امیر قلعهنویی که با پنج قهرمانی پرافتخارترین سرمربی تاریخ لیگ برتر ایران محسوب میشود، در این فصل شروع خوبی در ذوبآهن نداشت و تیمش در پایان هفته هفدهم در رده هشتم است. سرمربی پیشین استقلال اما امیدوار است به سنت همیشگیاش در اواخر فصل اوج بگیرد. با ژنرال درباره شرایط این روزهای فوتبال ایران و ذوبآهن همکلام شدیم. او که در این سالها نشان داده نسبت به مسائل کشور بیتفاوت نیست، پس از صحبتهای فوتبالی بهطور مفصل درباره مشکلات اجتماعی کشور هم نظر داد.
نتایج ذوبآهن در نیمفصل اول چندان مطلوب نبود، آیا شما بهعنوان پرافتخارترین سرمربی تاریخ لیگ برتر با پنج قهرمانی، از عملکرد تیمتان تا اینجای فصل راضی هستید؟
این موضوع را قبول دارم. انتظار خودم و تیم هم بیشتر از این بود. بااینحال چند عامل باعث شد ذوبآهن نتواند شروع خوبی در لیگ برتر داشته باشد. مسئله اول یک موضوع درون خانوادگی مربوط به نقلوانتقالات باشگاه بود. موضوعی که برای سه بازیکن ما وجود داشت و ما تازه پس از بازی با فولاد متوجه آن شدیم، به تیم لطمه زد. به نظرم ما در نیمفصل اول بدشانس هم بودیم. اشتباهات داوری را هم نباید نادیده گرفت.
من فکر نمیکنم در تاریخ لیگ برتر هیچ تیمی به اندازه ذوبآهن در این فصل از داوری ضربه خورده باشد. با وجود این سه عامل اما باید گفت که ایراد به خود ما برمیگردد. در تلاشیم که خیلی زود تیم را به شرایط مطلوب برسانیم. ما در سه بازی اخیر روند خوبی داشتیم و هفت امتیاز گرفتیم. در بازی با سیاهجامگان حق ما برد بود، پنالتی ما گرفته نشد، گل سالم ما پذیرفته نشد و اگر در آن بازی به حقمان میرسیدیم، در سه بازی اخیر ۹ امتیاز کسب کرده بودیم.
در فصول قبل هم دیده شده که تیمهای شما در دور برگشت نتایج بهتری گرفتند، آیا امیدوارید این اتفاق در ذوبآهن هم تکرار شود؟
ما در همین نیمفصل هم میتوانستیم امتیازهای بیشتری بگیریم. بعضی بازیها جلو بودیم اما با بدشانسی برد را از دست دادیم، حتی برتری ۲ به صفر را از دست دادیم. از روز اول بدشانسی سراغ ما آمد. به موضوع سه بازیکنمان اشاره کردم. یک بازیکن اگر یک روز، روزش نباشد نمیتواند کمک کند. این سه بازیکن ما یک نیمفصل از نظر ذهنی به هم ریخته بودند؛ دچار دوگانگی بودند. ما هم دیر در جریان قرار گرفتیم وگرنه راهکاری در نظر میگرفتیم. حالا با تقویت تیم سعی خواهیم کرد آن عقبافتادگی ابتدای فصل را جبران کنیم.
طبق برنامهای که کارلوس کیروش ارائه کرده، بازیکنان ملیپوش از هفته بعد باید یکروزونیم در اختیار سرمربی باشند. آیا شما با این برنامه موافقید؟ خود شما سرمربی تیم ملی هم بودید، به نظرتان تعامل سرمربی تیم ملی با باشگاهها باید چگونه باشد؟
من اعتقاد دارم در این چند ماه باید بین باشگاهها و تیم ملی تعامل باشد اما فکر میکنم این برنامه تمرینی آقای کیروش برای بازیکنان شهرستانی سخت است. ما به همه شهرها که پرواز مستقیم نداریم. شما نگاه کنید اگر الان بازیکنی از ذوبآهن به تیم ملی دعوت شود، باید ابتدای هفته به تهران سفر کند و بعد از دو روز به اصفهان برگردد.
