زمانی که مرد ۶۸ ساله استقلال، هدایت این تیم را برعهده گرفت، خیلی‌ها به مدیران استقلال خرده گرفتند که چرا یک پیرمرد را به‌عنوان سرمربی تیم انتخاب کردند. شفر آمد و دربی ۸۵ را هم باخت، اما چون به‌تازگی هدایت استقلال را برعهده گرفته بود، کسی از او انتقاد نکرد. دربی‌ای که تیمش برتری نسبی داشت و تنها روی ضربه پنالتی دروازه‌اش باز شد. با گذشت زمان، این پیرمرد آلمانی تبدیل به محبوب‌ترین فرد استقلال شد؛تغییر سبک بازی، ترمیم خط دفاعی، ایجاد انگیزه بین بازیکنان و از همه مهم‌تر انگیزه‌ای که خود شفر داشت، او را به یک مربی قابل احترام بین تماشاگران تبدیل کرد.
رکورد کلین شیت برای تیمی که ابتدای فصل در منطقه سقوط بود، می‌توانست بی‌نظیر باشد. با وجود نتایج خوب استقلال، کارشناسان ماه بهمن و اسفند را آزمون سخت و مهم برای شاگردان شفر تلقی کردند، ماه‌هایی که باید با رقیبانی چون صنعت نفت آبادان در نیمه نهایی جام حذفی، الریان قطر، الهلال عربستان، فولاد خوزستان، پرسپولیس و العین امارات رقابت کند. این دو ماه هم رسید و استقلال به فینال جام حذفی رفت، الهلال عربستان و پرسپولیس را شکست داد و بازی خوبی مقابل العین بخصوص در دیدار رفت انجام داد تا این مرد محبوبیتش بین هواداران بیشتر و بیشتر شود. با این مقدمه سراغ شفر رفتیم تا درباره موضوع های مختلف با او صحبت کنیم. نکته جالب اینکه شفر در همین مدت اندک شناخت مناسبی از کشورمان به دست آورده و به سؤالات ایران درخصوص جشن نوروز و آیین‌های سنتی، پاسخ داده است.
چه اتفاقی برای استقلال افتاد تا بتواند فوتبالی را به نمایش بگذارد که هواداران راضی باشند؟
در یک تیم ستاره‌ها نقش زیادی دارند، اما اگر قرار باشد برنامه‌ریزی صورت نگیرد، شاید یکی دو بازی را بتوانید با ستاره‌ها ببرید، اما در بازی‌های بین‌المللی به مشکل می‌خورید. ما برای تیم برنامه‌ریزی کردیم. کادر فنی من خیلی تلاش می‌کند و زحمت می‌کشند. دستیارانم تنها در تمرینات حضور ندارند و حتی در بیرون از تمرین و مسابقات در حال آنالیز کردن هستند.
آیا به هدفی که می‌خواستید، رسیده‌اید؟
هنوز نه، چون باید استقلال را به استانداردهای لازم برسانیم، البته من گفته بودم تیمم می‌تواند خیلی خوب بازی کند. بازیکنان ما نیاز به اعتماد به نفس داشتند. بارها گفته‌ام وقتی به استقلال آمدم، بازیکنان خیلی خوشحال نبودند، به همین خاطر روی مسائل تاکتیکی و جسمانی و همین‌طور روحی – روانی کار کردیم تا اعتماد به نفس بازیکنان بازگردد.
نگران نبودید که نتوانید با استقلال نتیجه بگیرید؟
وقتی برای تیم تلاش کنید، وقت بگذارید، تماشاگران این چیزها را می‌بینند. من با آمدن به استقلال، طرفدار این تیم شدم. وقتی هم به کارتان اعتقاد داشته باشید، می‌توانید قدم‌های محکم تری بردارید.
با وجود سن و سالی که دارید، خیلی با انگیزه هستید.
من عاشق کارم هستم و دوست دارم بهترین باشم.
پس از شکست پرسپولیس در دربی ۸۶، تعدادی از هواداران پرسپولیس با شما عکس یادگاری گرفتند، این موضوع برای شما عجیب نبود؟
همانطور که گفتم مردم همه چیز را بخوبی می‌بینند.
زندگی در ایران برای شما تا الان چطور گذشته است؟
وقتی می‌خواستم به ایران بیایم، نمی‌دانستم چه خواهد شد و چه پیش می‌آید. بارها گفته‌ام ایرانی‌ها مردمان مهربانی هستند. هر جا که می‌رویم از زیبایی آن منطقه صحبت می‌کنیم. من و ساشا (پسرم) به شهرهای زیادی چون اصفهان، تبریز، اهواز، مشهد و... سفر کرده‌ایم و شاید دوست داشته باشیم شهرهای یزد و کرمان را هم ببینیم. تبریز فرش‌های زیبایی دارد. یک موضوع را هم باید بگویم، اینکه خیلی خوب است استقلال تنها در تهران تماشاگر ندارد و خارج از پایتخت هم استقلال را دوست دارند و طرفدار دارد. من شاهد بودم که در برخی از بازی‌های خارج از خانه ما هواداران بخوبی استقبال می‌کنند.
آیا دوست دارید مانند ایرانی‌ها سفره هفت سین بچینید؟
در ابتدا باید پیشاپیش فرا رسیدن سال نو را به همه ایرانی‌ها تبریک بگویم و امیدوارم سال خوبی داشته باشند. باید با خانواده‌ام در این باره صحبت کنم که چطور بتوانیم سفره هفت سین بچینیم. چیزی که با کلمه «س» شروع شود.
چه چیزی از زندگی در ایران شما را متعجب کرده است؟
همانطور که گفتم مردم ایران مهربان هستند، شاید ترافیک در ایران اذیت‌کننده باشد، اما از زندگی در ایران خوشحالم. با پسرم ساشا خیلی در مورد ایران صحبت می‌کنیم، از فرهنگ کشورتان، از تاریخ، از گذشته و خیلی چیزها. الان به بازیکنانی که مد نظرمان بودند و آنها را می‌خواستیم اما برای زندگی در ایران بهانه آوردند، می‌توانیم بگوییم ما اینجا خوشحالیم. تیام اینجاست و قطعاً او هم خوشحال است.
رفتار همسایه‌های شما در آپارتمانی که زندگی می‌کنید، چطور است؟
خیلی خوب، در صفحه شخصی‌ام عکسی گذاشتم که چطور همسایه‌ها به خاطر پیروزی در دربی به من تبریک گفته‌اند. همسایه‌های خوبی داریم. الان همه در حال و هوای عید هستند و شاید ما هم باید لباس نو بخریم!
آرتین فرهادی
- 17
- 4
