باخت عجيب و غريب سايپا به پديده آن هم با نتيجه سه بر صفر، يکبار ديگر فرضيهاي تکراري درباره علي دايي مربي را مطرح کرد. دايي سالهاي گذشته هدايت تيمهايي مثل صباي قم و نفت تهران را بر عهده داشت. او در هر دو فصل در آخرين روزهاي منتهي به آغاز فصل، بهعنوان سرمربي اين دو تيم معرفي شد و بههميندليل فرصت برگزاري تمرينات بدنسازي پيش فصل را از دست داد.
همين اتفاق باعث شد تا هم صبا و هم نفت در هفتههاي آغازين نتايج خوبي بگيرند و در ادامه فصل با کمآوردن بازيکنان از نظر بدني، افت نتايج اين دو تيم آغاز شود. اين اتفاقات يعني افت بدني و افت نتايج، در دو فصل گذشته معمولا از نيمفصل دوم شروع ميشد اما امسال در سايپا همهچيز خيلي زود آغاز شده است و عجيب اينکه امسال تنها سالي بود که دايي خيلي زود تيمش را مشخص کرد و تمرينات پيشفصل را زودتر از خيلي از تيمها آغاز کرد.
نتيجه اما کاملا غيرمنتظره بود. سايپا بعد از سه برد و يک مساوي در چهار هفته اول، دو باخت بد مقابل تراکتورسازي و پديده را تجربه کرد. آنها حتي در جام حذفي هم مغلوب تيم ليگ يکي اکسين البرز شدند تا دايي ديگر شانس قهرماني در جام تخصصي خود را هم نداشته باشد. اين درحالي است که سايپاي علي دايي، يکي از پرمهرهترين تيمهاي ليگ هفدهم است و مشکلات تيمهاي ديگر را هم ندارد.
اما در همين شرايط نسبتا خوب، روزهاي بد دايي خيلي زودتر از فصلهاي قبل شروع شده و همين باعث تأييد فرضيهاي است که در اين سالها همواره درباره او مطرح شده است؛ اينکه دايي مربي خيلي خوبي نيست و بيشتر مديري موفق و کاربلد است. به نظر ميرسد اگر امسال هم همهچيز مثل دو فصل قبل باشد، اين فرضيه ديگر نيازي به اثبات نخواهد داشت.
درست است، حساب نفت فصل پيش با ديگر تيمهاي دايي متفاوت است. نفت با شرايط مالي نابساماني که فصل گذشته داشت، ميتوانست يکي از تيمهاي سقوطکننده به دسته پايين باشد اما با اينکه بازيکنان اين تيم بارها اعتصاب کردند و سر تمرينات حاضر نشدند ولي بد نتيجه نگرفتند و در پايان فصل هم نهم شد. بااينحال، باز هم اين چيزي را عوض نميکند. بازيکنان دايي در نفت هم خيلي زود با افت بدني مواجه شدند و اين را در بازيهاي اين تيم ميشد ديد. شايد اگر آنها انگيزه قهرماني در جام حذفي را نداشتند، در ليگ برتر هم در ردههاي پايينتر قرار ميگرفتند.
- 17
- 3