اکثر سفرهای ما با دو پرواز انجام میشود. به تهران میآییم و بعد به شهر مقصد میرویم. یعنی اگر ما یک بازی خارج از خانه داشته باشیم، ملیپوش ما باید در هفته شش پرواز داشته باشد؛ حالا بگوییم پنج پرواز. آیا بازیکنی که در هفته پنج پرواز دارد و بازی هم میکند، میتواند شرایط خوبی داشته باشد؟ به نظرم این برنامه برای بازیکنان شهرستانی خوب نیست. به ضرر بازیکنان تهرانی نخواهد بود؛ حتی به سود آنها هم میشود. بههرحال ما با تیم ملی تعامل خواهیم داشت اما این مشکلات هم وجود دارد.
انتظار میرفت در سال منتهی به جام جهانی آرامش بهتری بر فضای فوتبال حاکم میشد اما حتما خود شما هم در جریان اتفاقات روزهای اخیر هستید که فضای فوتبال را حسابی ملتهب کرده است. از اتفاقات بازی پرسپولیس-تراکتورسازی گرفته تا مسائل مدیریتی در فدراسیون و باشگاهها، به نظر شما چرا فضای فوتبال ایران به این میزان تنش دارد؟
من این حرف را بارها زدهام که در جامعه ما کسی از فوتبال لذت نمیبرد. در اروپا چه تیمی که میبرد و چه تیمی که میبازد، از فوتبال لذت میبرند اما اینجا لذت نیست. دلیلش هم این است که ورزش ما قانونمند نیست؛ قائم به فرد است. تصمیمات شخصی و سلیقهای گرفته میشود. یک مدیر میآید تصمیمات مدیر دیگر را نقض میکند. شخصی علاقهاش این است که به ورزش توجه میکند، جانشین او راه دیگری میرود.
تیمهای راهآهن، بانک ملی، تهران جوان و هما که باشگاههای سازنده فوتبال ما بودند و اینهمه ملیپوش داشتند، الان کجا هستند. همین نگاه سلیقهای به ورزش لطمه زده است. اگر همهچیز قانونمند بود، مدیر جدید که میآمد، میدانست بودجهاش چقدر است، قانون چیست و کار قبلی را ادامه میداد.
همین نبود قانون باعث شده حتی مدیرانی که از حوزههای دیگر وارد فوتبال میشوند، نتوانند مثمرثمر باشند و از ورزش بروند. همه هم میبینند که چه بلایی سر آنها میآید. وقتی قانونمند باشیم، این اتفاقات رخ نمیدهد.منچستریونایتد مثال خوبی است، این تیم پس از رفتن فرگوسن نتوانسته نتایج خوبی بگیرد؛ اما همیشه ورزشگاهش پر است و هوادارانش با اینکه نتایج قبل تکرار نمیشود، از فوتبال لذت میبرند؛ چون فرهنگش وجود دارد.
یکی از مباحث مناقشهبرانگیز هم این بحث فساد در فوتبال است که ظاهرا باعث دلزدگی مدیران و هواداران شده. گروهی میگویند در فوتبال ما فساد هست و گروهی جواب آنها را میدهند که فوتبال هم مثل بقیه جاهاست و درباره فسادش اغراق میشود. نظر شما چیست؟
اینکه در جای دیگر فساد وجود دارد، چه ربطی به فوتبال دارد؟ همهجا باید با فساد برخورد شود. البته من هم قبول دارم که در زمینه فساد در فوتبال کمی بیشتر از حد مانور داده میشود. جایی که هم پول وجود دارد و هم توجه رسانهای به آن زیاد است، طبیعی است که بیشتر درباره فسادش صحبت شود؛ ولی صحبت من این است که نباید در مملکت فساد باشد و همچنین نباید در فوتبال فساد باشد.
شما همیشه سعی کردید به مسائل اجتماعی ورزش هم ورود کنید، یکی از اتفاقات روزهای اخیر ورود بانوان به ورزشگاه با صورت گریم شده است، نظر شما دراینباره چیست؟
من چند سؤال دارم. چرا وقتی بحث انتخابات است، خانمها باید پیشگام باشند؛ اما اینجا ما آنها را محروم میکنیم.چرا زنان سوری باید حق ورود به ورزشگاههای ما را داشته باشند؛ اما زنان خودمان چنین اجازهای نداشته باشند. در تاریخ کشورمان همیشه در برهههای حساس مثل دفاع مقدس و جاهای دیگری که نیاز بوده خانمها در صف اول بودند.
