به گزارش خبرورزشی، برانکو ایوانکوویچ سرمربی ۶۴ ساله پرسپولیس، روزهای موفق و خاطرهانگیزی را با تیمش در فوتبال ایران و آسیا رقم زده است. دو قهرمانی متوالی در لیگ برتر و سوپرجام و همچنین حضور در فینال لیگ قهرمانان آسیا، هویتی ویژه به این سرمربی کروات در تاریخ باشگاه پرسپولیس و فوتبال ایران بخشیده است. با پایان نیمفصل اول، برانکو در گفتوگویی مفصل با روزنامه انگلیسیزبان تهران تایمز، از برنامههای خود برای نیمفصل دوم و فلسفه کاری اش در پرسپولیس حرف زده است که شما را به خواندن این مصاحبه دعوت میکنیم.
میخواهیم به چند سال قبل برگردیم. چه شد که پرسپولیس شما را انتخاب کرد و شما پرسپولیس را؟
شاید مهمترین دلیل این بود که من قبلاً در تیم ملی ایران مربیگری کرده بودم و نتایج خیلی خوبی همراه تیم ملی به دست آوردیم؛ به جام جهانی صعود کردیم و در جام ملتهای ۲۰۰۴ به رتبه سوم رسیدیم در حالی که شایسته حضور در فینال و قهرمانی در آن رقابتها بودیم. آن موقع شرایط کار در ایران سختتر بود، چون فوتبال ایران هنوز چیزی شبیه آماتوریسم بود و این کار را دشوارتر میکرد. بعد از رفتن من از ایران، چند باری بین من و پرسپولیس مذاکره وجود داشت و پیشنهاداتی برایم ارسال شد.
سال ۲۰۰۹ هم پیشنهاد پرسپولیس را رد کردید؟
فکر میکنم دو یا سه این اتفاق افتاد. البته هر بار دلایل منطقی برای رد کردن پیشنهادها از سوی من وجود داشت، چون تحت قرارداد باشگاههای دیگر بودم و باید به آن احترام میگذاشتم. همیشه نظرم این است که قراردادی که میبندم را باید به بهترین نحو به پایان برسانم. خب آخرین بار هم با من تماس گرفته شد و احتمالاً کاندیداهای دیگری هم بودند، اما در نهایت تصمیم بر انتخاب من بود.
یکی از گزینهها افشین قطبی بود.
نمیدانم ولی احتمالاً ایشان یا کسانی دیگر بودهاند. خب طبیعی هم هست، چون باشگاه یا تیم ملی وقتی دنبال مربی باشند حداقل دو یا سه گزینه دارند. به هر حال برای اتخاذ تصمیم نهایی به سوابق مربی نگاه میکنند و، چون من کارنامه خوبی هم با تیمهای ملی کرواسی و ایران و هم به عنوان یک مربی باشگاهی در کرواسی، چین، عربستان و امارات داشتم، من را انتخاب کردند و توانستیم توافق کنیم و حالا این همکاری نزدیک و صمیمانه، چهار سال است که ادامه دارد.
زمانی که کار در پرسپولیس را شروع کردید خیلی زود برنامههای بدنسازی را در تیم افزایش دادید و در رژیم غذایی بازیکنان نیز تغییراتی به وجود آوردید؛ این موضوع درست است؟
وقتی مربی جدیدی میآید از دیدگاه خودش، با وضعیتی همراه با مشکلات جدید روبهرو است. در واقع به همین خاطر است که مربیان را عوض میکنند، چون به هر حال نتیجه کسب نکرده و اوضاع آنطور که باید مرتب نیست. هر کدام از ما مربیان هم معیارهای خاص خودمان را برای آماده کردن تیمهایمان داریم. نمیخواهم در مورد مربیان قبل از خودم صحبت کنم، اما من استاندارد کاری خودم را دارم و سعی میکنم این استاندارد را مدام بالا و بالاتر ببرم. همه بخشهای آمادهسازی تیم مهم است، از بدنسازی گرفته تا تکنیک و تاکتیک و همچنین مسائل انگیزشی. در زمینه تغذیه بچهها تغییر خاصی ندادیم، اما سعی کردیم جدیدترین روشها و دانش را در همه بخشها به تیم تزریق کنیم. غذاهای ایرانی به اندازه کیفیت و ارزش غذایی دارند و تغییرات یک باره در برنامه غذایی بازیکنان هم میتواند تأثیر منفی ایجاد کند. ما مدام به بازیکنان اصرار داشتیم که در زندگی شخصیشان حواسشان به تغذیه و به نوع زندگی کردنشان باشد.
