محمد علوی از سال گذشته سرمربی شد و توانست تیم لیگ دویی کارون اروند خرمشهر را به موفقیت برساند و به لیگ یک ببرد. با این موفقیت، تصور میشد علوی سرمربی این تیم بماند اما اینطور نشد که عجیب بود اما سرنوشت دیگری برای او رقم خورد. محمد علوی مدافع پیشین تیم ملی بعد از مدت کوتاهی بهعنوان کمک مربی به لیگ برتر آمد و بعد از چند هفته حضور کنار مربیان مختلف از جمله بوستانی، قنبری و نعمتینژاد، حالا سرمربی تیم لیگ برتری استقلال خوزستان شد. آن هم در موقعیتی عجیب که کمتر مربی ریسک میکرد هدایت تیمی در خطر سقوط را بپذیرد. علوی که هیچ قولی برای ماندن استقلال خوزستان در لیگ برتر نداده، هدفهای بزرگ و عجیبی دارد که مهمترین آن رسیدن به نیمکت فولاد خوزستان و تیم ملی است
خیلی ناگهانی و عجیب سرمربی تیم استقلال خوزستان شدی؟
من کمک مربی بودم که دستور دادند سرمربی شوم و پذیرفتم.
اینطور سرمربی شدن شکل قشنگی نداشت. وقتی که سرمربی قبلی هنوز هست و ناگهان شما را بهعنوان سرمربی انتخاب میکنند، متوجه میشود که اخراج شده...
این اتفاقات هم جزیی از فوتبال است و در مملکت ما هم زیاد میافتد. من هم که الان آمدم شاید این اتفاق برایم بیفتد. یادش بخیر، همیشه سرمربیانم این حرف را میزدند که مربی ساک به دست است و هیچوقت آن را باز نمیکند. من هم این مساله را به خوبی درک میکنم و میدانم ممکن است امروز باشم، فردا مربی دیگری جایم را بگیرد. من قبل از اینکه آقای نعمتینژاد سرمربی شود، یکی از گزینههای سرمربیگری بودم که این اتفاق بعد از حضور آقای نعمتینژاد افتاد.
انتخاب استقلال خوزستان آن هم در این موقعیت، ریسک بزرگی است.
بله، اتفاقا همان روز اول از من قول خواستند که تیم را نگه دارم اما من قبول نکردم. اگر اول فصل هم بود و این قول را میخواستند باز هم قبول نمیکردم چنین قولی بدهم چون فوتبال ما حرفهای نیست و به صورت آماتور پیش میرود. نه قراردادهای مالی مشخص است که چه زمانی و به چه صورت پرداخت میشود و نه تکلیف بازیکنان و مربیان. در کل فوتبال ما، فقط اسم حرفهای را یدک میکشد و اصلا حرفهای نیست. هیچجای دنیا یک تیم ۵، ۶ مربی در یک فصل عوض نمیکند اما اینجا به مسالهای عادی تبدیل شده.
استقلال خوزستان که فکر میکنم در دنیا رکورد زده...
به هر حال شاید هم به باشگاهها باید به خاطر این مسائل حق داد. وقتی سرمربی جدید میآید و نتیجه نمیگیرد مجبور به تغییر هستند. شاید من هم بازی بعد یا بازیهای بعد نتیجه نگیرم.
شما هم در نخستین قدم شکست بدی مقابل فولاد خوزستان خوردی.
ببینید در بازی با فولاد خوزستان شرایط به گونهای رقم خورد که همه چیز به ضرر ما شد. مثلا ما نباید در زمین فولاد بازی میکردیم اما چون آب بالا آمده بود فقط ورزشگاه فولاد شرایط بازی داشت. هر کاری که کردیم که در ورزشگاه غدیر میزبان باشیم، نشد اما به هر حال آنطور که دوست داشتم اهداف و تفکراتم در زمین اجرا شد. من از بازیکنان راضی هستم. تقریبا به اهداف گروهی و تیمی رسیدیم اما در بحث فردی اشتباه زیاد داشتیم.
نمیشد بازیتان با فولاد را به تعویق بیندازید؟
من در این زمینه هم خیلی تلاش کردم اما گفتند اگر در زمین فولاد بازی نکنیم یا باید به مسجدسلیمان برویم یا آبادان چون هفته بعد یعنی این هفته با نفت مسجدسلیمان بازی داریم، نمیشد در آنجا بازی کنیم. در آبادان هم شرایط مهیا نبود و سخت بود که به آنجا برویم.
بازی با نفت مسجدسلیمان یکی از بازیهای خیلی مهم استقلال خوزستان است که نتیجه آن میتواند سرنوشت تیمهای سقوط کننده را تغییر دهد.
بله، همینطور است. مربی نفت مسجدسلیمان هم به تازگی عوض شده و شنیدم قرار است آقا فیروز (کریمی) بیاید.
بازی با تیم فیروز کریمی سخت خواهد بود.
به نظر من اینطور نیست. درست است که آقا فیروز مربی کارکشته و کاربلدی است اما فکر نمیکنم هیچ مربی در دنیا بتواند در ۳، ۴ روز تیمش را بشناسد و روی تیم تاثیر بگذارد. الان مساله مهم این است که به تیم شوک وارد شد و انگیزه جدیدی در بازیکنان به وجود آمد. حالا باید ببینیم بازی چطور پیش میرود و مربی جدید با چه تفکراتی کار میکند. به هر حال ما در این بازی چیزی برای از دست دادن نداریم و فقط برای برد به میدان میرویم.