در جامعه زنها خیلی جاها هزینه دادهاند و نباید از این حق محرومشان کرد. باید فضایی ایجاد کرد که خانمها به ورزشگاه بیایند تا نیازی به گریم و اینجور مسائل نباشد. این رفتار غلط است؛ بهویژه به دلیل اتفاقاتی که در فضای مجازی میافتد، بازتابهای منفی هم پیدا میکند.
صحبت از فضای مجازی شد، رابطه خود شما با فضای مجازی چگونه است. صفحه شخصی دارید؟
صفحه شخصی که دارم؛ اما ما در فضای مجازی هم آسیبهای زیادی داریم. یک مثال از خودم بزنم؛ من آمدم در صفحه اینستاگرامم سال نو میلادی را به هموطنان مسیحی تبریک گفتم. نمیدانید چقدر به من توهین شد. چرا؟نمیدانم. اینجا هم جایی است که ما لذتبردن از آن را بلد نیستیم. ما باید شأن و شخصیت همدیگر را حفظ کنیم.
من چندین سال است که این حرفها را میزنم. چرا الان باید وضعیت اجتماعی فرهنگی ما این باشد؟ ریشه همه این مشکلات، مسائل اقتصادی است. حضرت علی (ع) میفرماید «از دری که فقر وارد شود، از در دیگر دین و ایمان خارج میشود». این حرف من نیست؛ بلکه فرمایش معصوم است.
جوان ما مشکلات زیادی دارد. آیندهاش مشخص نیست، دانشگاه رفته، سربازی رفته، بخش زیادی از عمرش گذشته و میبیند که نه شغلی دارد، نه خانوادهای و نه آیندهای. چرا سن فحشا به ۱۵ سال رسیده است؟ چرا سن اعتیاد به ۱۰ سال رسیده است؟ ریشهاش همین مشکلات اقتصادی است.
این صحبتهای شما بحث این روزهای کشور است و خیلیها مسائل این روزهای شهرهای مختلف را به این مباحث ارتباط میدهند. نظر شما چیست؟
مردم یکسری مطالبات بهحق دارند که دولت باید توجه کند. البته امیدوارم مشکلات اخیر حل شود؛ اما سؤال من این است که انرژی جوان ما باید کجا تخلیه شود؟ آیا آمدیم این انرژی را کنترل کنیم؟ خداوکیلی جوان ما جای تفریح دارد؟اینجا باز ریشه مشکلات از مسائل اقتصادی و نبود زمینههای لازم است. الان تنها تفریح در کشور ما شده رستورانرفتن و شامخوردن. آیا این هم شد تفریح؟ چرا باید در کشور ما هزینه سفر به کیش بیشتر از هزینه سفر به ترکیه باشد. ما کشورمان چهار فصل است، هوایمان طلاست، خاکمان طلاست؛
اما جوان ایرانی نمیتواند از آن بهره ببرد. من یک روز خدمت مرحوم آیتالله هاشمی بودم. به ایشان گفتم ما کشوری داریم که شما میتوانید یک روز ابتدا در کیش بروید شنا کنید و بعد با یک پرواز خود را به تهران برسانید و بروید اسکی. کدام کشور این پتانسیل و جذابیت را دارد؟ اما جوانهای ما نمیتوانند از این نعمتهای خدادادی لذت ببرند.نتیجهاش هم همین شرایط کنونی میشود. نتیجهاش هم فرار مغزها میشود. میآیند استعدادهای ما را در همان کنکور سراسری شناسایی میکنند و جذب کشورهای دیگر میشوند. اینها هم مشکلات بزرگ کشور است که باید درباره آن صحبت شود.
صحبت دیگری در این زمینه دارید؟
انشاءالله روزی برسد که همه از ایرانیبودن هم لذت ببریم. باید به هم احترام بگذاریم. باید همه امکان حرفزدن داشته باشند و این موضوع تنها محدود به اصولگرا و اصلاحطلب نشود. باید مسئولان بیایند زمینه ابراز نظر را فراهم کنند. فراموش نکنیم که ما مسئول بهشت و جهنم کسی نیستیم و هرکسی مسئول اعمال خودش است.
مهدی زعیمزاده
- 18
- 6