برگردیم به وضعیت این فصل. در نیمفصل دوم بازیکنان جدید به تیم اضافه میشوند که هم میتواند خوب باشد و هم بد. چون تیم تا الان موفق بوده و با همین نفرات، تقریباً قهرمان نیمفصل شده. چطور این قضیه را مدیریت میکنید؟
بله کاملاً موافقم. همیشه وقتی بازیکن جدید به تیم اضافه شود، مشکل تطبیق آنها با تیم موضوع مهمی است، اما خب، سروش رفیعی قبلاً با ما بوده و عملاً نیازی به تطبیق ندارد. مهدی شریفی آنقدر عاشق حضور در پرسپولیس بود که حاضر شد شش ماه کنار بماند و فقط با ما تمرین کند و به تیم دیگری نرود. مهدی شیری و مهدی ترابی هم بازیکنانی هستند که ما قبل از جذبشان، ابتدا در مورد کاراکترشان تحقیق کردیم. خیلی مهم است که بازیکنانی بیاوریم که بتوانند زود با تیم تطبیق پیدا کند. الان خرید سه بازیکن دیگر را نیز در برنامهمان داریم که البته باید ببینیم میتوانیم یا نه، چون کار سادهای نیست. تمام موفقیتهایی که کسب کردیم به این خاطر بود که همه ما یک تیم به معنای واقعی بودیم و هیچ بازیکنی وجود نداشت که از تیم مهمتر باشد.
سؤال بعدی در مورد منشا است، بازیکنی که به عنوان مهاجم گل نمیزند، اما در عین حال تأثیرگذار بوده.
من خیلی دوست ندارم در مورد افراد صحبت کنم. هر کس وظایف خودش را در تیم دارد و تمام تواناییهای خود را در اختیار تیم میگذارد، اما خب انتظار ما از منشا این بود که گل هم خواهد زد، چون مهاجم است و به خاطر همین هم هست که او را آوردیم.
فلسفه کاری تان چیست؛ استحکام دفاعی یا لذت فوتبال تهاجمی؟
من دوست دارم هر دو را داشته باشم، چون نمیشود هیچ کدام از آنها را از بازی جدا کرد و تیم باید در تمام فازها قدرتمند باشد، اما در تمریناتمان تلاش دارم که بازی توأم با خلاقیت و زیبایی داشته باشیم البته بدون سوء استفاده؛ یعنی اینکه بازیکن نخواهد فقط تواناییهای فردی خودش را نشان دهد. فلسفه من این است که از طریق تسلط بر بازی به نتیجه برسیم.
یوهان کرویف میگفت اگر پلن A من جواب ندهد، میروم و این پلن را تکمیل و نقصهای آن را برطرف میکنم و به سراغ پلن B نمیروم، گواردیولا هم الان تقریباً چنین ایدهای دارد؛ نظر شما چیست؟
ببینید هر تیم درست و حسابی باید یک روش اساسی بازی داشته باشد و همینطور یک آلترناتیو. البته این آلترناتیو نباید ۱۸۰ درجه از اصول اولیه بازی تیم متفاوت باشد، تفاوت در یکسری جزئیات است؛ مثلاً در یک بازی بشار بازی نکرد ما خط هافبکمان را خطی چیدیم، بازی بعدی دوباره خط میانی لوزی به کار گرفتیم و بسته به شرایط ممکن تغییراتی در تیم ایجاد میکنیم. اینها همان جزئیات است و اینطور نیست که سبک بازی تیم را از این رو به آن رو کنیم. من بازیکنانم را طوری آموزش میدهم که دستکم بتوانند در دو پست بازی کنند، پست اصلیشان و پست جایگزین. حتماً دیدید که شجاع دفاع راست و دفاع وسط بازی میکند یا سیامک که دو پست بازی میکند، ربیعخواه که چهار پست بازی کرده. نوراللهی که هم هافبک دفاعی بوده و هم هافبک هجومی. امید عالیشاه هم مهاجم بوده و هم هافبک. بازیکن باید وظایف خودش را بداند و در کنار آن، به وظایف نزدیکترین همبازی خود هم اشراف داشته باشد.
پرسپولیس در همه این سالها روی فلسفه بازی خود تأکید داشته و با وجود همه سختیها از آن خارج نشده است. این روند میتواند به قهرمانی پرسپولیس در آسیا منجر شود؟
اخیراً من از یک خبرنگار در اصفهان ناراحت شدم، چون میخواست طوری تلقین کند که انگار من دنبال بهانهجویی برای عدم موفقیت احتمالی هستم. شما دیده اید که من هرگز دنبال توجیه نبودهام بلکه خیلی شجاعانه در همان ابتدای فصل گفتم اهداف ما چیست؛ بیشترین تعداد برد، جنگندگی برای کسب بیشترین جام، قهرمانی در سوپرجام، قهرمانی در آسیا، قهرمانی در لیگ و همچنین قهرمانی در جام حذفی. همه اینها را همان ابتدا گفتم بدون محافظهکاری. هم خودم و هم بازیکنان را تحت فشار قرار دادم که البته به نظرم فشار مثبتی بود، چون همه ما میدانیم چه میخواهیم و دنبال چه چیزی هستیم. فعلاً در مسیر خوبی هستیم؛ سوپرجام را به دست آوردیم، به فینال لیگ قهرمانان رسیدیم که متأسفانه باختیم، الان در بالای جدول لیگ برتر هستیم و جام حذفی را هنوز پیش رو داریم. برای فصل آینده لیگ قهرمانان نیز هدفمان همین است. ما تنها تیمی هستیم که دو سال پیاپی به نیمهنهایی رسیدیم. فینالیست پارسال که الهلال بود امسال حتی از مرحله گروهی هم بالا نیامد.
