پیروزی در بازیهای بزرگ! این همان کلید موفقیت استقلال در نیمفصل دوم است؛ نسخهای شفابخش که استقلال را به صدر جدول میرساند. ارتش آبیها اما نخستین بازی بزرگ را با شکست پشت سر گذاشت؛ باختی تلخ مقابل تراکتورسازی که اگر قدری مدیریت میشد لااقل با یک امتیاز همراه بود. اما دژ مستحکمی که استقلالیها در بازیهای قبل ساخته بودند، مقابل مهاجمان فرصتطلب و حرفهای تراکتور تاب نیاورد و در نهایت منجر به ثبت شکستی ناباورانه مقابل یکی از جدیترین مدعیان قهرمانی لیگ شد.
تراکتور را با خریدهایی که داشته میتوان اینگونه تعبیر کرد که جدیترین مدعی قهرمانی در نیمفصل دوم است و تردیدی نیست در بازیهای آتی نیز با همین هیبت پیش خواهد رفت و چه بسا در هفته بیستم سپاهان را هم شکست دهد و یک گام دیگر به صدر جدول نزدیکتر شود. قدرت تراکتورسازی اما دلیلی بر پذیرش شکست استقلال در تبریز نیست و عوامل فنی این باشگاه باید درباره چرایی شکست خود در هفته هجدهم توضیحات محکمهپسندی ارائه کنند.
اظهارات شفر بعد از بازی با تراکتورسازی اما بیشتر به بهانه شبیه بود تا دلایلی محکمهپسند. سرمربی استقلال به جای آنکه اشکالات کارش را بپذیرد یا قبول کند که مردانش آماده و مهیای بازیهای بزرگ نشدهاند، ابتدا داوران و بعد جدایی ستارهها را در این شکست سهیم کرد. صحبتهای سرمربی استقلال اما کاملا در منافات با آرمانهایی بود که پیش از این بازی بزرگ تصور میشد. به یاد میآوریم که شفر قبل از بازی با تراکتورسازی و حتی پیش از بازی با پیکان با ادبیاتی به استقبال نیمفصل دوم میرفت که هیچ نشانهای از کمبودها و کاستیهای اینچنینی در خود نداشت اما شکست در عصر جمعه نیمهبرفی شهر تبریز کافی بود تا بهانههای آقای سرمربی دوباره آغاز شود؛ رویهای کاملا تکراری که همواره بعد از باختهای بزرگ مشاهده شده است.
شفر اگر نگاهی به نتایجش در نیمفصل اول بیندازد با ما همعقیده خواهد شد که تیمش عمیقا در مقابل مدعیان لیگ هجدهم با مشکل نتیجهگیری مواجه است. در نیمفصل اول نیز استقلال از پس تیمهای مافوق خود برنمیآمد. آن زمان پرسپولیس، پدیده و سپاهان در جدول ردهبندی لیگ بالاتر از استقلال قرار داشتند که شفر هیچیک از این تیمها را نبرد. او با پرسپولیس و پدیده مساوی کرد و از این دو بازی تنها ۲ امتیاز به دست آورد و بازی با سپاهان را هم باخت. در نیمفصل اول استقلال همین تراکتور که عصر جمعه گذشته به آن باخته بود را با بردی پرگل از تهران به سمت تبریز بدرقه کرده بود اما آن تراکتور هرگز هارمونی امروز را نداشت و حالا که به شرایط آرمانی رسیده و در جدول نیز بالاتر از استقلال قرار دارد، ارتش آبی قادر به تکرار آن پیروزی نیمفصل اول نیست و میدان رقابت با این تیم را با شکست ترک میکند.
در شکستهایی که استقلال در نیمفصل اول تجربه کرده بود باید باخت به پارسجم را هم لحاظ کرد، اما اگر بخواهیم بهلحاظ رتبهای که تیمها در جدول دارند، به قدرت آنها بنگریم باید این واقعیت را بپذیریم که استقلال علاوه بر جبران شکست مقابل این قبیل تیمها باید تیمهای مافوق خود را هم مغلوب کند تا به جام قهرمانی نزدیک شود که در نخستین قدم هرگز چنین نشده و استقلال یک بازی ۶امتیازی را باخته است؛ دیداری که جبران آن مستلزم پیروزی در بازیهای بزرگ آتی است، یعنی همان فرمولی که استقلال را به جام قهرمانی میرساند؛ برتری مقابل مدعیان قهرمانی.
استقلال با شکست مقابل تراکتور خود را از موقعیت قهرمانی دور کرده اما رسیدن به چنین موقعیتی چندان هم بعید نیست به شرط آنکه آبیها در بازیهای آتی موفق شوند، در جدالهای رودررو با مدعیان قهرمانی به پیروزی برسند و باقی امتیازهای عقبافتاده را نیز در دیگر دیدارها جبران کنند؛ فرایندی دشوار که مستلزم ساختن ترکیبی هماهنگ است، ترکیبی که در بازیهای بزرگ پاسخ انتظارهای استقلال را بدهد نه ترکیبی که تنها در بازیهای نیمهدشواری نظیر بازی با پیکان موفق باشد.
بهزودی بازیهای لیگ قهرمانان آسیا نیز فرا میرسد و دشواریهای وینفرد شفر برای رساندن استقلال به صف مدعیان قهرمانی بیشتر هم خواهد شد، اما صرف اینکه استقلال را بهواسطه از دست دادن برخی نامها فاقد قدرت و انسجام کافی بدانیم بهانه قابل پذیرشی از سوی سرمربی استقلال نیست. شفر در واقع در حال قدم زدن در همان مسیری است که در نیمفصل اول دیدیم؛ مسیری که منتهی به صدر جدول نبود. حال شاید در نیمفصل بهواسطه جدایی تیام و جباروف و حتی امید ابراهیمی میشد فرصتسوزیها را بهنوعی توجیه کرد اما در نیمفصل دوم با انبوهی از خریدهای متنوع و برگزاری اردوی برونمرزی هیچ توجیهی از سرمربی استقلال قابل پذیرش نیست.
شفر آشکارا تیمش را برای دستیابی به تساوی راهی میدان تبریز کرده بود. ترکیب محتاطانه او و استراتژی نهچندان هجومی استقلال نشان میداد سرمربی استقلال به حداقلهای آن بازی راضی است، اما آیا میشود تیمی با این همه بازیکن هجومی را چنان محتاطانه وارد میدان بازی با تراکتورسازی کرد که در طول بازی حتی یک موقعیت صددرصد گل را هم به دست نیاورد؟
به ثمر رساندن چهار گل در بازی با پیکان شیرینیهای خاص خود را داشت اما همان استقلال در بازی با تراکتورسازی به تیمی محتاط بدل شده بود که بخش اعظمی از این تفکر محصول خواستههای سرمربی استقلال است.
شاید نیاز باشد سرمربی استقلال بار دیگر عملکرد مردانش در بازی با تراکتورسازی را نظاره کند تا به نتایج تازهای برسد؛ چیزی مهمتر از اشتباههای داور یا فقدان ستارهها. در تیم او فرشید اسماعیلی چه وظایفی داشت؟ داریوش شجاعیان چه اندازه امیدوارکننده ظاهر شد؟ و مرتضی تبریزی چندبار خود را در موقعیت گلزنی قرار داد؟ پرسشها از آنچه تیم شفر رقم زد کم نیست. گادوین منشا در تمام دقایقی که برای استقلال به میدان رفت گنگ و سردرگم بود و از گونسالوس نیز حرکت اطمینانبخشی ندیدیم. استقلال در تعطیلات نیمفصل چه کرده است؟
- 18
- 3