به نظر میرسد کار استقلال خوزستان برای ماندن سخت است و دیگر کسی امید ندارد تیم در لیگ برتر بماند. شاید خود شما هم امیدی نداشته باشی.
بله، کار سخت است اما همانطور که تصور نمیکردم سرمربی یک تیم لیگ برتری شوم و این اتفاق افتاد، الان هم تصور نمیکنم تیم در لیگ برتر بماند اما ممکن است این اتفاق بیفتد. اگر خواست خدا این باشد که تیم بماند، حتما میماند. البته با زحمت، همدلی و تلاش بازیکنان.
و البته کادرفنی. الان دستیارانتان چه کسانی هستند؟
آقایان کرمی، چراغی، بوستانی و حمیدی.
مگر آقای بوستانی از تیم جدا نشده بود؟
آقای بوستانی همیشه کنار ما بودند و هستند. آقای بوستانی به ما همفکری میدهند و من از باشگاه خواستم که بهعنوان مدیر فنی کنار تیم باشند و به من کمک کنند.
اما باشگاه بعد از اینکه سیروس نعمتینژاد اخراج شده بود، اعلام کرد قرار است او مدیرفنی باشد.
من از باشگاه خواستم آقای بوستانی مدیر فنی باشد که قبول کردند.
در کل به جز نفت مسجدسلیمان، تیمتان ۴ بازی سخت دیگر هم دارد که به نظر میرسد از الان فکرتان مشغول آن بازیها هم هست.
دقیقا. ما به جز نفت مسجدسلیمان، بازیهای سخت دیگر مقابل نساجی، استقلال، سایپا و سپاهان داریم که ۲ تیم آن مدعی کسب قهرمانی هستند و هر ۴ تیم مربیان بزرگی هم دارند که کار را برای ما سخت خواهند کرد اما ما امیدوارانه کار میکنیم و تا لحظه آخر تلاشمان را ادامه میدهیم. من خیلی به بچهها امید دارم و با وجود اینکه زمان نداریم فکر میکنیم میتوانیم کارهای بزرگ انجام دهیم. پارسال در تیم کارون اروند خرمشهر من زمان کافی داشتم و توانستیم هم در مرحله اول و هم در مرحله دوم بهعنوان تیم اول صعود کنیم و به لیگ یک بیاییم. اگر بچههای جوان تیم حرف گوش بدهند و باتجربه عمل کنند میتوانیم کارهای بزرگ انجام دهیم.
به بازی با فولاد برگردیم. قرار گرفتن مقابل تیم سابقتان آن هم در نخستین تجربه سرمربیگری در لیگ برتر، سخت نبود؟
خیلی. به هر حال فولاد تیم من بوده و همیشه به این تیم علاقه شدیدی داشته و دارم. البته حس بازیکن با مربی خیلی متفاوت است و تلاش میکردم استقلال خوزستان موفق باشد. من خیلی دوست دارم روی نیمکت فولاد باشم چون از مکتب فولاد هستم.
پس یکی از هدفهای اصلیتان در آینده رسیدن به نیمکت فولاد خوزستان است.
دوست دارم این اتفاق بیفتد و واقعا یکی از هدفهایم است.
هدف بزرگتان در مربیگری کجاست؟
تیم ملی. شاید این اتفاق برای خیلیها عجیب باشد اما دور از دسترس نیست. من بهعنوان بازیکن از شهر خرمشهر به لیگ برتر و تیم ملی رسیدم و توانستم بازیهای مهمی برای ایران انجام بدهم. شاید هیچکس تصور این مساله را نمیکرد اما اتفاق افتاد. پس در مربیگری هم ممکن است اتفاق بیفتد. شاید خیلی زود، شاید خیلی دیر و شاید هم هیچوقت.
هفته پیش مصاحبهای از شما خواندم که گفتید با اینکه در پرسپولیس بازی کردید اما استقلال را دوست دارید؟
نه، اصلا اینطور نیست. من در پرسپولیس بازی کردم و روی این تیم تعصب دارم اما الان روی استقلال خوزستان تمرکز دارم و همه وجود، غیرت و تعصبم روی این تیم است و به هیچ تیمی جز استقلال خوزستان فکر نمیکنم چون روزی زندگیام را از این تیم به خانه میبرم. من هیچوقت در زمان بازیکنی هم حاشیه نداشتم چون فوتبال را دوست دارم و فقط میخواهم به فوتبال فکر کنم. قبلا مثل یک شاگرد بودم و یاد میگرفتم الان علاوه بر شاگرد بودن، معلم هم هستم و میخواهم یاد بدهم. به جز این مساله، هیچ هدف دیگری ندارم و تمام تمرکزم روی موفقیت استقلال خوزستان است.
قراردادتان با استقلال خوزستان به چه صورت است؟
برای نیم فصل است.
اما اگر تا پایان فصل بمانید، کلا ۶ بازی سرمربی هستید. چطور برای نیم فصل است؟
من از نیم فصل بهعنوان کمک مربی آمدم و از هفته قبل سرمربی شدم که قراردادم مثل همان قبل ادامه دارد.
یعنی در بحث مبلغ هیچ تغییری ایجاد نشده؟
نه، من تا الان هم یک ریال دریافتی نداشتم و به خاطر مسائل مالی نیامدم. حتی قراردادم را سفید امضا کردم چون دوست داشتم کنار آقای بوستانی در خدمت تیم باشم. در این مدت آقایان بوستانی، پورهاشمی و رحیمی (مدیرعامل) به من خیلی لطف داشتند و از اینکه خواستند کنار تیم باشم ممنونم.
سمیرا شیرمردی
- 14
- 4