به تازگی مسئولان ورزش ما با مسئولان ورزش کرواسی از جمله داوور شوکر ملاقات داشتند.
بله، کمیته المپیک ما و خود داوور شوکر.
رسانههای ما نوشتند که ممکن است تیمهای ملی ایران و کرواسی با هم بازی کنند. اساساً اینطور مراودات را چطور میبینید و آیا خودتان نقشی در این رابطه داشتید؟
نه من نقشی نداشتم، اما رئیس کمیته المپیک کرواسی و آقای چوک دوستان خیلی نزدیک من هستند. آقای چوک که دبیرکل کمیته المپیک کرواسی هستند همکلاس دوره دبیرستان من و همبازی من بوده. داوور شوکر هم هفت سال شاگرد من در تیم ملی کرواسی بود و حتی از من دعوت کرد که سرمربی تیم ملی کرواسی بشوم، اما خب من این امکان را نداشتم، چون قرارداد باشگاهی داشتم. قطعاً اینطور همکاریها میتواند به نفع هر دوطرف یعنی ایران و کرواسی باشد. چه همکاری با فدراسیون فوتبال کرواسی چه همکاری با کمیته المپیک کرواسی. چون کرواسی با وجود جمعیت کم، در ورزش استعداد فراوانی دارد، مثل واترپلو، هندبال، بسکتبال و... در فوتبال هم خیلی مهم است که شما با بهترینهای جهان بازی کنید و ضعف و قوت خود را بشناسید.
شما در کشورهایی مثل چین، کرواسی، عربستان و امارات کار کرده اید. تفاوت و شباهتهایشان با فوتبال ایران چیست؟
مسلماً تفاوت هست. مهمترین نکته این است که بازیکنان ایرانی واقعاً استعداد بالایی دارند و بسیار باارزش هستند. تمرین و تلاش را دوست دارند و پتانسیل بالایی برای کسب نتیجه دارند. در کشورهایی مثل عربستان، امارت و چین، کیفیت تیمها را به طور خیلی مشخص، بازیکنان خارجی بالا میبرند، بازیکنانی که قیمتشان بین ۵ تا ۲۰ میلیون دلار است. در آنجا بودجه یک باشگاه به اندازه چند باشگاه ایرانی است. در کرواسی هم ما مشکل بودجه داریم.
کمی در مورد فردی مثل زدراوکو مامیچ، که رئیس باشگاه دینامو بود و با شما و خیلیهای دیگر به مشکل خورده صحبت کنید.
من ایشان را بیش از ۳۰ سال است که میشناسم و همکاریهایی با یکدیگر داشتیم، از همکاریهای عالی تا دعوا، دوباره همکاری خوب و دوباره دعوا. نمیخواهم در مورد مشکلاتی که الان دارد حرف بزنم.
الان فراری است؟
به نوعی بله. در بوسنی است. البته او در یک مقطع مشخصی زحمت زیادی برای دینامو کشیده است.
درست است که گفته میشود او گادفادر فوتبال کرواسی است؟
نه چنین چیزی وجود ندارد. وجود ندارد کسی که نشود عوضش کرد یا کنارش گذاشت. بله، ایشان تأثیر زیادی در فوتبال کرواسی داشته و دینامو را ساخته، اما فوتبال فقط زدراوکو مامیچ یا برانکو ایوانکوویچ یا داوور شوکر نیست، همه میآیند و همه یک روز باید کنار گذاشته شوند.
برگردیم به پرسپولیس. فکر میکنید با این تیم تا کجا پیش بروید؟
هنوز جا و فضای زیادی برای پیشرفت داریم و بهترین روزهای پرسپولیس همچنان در راه هستند. برای ساختن باشگاه هم هنوز کارهای زیادی داریم. میخواهیم یک آکادمی درست و اساسی برای باشگاه بسازیم که علاوه بر جذب بازیکنان خوب، خودمان هم بتوانیم بازیکنساز باشیم. این درواقع یک پروسه مستمر و طولانی است که تازه شروع شده و همچنان ادامه دارد.
- 14
- 5