم نگذاشتم.
فکر می کنی در فوتبال به خواستهات رسیدی؟
راضیام به رضای خدا. ممكن بود شرايط بهتري رقم بخورد اما نشد. شايد لیاقت و تواناییام همین بوده است و قسمت نبوده بيش از اين پيشرفت كنم. هرچند كه اجازه اين كار را نيز ندادند. خواست خدا همین قدر بود. امیدوارم در مربیگری بتوانم به مراحل بالاتر برسم.
پس تصميم گرفتي مربيگري كني.
بله برنامهام اين است كه در كلاسهاي مربيگري حاضر بشوم.
زيباترين گلي كه زدي كدام بود؟
گلی که در لیگ قهرمانان آسیا سال ۲۰۰۷ با پیراهن سپاهان به الشباب عربستان زدم، بهترین گل عمرم بود. روز اول عید بود و چسبید.
بهترین مهاجمی که کنارش بازی کردی؟
محمود کریمی، فوق العاده بود.
گل زدن به کدام دروازهبان برايت سخت بود؟
محمد محمدی و رحمان احمدی.
نكتهاي مانده كه بخواهيد به صحبتهايتان اضافه كنيد؟
خير، فقط تشکر ویژهاي دارم از همه هواداران چهار تیم بزرگ ایران که همیشه در گرما و سرما حمایتم کردند. اگر حرفی زدم یا بد بازی کردم، مرا ببخشند.
دست تکتک آنها را میبوسم. از مربیانی که از اول فوتبالم برای من زحمت کشیدند تشکر میکنم. حسن صالحینژاد، علی نقیان،مجید اسدی، محمدعلی یحیوی، از کاظمی و بوناچیچ و مدیرروستا که به من همیشه محبت کردند و تاثیرگذار بودند و درس های زیادی به من آموختند، تشکر می کنم و امیدوارم در عرصه مربیگری آنها را سرلوحه كارم قرار بدهم.
- 16
- 1