به گزارش خبرورزشی، حنیف عمرانزاده یکی از خوشمصاحبهترین بازیکنان استقلال در سالهای گذشته بوده. مدافعی که از سال ۸۷ تا ۹۵ برای تیم استقلال ۲۰۳ بازی انجام داد و ۱۳ گل در لیگ برتر به ثمر رساند. حنیف در ۳۳ سالگی پختهتر از گذشته صحبت میکند و البته روحیه شوخطبعیاش را حفظ کرده است. با او گفتوگویی انجام دادیم که میخوانید.
قرار بود ۲۶ شهریور طلبت را از باشگاه استقلال بگیری. چه شد مطالباتت را دادند؟
طلب من بالاتر از میلیارد بود که بخش زیادی از آن را بخشیدم و قرار شد مقدار باقیمانده اواخر شهریور پرداخت شود که هنوز اتفاق نیفتاده است.
چرا؟
اسپانسر باشگاه قرار بود پول بدهد، ولی پرداختی انجام نداده است. ماندهام اسپانسری که استقلال همهجوره دارد برایش تبلیغات انجام میدهد، چرا پول باشگاه را نداده است. حتی دیدم بازیکنان تیم در صفحات شخصیشان هم برای اسپانسر تبلیغ انجام میدهند!
اوضاع و احوال استقلال را چگونه ارزیابی میکنی؟
من حالا یک هوادار هستم، به عنوان یک هوادار شرایط آنطور که دوست داشتم نشده است. بازیکنان مهمی از استقلال جدا شدند و نفرات جدید تا اینجای کار نتوانستهاند انتظارات را برآورده کنند. درست است به زمان احتیاج دارند، اما چقدر وقت میخواهند؟ داریم به نیمفصل نزدیک میشویم، در دور برگشت امتیاز جمع کردن راحت نیست. تیمی که بسته شده بود و شفر تحویل گرفت، بهتر از تیمی است که خود این مربی بسته است.
بازیکنان خارجی استقلال را چطور دیدهای؟
با آقای محمد بنا باید صحبت شود تا الحاجی گرو را تحویل بگیرد و رویش کار کند. شاید در کشتی فرنگی یک طلا بیاورد. اگر توانایی او بدن گذاشتن و سر زدن است که خود من بهتر از او بدن میگذارم و سر میزنم یا فرزاد حاتمی را میگرفتند که هم عالی بدن میگذارد و سر میزند و هم دو نفر را برای تیم میزد!
مارکوس نیومایر چطور؟
زمان اوجش جای دیگری فوتبال بازی کرد، به پیری و مریضیاش که رسید، آمد استقلال! الان هفتههاست میگویند انگشت شست پایش اوف شده! بابا ما از سر و صورتمان خون میآمد، بانداژ میکردیم و باز سرمان را جلوی توپ میگذاشتیم. این را هم بگویم که در جذب الحاجی گرو هیچ انتقادی به مدیران باشگاه وارد نیست. آنها خیلی حرفهای و موفق بودند، چون بازیکن معرفی شده از طرف سرمربی را استخدام کردند. انتقادی باشد، به مدیران قبلی وارد است که چرا در قرارداد مجید حسینی بند ۱۰۰ هزار دلاری و در قرارداد نورافکن بند ۵۰ هزار دلاری برای فسخ قرار دادید؟ چرا قرارداد ابراهیمی، جپاروف و تیام را تمدید نکردید؟
به نظر میرسد روی همام طارق نظر مساعد داری.
کیفیت او بد نیست، اما او هم رفته مرخصی برای نیروی هوایی بازی کرده. اگر رباط پاره میکرد، تکلیف چه بود؟ اگر مصدومیتش تشدید شده باشد و فعلاً به رویش نیاورد، تکلیف چیست؟ عراق بازیکنان خوبی دارد که اگر انضباط بیشتری داشته باشند، خیلی موفقتر خواهند بود.
برای بهبود شرایط استقلال پیشنهادی داری؟
من به عنوان یک استقلالی از خدایم است تیمم قهرمان شود، چون پز آن را میدهم و بابت موفقیت تیم عشق میکنم، اما به نظرم کمیته فنی باید ببیند چه مسائلی میتواند تیم را تقویت کند. مثلاً در بازی قبلی تیم از نحوه تلاش صیادمنش لذت بردم. به وضوح مشخص بود برای بازی کردن و کسب موفقیت حریص است یا قائدی «فوتبالیست» است و فقط باید حاشیهها را کنار بگذارد.
چه حاشیهای را؟
من خودم سر تا پا حاشیه بودم و همه اینها یا خود مهدی در مقایسه انگشت کوچیکه من در حاشیه نخواهند شد، اما آخرش که چه؟ مسلماً از خیلی کارها پشیمان شدم. خطاب به خود قائدی میگویم مهدیجان، این راهی که تو داری میروی، من چند دفعه تا آخرش رفتم و برگشتم. تهش هیچی نیست. تو با این همه استعداد ۱۰ سال همه تمرکز و زندگیات را بگذار برای فوتبالت و مطمئن باش میتوانی ستاره فوتبال آسیا شوی. آن موقع هم از نظر مالی خودت را بستهای و هم فوتبال، آینده و... را داری.
به شفر هم توصیهای داری؟
مربی خارجی اولویتش پول است. امیر قلعهنویی ۴ تا جام برای استقلال گرفت، اما علیه او شعار دادند. شفر که در مقایسه با امیرخان کسی نیست. او باید بداند در ایران فاصله محبوب و منفور شدن اندازه یک تار مو است. اگر نتواند نتیجه بگیرد، تشویق نمیشود، هر چند او فحش هم بخورد، برایش اهمیتی ندارد. صبر میکند تا اخراج شود که همه پولش را بگیرد، اما نگاه هوادار به شفر مثل قبل گرم نیست. سر بازیکن خارجیهایی که اصرار کرد باشگاه بگیرد نگاهها مثل قبل نیست. فتحی، مباشری و خطیر در این چند ماه خوب کار کردهاند و خواستههای سرمربی را برآورده کردهاند و خدای ناکرده اگر تیم موفق نشود، شخص شفر مقصر است.
برنامه خودت برای آینده چیست؟
برج ۸ میروم سر کلاس C. و در ادامه کلاس B. و میخواهم مربیگری را شروع کنم.
روحیهاش را داری؟
در مربیگری باید صبر و تحمل زیادی داشت.
میخواهی به عنوان سرمربی کار کنی یا دستیار؟
دوست دارم کنار امیر قلعهنویی یا علیرضا مرزبان کارم را شروع و تجربهاندوزی کنم.
گزینه دیگری نداری؟
این دو نفر را دوست دارم، آقای مرزبان در خونهبهخونه پیشنهاد داد بعداً کنارش کار کنم، ولی آقای قلعهنویی سالها مربیام بوده و مرا کامل میشناسد.
اما او از دستیاران خارجی برای کادرش استفاده میکند.
حالا من هم یک پاسپورت مازندرانی میگیرم. (خنده)
قلعهنویی با تو رابطه خوبی داشت. وقتی یادش میافتی، چه چیزی به ذهنت خطور میکند؟
در ۳ بازی پشت سر هم واقعاً بدشانس بودم. یک بازی توپ به سر من خورد و تغییر جهت داد و رفت توی گل خودمان. بازی بعدش نکونام خواست توپ را دفع کند، شوت او خورد به پشت من و افتاد جلوی فوروارد حریف و او هم زد توی گل. بازی بعد توپ خورد به دستم و تبدیل به پنالتی و گل شد. سر تمرین امیرخان به من گفت: امسال همه جای تو برای ما شده دردسر (خنده).
صحبت شده بود بروی نساجی؟
نه! من در مصاحبههایم همیشه میگفتم خیلی دوست دارم یک فصل برای نساجی بازی کنم، اما قسمت نشد و رفتم خونهبهخونه. سر شهرآورد مازندران موقع گرم کردن علیه من شعار دادند، دلم شکست، ولی هنوز عاشق نساجی مازندران هستم. لیاقت این تیم خیلی بالاست و امیدوارم این فصل موفق باشد. همه چیز فوتبال به تماشاگرانش است که استقلال، نساجی و چند تیم دیگر آن را دارند.
- 12
- 3